«سینما مدرسه»؛ نقطهی آغاز یک جریان باشکوه فرهنگی
محمدعلی طالبی معتقد است که امرزو کودکان آثار خارجی را بیشتر از آثار ایرانی میبینند.
سال گذشته در نخستین جشنواره سینما مدرسه که به همت روابط عمومی مجتمع علامه طباطبایی و بهزاد فراهانی دبیر این جشنواره برگزار شد، فیلم علفزار ایشان با استقبال گستردهی حضار مواجه شد. قرار است امسال نیز در دومین دوره از این جشنواره، فیلم «چکمه» از ساختههای این هنرمند عزیز و توانا اکران شود. به همین بهانه گفتوگویی با ایشان ترتیب دادیم.
به نظر شما برپایی جشنوارههایی نظیر «سینما مدرسه» چه تاثیری بر روی دانشآموزان دارد؟
برپایی این جشنواره، ابتکاری است که باید سالها پیش در ایران میافتاد. پدیدهای که باعث میشود، دانشآموزان در کنار مطالعات درسی و آموزشی با یک حرکت فرهنگی و جذاب همگام شوند. این رویکرد به طور قطع در آینده به رشد سطح فکری ایشان نقش منجر خواهد شد. به نظر من برپایی این جشنواره از سوی مجتمع فرهنگی آموزشی علامه طباطبایی، میتواند نقطهی آغازی برای ظهور جریانی بزرگ و باشکوه فرهنگی در سطح تمامی مدارس ایران باشد. امیدوارم سایر نهادهای آموزشی نیز از این ابتکار عمل الهام بگیرند و این اقدام مانند المپیادهای علمی که به صورت زنجیرهای در مدارس برگزار میشود، با مرکزیت مجتمع علامه طباطبایی صورت بپذیرد.
همواره یکی از اصلیترین دلایلتان در پرداختن به ژانر کودک و نوجوان را داشتن دغدغهی آموزشی عنوان کردهاید. به نظر شما چه اقداماتی میتواند در استعدادیابی و پرورش روحیهی هنری قشر نوجوان موثر باشد؟
یکی از اقدامات موثر رویارویی و دیدار نوجوانان با مشاهیر فرهنگی و هنرمندان برجسته است. به طور مثال دیدار با یک هنرمند موفق در عرصه سینما یا ادبیات، ممکن است نوجوانی را به یکی از این عرصهها علاقهمند کند و مسیر زندگی او را به آن سمت سوق دهد. از طرفی دیگر برگزاری جشنوارههایی مانند «سینما مدرسه» به واسطهی اکران آثار فاخر ژانر کودک و نوجوان که عمدتا دارای پیامهای اخلاقی و آموزشی برای نوجوانان است، مفاهیم و آموزههای انسانی را به ایشان انتقال میدهد. متاسفانه عدم پخش صحیح و مناسب و کم بودن تعداد آثار داخلی سبب شده مخاطبین ژانر کودک و نوجوان به سراغ تولیدات غربی که عموما محتوایی نامناسب و یا خشونتبار دارند، بروند و تاثیرات منفی ناشی از این آثار، بر روی ذهن آنها اثرات نامطلوب بگذارد. با توجه به این دیدگاه میتوان گفت اقدام شما نقش به سزایی در رشد فرهنگ جامعه دارد.
عمده آثار شما در ژانر کودک و نوجوان به سبک رئال ساخته میشود. آیا شما تمایلی به تجربهی فضاهای فانتزی ندارید؟
من بیشتر سبکها را تجربه کردهام ولی به دلیل عدم پخش مناسب، این آثار یا کمتر دیده شده و یا به طور کلی دیده نشده است. برای مثال: «شهر موشها» فضایی فانتزی دارد و در مقابل مجموعهی تلویزیونی «گل پامچال»یک ملودرام محسوب میشود. «تو آزادی» ژانری اجتماعی متفاوتی دارد و ... . به شخصه خیلی علاقه دارم در ژانر فانتزی کار بسازم ولی به دلیل عدم حمایت مالی از سوی تهیهکنندگان سینما، این اتفاق نمیافتد. شاید اصلیترین دلیل تعدد فیلمهای رئال در کارنامهی کاری من، کمهزینه بودن تولید در این سبک باشد. متاسفانه بیشتر آثاری که امروز بر پردهی سینما حضور دارند دارای مضامین آموزشی و مناسب نیست و بیشتر در جهت پولسازی و کسب درآمد ساخته میشود. اگر بودجهای که صرف ساخت این کارها میشود در اختیار فیلمسازان متعهد قرار گیرد، طبیعتا بازخوردهای بهتری خواهد داشت. وقتی بودجه مناسب موجود باشد، فیلمساز به سراغ چهرههای مطرح میرود و از جلوههای ویژهی تصویری استفاده میکندو در فضاهای فانتزی که جذابیت بصری بیشتری دارد آموزههای خود را انتقال میدهد. در مقابل وقتی فیلمساز بودجهی کافی در اختیار ندارد مجبور است با نابازیگر کار کند که عمدتا این کار بسیار دشوار است و مصائب خاص خود را دارد و متاسفانه این سختیها دیده نمیشود و فیلمساز مهجور میماند.
در میان آثار شما مجموعهی سهگانه «چکمه»، «تیک تاک» و «کیسه برنج» محصول همکاری مشترک شما و «هوشنگ مرادی کرمانی»، موفق به کسب جوایز زیادی شده است. چرا این همکاری را ادامه نمیدهید؟
دوستی و ارتباط من و «هوشنگ مرادی کرمانی» همچنان ادامه دارد و ایشان یکی از بهترین دوستان من هستند. در گذشته همکاری ما راحتتر صورت میگرفت ولی متاسفانه اکنون به دلیل عدم حمایتهای مالی از سوی نهادهای دولتی اسباب این همکاری مهیا نمیشود.
اگر قرار باشد قسمت دوم یکی از آثارتان را بسازید، کدام یک از کارهایتان را انتخاب میکنید؟
به طور کلی تمایلی به تکرار ساختههایم ندارم ولی روزگاری دوست داشتم قسمت دوم «شهر موشها» را بسازم که امکان پذیر نشد و زمانی هم میخواستم فصل دوم مجموعهی «گل پامچال» را کارگردانی کنم که متاسفانه به دلیل تحولات گسترده در «سازمان صدا و سیما»، اسباب این کار نیز فراهم نشد.
کودکی «محمدعلی طالبی» به کدام یک از شخصیتهای آثارش شباهت دارد؟
شاید بتوان گفت: به تمامی کاراکترها. کودکان به لحاظ شخصیتی بسیار متغیر هستند. ممکن است لحظهای شرارت کنند و لحظهای بعد بسیار آرام و مهربان باشند. همهی ما روزگاری کودک بودهایم و تمامی این خصوصیات اخلاقی را به نوعی تجربه کردهایم.