از پیوستن به قانون کپیرایت میترسیم
فیروآبادی میگوید: از این میترسیم که هزینههای تولید کتاب بالا برود. اما در واقع اینگونه نیست. ناشری مانند «افق» که سالهاست برای انتشار کتابهای خود، قانون کپیرایت را رعایت میکند به مشکلاتی که ما از آن میترسیم دچار نشده است.
سعید فیروزآبادی (مترجم زبان آلمانی و مدرس دانشگاه) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ با اشاره به مزایای پیوستن به قانون کپیرایت گفت: به نظر من رعایت کپیرایت از جهات مختلفی اهمیت دارد. اول آنکه برای بازار نشر ایران بسیار سودآور است و از سوی دیگر جلوی مشکلاتی مانند ترجمههای موازی و همزمان یک اثر که بدون رعایت حقوق معنوی انجام میشود را میگیرد.
قرار نیست ناشران خارجی پولهای هنگفت دریافت کنند
او ادامه داد: ما از پیوستن به قانون کپیرایت ترس بزرگی داریم. از این میترسیم که هزینههای تولید کتاب بالا برود. اما در واقع اینگونه نیست. ناشری مانند «افق» که سالهاست برای انتشار کتابهای خود، قانون کپیرایت را رعایت میکند به مشکلاتی که ما از آن میترسیم دچار نشده است.
این مترجم با اشاره به اینکه پیوستن به قانون کپیرایت به نفع کلِ مجموعهی نشر ایران است، افزود: رعایت این قانون، این امکان را در اختیار ما قرار میدهد که بتوانیم پیگیر حقوق کتاب خود که در خارج از کشور منتشر شده باشیم.
فیروزآبادی در پاسخ به این سوال که چرا این مسئله تاکنون مغفول مانده، بیان کرد: وقتی الزامی وجود ندارد، پیگیری هم صورت نمیگیرد. در واقع این راحتتر به نظر میآید که اثری را برداشته و با پرداختن حق مترجم و بدون درنظر گرفتن حقوق نویسنده و ناشر، آن را در کشور خود منتشر کنیم.
وی همچنین در رابطه با وضعیت نشر ایران که کتابها در تیراژهای پانصد نسخه منتشر میشوند و امکان ترسِ ناشران از پیوستن به این قانون ممکن است همین باشد، گفت: باید برای ناشر خارجی وضعیت بازار نشر ایران توضیح داده شود. ناشران خارجی قرار نیست پولهای هنگفت از ما دریافت کنند. برای مثال آنها کتابهای کودک را با تصویرسازیهای آن در اختیار ناشر ایرانی قرار میدهند و هزینهی بالایی هم دریافت نمیکنند. بسیاری از ناشران با هشت تا ده درصد، حاضر هستند که امتیاز ترجمهی کتاب را واگذار کنند.
تعداد آژانسهای ادبیِ ایران انگشت شمار است
این مدرس با اشاره به وجود آژانسهای ادبی اظهار کرد: اینگونه نیست که ناشران بهطور مستقیم این کارها را انجام دهند و با ناشران خارجی رایزنی کنند. در هیچ کجای جهان اینگونه نیست، بلکه این کار توسط آژانسهای ادبی انجام میشود که کار را میشناسند و زبان بلد هستند و کارشان ارتباط برقراری این ارتباط است. در نمایشگاههای بزرگ دنیا مانند فرانکفورت، بحث تک فروشیِ کتاب مطرح نیست بلکه در این نمایشگاهها بیشتر مسئلهی انتقال حقوق معنوی اثر و مالکیت آن اتفاق میافتد.
فیروآبادی افزود: متأسفانه تعداد آژانسهای ادبی ایران انگشتشمار است که با نیروی بسیار کم به فعالیت خود ادامه میدهند. البته در این آژانسها واسطهگریهای خاصی هم اتفاق میافتد اما بهطور کلی میزان توجه به آژانسهای ادبی بسیار پایین است. آژانس ادبی معمولاً به ناشر مراجعه میکند و از او میخواهد که کتابهای خوب خود را معرفی کند تا او بتواند دربارهی ترجمه و انتشار آن، با ناشر خارجی صحبت کند.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به اهمیت آژانسهای ادبی چرا در کشور ما مغفول مانده است، بیان کرد: اشکال این است که کسی الزامی به کار نداشته. متأسفانه ناشران به آژانسهای ادبی مراجعه نمیکنند. بخشی از کارِ آژانسهای ادبی، پاسخگویی به همین مراجعههاست. برخی ارگانها از ترجمهی یک یا چند کتاب حمایت میکنند یا خودِ نویسنده دوست دارد که کتابش به زبانهای دیگر هم ترجمه و منشر شود. در این زمان کارِ آژانسهای ادبی است که وارد میدان شده و با ناشران خارجی رایزنی کنند.
آژانس ادبی متقاضی ندارد
این مترجم زبان آلمانی با بیان اینکه نمایشگاه کتاب ما تبدیل میشود به نمایش چند کتاب، گفت: اینکه کتاب را ترجمه و در غرفه قرار داده و نشان دهیم فایدهای ندارد. باید کاتالوگهای آماده برای معرفی کتاب داشته باشیم. باید از آژانسهای ادبی حمایت شود، همانطور که در کشورهایی مانند آلمان و سویس و اتریش، آژانسهای ادبی نقش مهمی دارند و از آنان حمایتهای مادی میشود.
فیروزآبادی ادامه داد: آژانس ادبی متقاضی ندارد. این یک دانش تخصصی است که باید به عنوان یک تخصص به آن نگاه شود، برای راهاندازیِ یک آژانس ادبی، دانشِ تخصصی الزامی است. افراد حاضر در آن، باید دورهی کاملی ببینند و با مشکلات و مسائل صنعت نشر آشنا باشند. بسیاری از ناشران این تخصص را نادیده میگیرند و میگویند نیازی نیست به دنبال آژانسهای ادبی بروم، بلکه خودم کارم را انجام میدهم! اما اینگونه نیست و کارِ آژانسهای ادبی، کاری به شدت تخصصی است.
پیوستن به قانون کپی رایت به آژانسهای ادبی رونق میبخشد
وی در رابطه با تعدادِ کم آژانسهای ادبی در کشور گفت: اینجا بحث عرضه و تقاضا مطرح میشود. وقتی تقاضایی وجود ندارد، طبیعتاً عرضه هم وجود ندارد. خیلی از ناشران اصول برقراری ارتباط با ناشران خارجی را نمیدانند. برای برخی از ناشران خارجی باید وضعیت بازار نشر ایران را توضیح داد.
او در پاسخ به این سوال که پیوستن به قانون کپیرایت، چقدر میتواند در رونق یافتن کارِ آژانسهای ادبی تأثیرگلذار باشد، گفت: اگر این اتفاق بیفتد، کار آژانسهای ادبی به شدت رونق پیدا میکند.این آژانسها قوانین کشور خود را به خوبی میدانند و همچنین از قوانین نشر دیگر کشورها نیز آگاه هستند و تبعات حقوقی که ممکن است ناشر با آن درگیر شود را میدانند.
این مدرس و مترجم در پایان سخنان خود اظهار کرد: پیوستن به قانون کپی رایت یکی از راههایی که چرخهی اقتصاد نشر را میچرخاند و راه وارد شدن به بازار جهانی است. با این اتفاق میتوانیم آثار خود را نیز، با حفظ حقوق مادی و معنویِ آن به جهان معرفی کنیم.