هر عیب که سلطان بپسندد هنر است/ باب شدن پدیدههای فرهنگی بهدست متولیان
داوود فتحعلیبیگی (نویسنده و کارگردان نمایش «انسانم آرزوست») گفت: بخشی از نمایش «انسانم آرزوست» نقدی به تنهایی زنان در جامعه ایران داشت: این کار درباره انسانیت فراموش شده است؛ نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل میدهند و متاسفانه آسیبپذیری زنان در جامعه ما بیشتر از مردهاست.
داوود فتحعلیبیگی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به نمایش سیاهبازی «انسانم آرزوست» و کمکهایی که شخصیت سیاه نمایش به آدمها و بهویژه زنانی که گرفتار مشکلات مختلف شدهاند میکند، گفت: سیاه نمایش (با نام مهرک) در طول نمایش سیر و سلوکی را به راهنمایی شیخ چراغ بهدست پیدا میکند؛ این شیخ، هربار که مهرک نشانی مسجد را از او میپرسد، مسجد را به مفهوم عبادتگاه نشان نمیدهد، بلکه عبارت «عبادت به جز خدمت خلق نیست.» را تجسم میکند.
او ادامه داد: این شیخ چراغ بهدست پیر عارفی است؛ در این مسیری که از سوی شیخ هدایت میشود یکبار مهرک وظیفه خودش میداند مشکل پیرزنی که پول پرداخت اجاره خانه ندارد را حل کند، یکبار مشکل کودک مریضی که روی دستش مانده و وقتی از بیمارستان بیرون میآید پیر چراغ بهدست را میبیند و با راهنمایی او، وظیفه خودش میداند مشکل دو زن دیگر را حل کند. که آخر کار، شیخ، چراغ خود را به این سیاه (مهرک) میدهد؛ یعنی یک سیر و سلوک اتفاق افتاده است.
فتحعلیبیگی با بیان اینکه هنوز در جامعه امروز هم اندک کسانی هستند که کارهای خیر انجام میدهند و جامعه را هم دعوت میکنند، گفت: در کتاب آسمانی ما جابهجا دعوت و خیر و نیکی شده است؛ از مشخصات کسانی که قرار است اهل بهشت باشند همین است. اینهمه انجمن خیریه برای چیست؟ اینها نشان میدهد که دعوت به خوبی در فرهنگ ما ساری و جاری بوده است.
کارگردان «انسانم آرزوست» با اشاره به اینکه این نمایش تائیدی بر دعوت به خوبی و تشویقی بر کمک به همنوع است، گفت: در کنار این موارد، نمایش انگشت روی پلیدیها میگذارد. ترجیعبند آوازهای سیاهها در «انسانم آرزوست» «آی به من چه» است، برای اینکه به خودمان بیاییم که چرا باید بگوییم به من چه؟ قدیمها به یاد داردم مردم مدام به هم میگفتند این کار را بکن ثواب دارد. دائم مردم به خیر و نیکی دعوت میشدند اما سالهاست این فراموش شده است.
نمایش تختحوضی هنوز کارکرد اجتماعی دارد
کارگردان نمایش «انسانم آرزوست» با اشاره به میزان زنده بودن نمایش «تخت حوضی و سیاه بازی» گفت: در کشور ما ضربالمثلی هست که میگوید «هر عیب که سلطان بپسندد هنر است»؛ متولیان امور فرهنگی به هر کدام از پدیدهها یا محصولات فرهنگی بها دهند آن بیشتر رشد میکند.
داوود فتحعلیبیگی ادامه داد: متاسفانه ما پیشکسوتان را از دست دادهایم و بهجای آنها هم کسی تربیت نشده. اگر هم شده چندتایی بیشتر نیست. دانشکدههای تئاتر هم اصلا در این زمینه فعال نیستند؛ یا معلم ندارند یا معلمی دارند که تکذیب میکند. رشتهای هم دایر نمیشود، هرچند مدتهاست دنبال آن هستیم.
او با تاکید بر اینکه اگر نمایش تخت حوضی و سیاه بازی آموزش داده شود مطمئنا خیلیها به اجرای این نوع نمایش مبادرت میکنند، گفت: هربار که چنین نمایشهایی اجرا شده طرف توجه قرار گرفته و نشان میدهد این نوع نمایش هنوز هم کارکرد بالایی دارد.
فتحعلیبیگی با تاکید بر اینکه باید به عنوان یک میراث از نمایش تخت حوضی و سیاه بازی مراقبت کنیم، گفت: آموزشگاه و کارگاه آموزشی برای این نوع نمایش وجود ندارد اما گرایش و تمایل یادگیری زیاد است. از سویی متن و کننده کار کم است چون یاد نگرفتند. در گذشته دور گروههایی بودند که به مناسبت جشنها اجرا میکردند و تماشاخانههای هم بودند که بخشی از اجراهایشان برای همین نوع نمایش بود اما الان همه اینها از دست رفته است، الان جز سنگلج جایی نداریم.
این نویسنده و کارگردان خاطرنشان کرد: برای اجرای این نوع نمایش جای خاصی لازم است. نوع میزانسنها طوری نیست که با تماشاخانه یک طرفه همخوان باشد. ساختار نمایش، تخت حوضی است و باید در تخت حوض اجرا شود.
فتحعلی بیگی تصریح کرد: در همه جای دنیا برای حفظ و نگهداری میراث نمایشی خودشان شرایط را بهروز میکنند یا تماشاخانههای قدیم را نگه میدارند یا سالنهای جایگزینی ایجاد میکنند که نمایشهای سنتی را بتوان آنجا اجرا کرد. اینجا یا نداریم یا هرچه ساخته میشود مدل تماشاخانههای فرنگی است.
«ارحام صدر» مشهور شد چون منتقدی اجتماعی بود
داوود فتحعلی بیگی با اشاره به شهرت «رضا ارحام صدر» (بنیانگذار مکتب کمدی انتقادی در تئاتر ایران) گفت: مرحوم ارحام صدر سیاه بازی کار نمیکرد، کار او کمدی سفید بود و علت شهرتش این بود که هم کمدین درجه یکی بود هم در کارهایش نقد اجتماعی داشت.
کارگردان نمایش «انسانم آرزوست» خاطرنشان کرد: ارحام صدر دورهای طولانی کار میکرد و طبیعتا طرف توجه مردم قرار گرفت چون بخشی از حرف و نقد مردم نسبت به مقامات محلی را از زبان او میشنیدند.
فتحعلیبیگی با اشاره به نوآوریهای نمایش «انسانم آرزوست» و حذف شدن شخصیت «ارباب» در این نمایش که در سیاه بازی همیشه در تقابل «سیاه» است، گفت: به نسبت قصه موقعیت سیاهها فرق میکند. من اینجا ارباب را که آدم مثبتی هم هست نداشتم، غایب است چون ضرورتی نداشت در کار باشد. اما شما تقابل سیاه را با عنصر ناخلف جامعه میبینید.
او ادامه داد: مهرک (سیاه نمایش انسانم آرزوست) با کسانی که شعار عدالت میدهند اما عدالت را اصلا نمیفهمند برخورد دارد و این هم یک جور تقابل است. اینجا اینطور شکل گرفته؛ یعنی شکل نمایشیاش متفاوت بوده است.
فتحعلیبیگی به گفتهای از علی نصیریان در نمایش سلطان سیاه اشاره کرد که میگوید در این گونه از نمایش وظیفه نمایشگران این است که یک مشکل و خرابی را پیدا کنند که رویش انگشت بگذارند و اضافه کرد: یکی از خرابیهای امروز جامعه ما بیتفاوتی است که اغلب ما نسبت بهم داریم.
او با بیان اینکه سابق، یعنی 50 سال پیش میدیدی اگر در محلی برای کسی اتفاقی میافتاد، در عروسی یا عزا، همه جمع میشدند کمک میکردند، گفت: اما امروزه اغلب افرادی که در یک محل زندگی میکنند از حال هم باخبر نیستند. این بد است که در جامعه چنین اخلاقی گسترش پیدا میکند.
نویسنده و کارگردان نمایش «انسان آرزوست» همچنین در پاسخ به این سوال که دلیل اینکه سیاهها در این نمایش برای تعویض صحنهها از موسیقی و آواز استفاده میکنند و آواز مانند نمایشهای سیاهبازی در متن کار تنیده نشده است، گفت: این کارکرد موسیقی آوازی و تخت حوضی در نمایش تخت حوضی است؛ معمولا در نمایشهایی که قدیم کار میشد لوازم صحنه را صحنه پا و دستیار صحنه جابهجا میکرد. این بار وظیفه تغییر لوازم صحنه و ایجاد فضاهای جدید را واگذار کردیم به تعدادی حاجی فیروز.
فتحعلی بیگی خاطرنشان کرد: موسیقی فاصله معمولا تنها موسیقی است؛ اما ما در اینجا موسیقی خالی بیکلام و بیآواز را تبدیل به تصنیف کردیم. گاهی این تصنیفها را خواننده کنار ارکستر میخواند و صحنه عوض میشود که در قدیم هم معمول بود، اما ما این وظیفه خواندن را واگذار کردیم به مبارکها یا حاجی فیروزها که این تصنیف را میخوانند و صحنه را هم عوض میکنند در واقع یک جور نوآوری بود.
نمایش «انسانم آرزوست» به نویسندگی و کارگردانی «داوود فتحعلیبیگی» از 10 مرداد تا 10 شهریور هرشب ساعت 19.30 در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است.