عسگرپور: مدیران دنبال راهحل نمیروند فقط ایزولاسیون میکنند
نشست دین و سبک زندگی در سینمای ایران عصر روز سهشنبه 19 مرداد در مدرسه ملی سینما برگزار شد.
به گزارش ایلنا، محمدمهدی عسگرپور در این نشست با اشاره به اهمیت رسانهها در تغییر سبک زندگی مردم گفت: با سرعت گرفتن رسانهها شاهد آن بودیم که شکل زندگی نیز به سرعت همانند سایر نقاط دنیا شده است و این مساله به کارکرد همین رسانهها برمیگردد. اصولاً استعمار، شکل جدید خود را در رسانهها پیدا کرده است. به نظر میآید تلویزیون نقش اصلی در تعیین شکل زیست مردم دارد. همه انقلابها با دوره تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی مواجه میشوند و آن زمان میتوان میزان موفقیت آن انقلاب را سنجید.
وی ادامه داد: مدیران ما در مقابل پدیدههای جدید تکنولوژیک مانند ویدیو و ماهواره، به دنبال راهحل نمیروند بلکه ایزولاسیون میکنند. بعد از انقلاب اسلامی با آن آرمانهای پررنگ، باید طراحی الگوهای جدی زیستی داشته باشیم نه اینکه خود را ایزوله کنیم.
عسگرپور ادامه داد: میتوانیم بگوییم که جامعه ما یک جامعه با فرهنگ مبهم است. از این جهت که در حقیقت وقتی عناصر زیستی را در یک جامعه مبهم کنار هم قرار میدهیم در یک سبد جای نمیگیرند، مهندسی معکوس نیز در آن به نتایج پراکندهای میرسد و از این روی است که می بینیم در کشور ما سینما آن نقشی را که باید نتوانسته بازی کند. سینمای ایران علیرغم همه محاسنش، نمیتواند نقش تعیینکننده در نوع زیست مردم داشته باشد چون آن قوامی را که باید پیدا نکرده است.
احمدرضا معتمدی کارگردان و فیلمنامهنویس و استاد دانشگاه نیز طی سخنانی گفت: جهان اطراف ما همواره در حال تغییر است و با این تغییر، ایدئولوژی زندگی هم عوض میشود؛ سبک زندگی و تغییرات آن هم براساس دگرگونی ایدئولوژی است. پس نشان دادن سبک زندگی در سینما نیز از این اتفاق تأثیر میگیرد. امروزه سینما به جای چشم انسان نشسته و ما هم داریم از پنجره سینما به جهان پیرامون خود نگاه میکنیم. در سینمای دینی و مذهبی پس از انقلاب، شاهد انحراف در مضمونگرایی و سبک گرایی بودیم. انحراف در مضمونگرایی به صورتی بود که فیلمساز مضمونی را انتخاب میکرد و حتی با صرف بودجههای هنگفت، به نتیجهای که باید نمیرسید و پیامهای دینی هم به صورت مناسب و اثرگذار منتقل نمیشد. در اثر هنری، از علت غایی هیچ اثر و نشانی نباید ببینیم. علت مادی شخصیتهای نمایشی و علت صوری موقعیتهای نمایشی هستند، و ما از طریق این دو باید پیامها را منتقل کنیم. یک موقع دین رسانهای میشود و در شکل رسانهای ظهور پیدا میکند یک موقع هم ما به دنبال رسانه دینی هستیم. در رسانه دینی، محتوا و علت غایی را نمیتوان در یک ظرف ریخت و تحویل مخاطب داد. علت غایی باید مستحیل بوده و اصلا نمایان نباشد.