فعالیت بدون حقوق هنرمندان موسیقی کلاسیک و درآمد میلیاردی بنیاد رودکی
درحالیکه سالانه هزینه اجاره سالنهای بنیاد رودکی افزایش مییابد؛ وضعیت نوازندگان ارکستر سمفونیک که کارمند این نهاد محسوب میشوند چگونه است؟ آیا با این هزینهها ارکسترها و هنرمندانی که فعالیت خصوصی دارند امکان اجرا پیدا خواهند کرد؟
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ تالار وحدت و تالار رودکی دو سالن نسبتا استانداردی هستند که در تهران به کنسرتهای موسیقی اختصاص داده شدهاند گرچه به تدریج تغییراتی در ساختار اجارهی آن به وجود آمد. این دو تالار که در زمان ساخت برای اجراهای ارکستر سمفونیک و اپرا ساخته شده بودند در گذر زمان به محلی برای اجراهای موسیقی کلاسیک ایرانی هم شدهاند.
ورود موسیقی کلاسیک به این سالنها ظرفیتهای مناسبی را ایجاد کرد اما مشکل از آنجا آغاز شد که مدیران بنیاد رودکی تصمیم به درآمدزایی بیشتر گرفتند و ناچار سالنها گروههای پاپ و افتتاحیه و اختتامیههای مختلفی را میزبان شدند. از سوی دیگر کمبود امکانات سالنهای تئاتر و امکان درآمدزایی بیشتر برای بنیاد رودکی؛ باعث شد پای اجراهای تئاتر نیز به تالار وحدت باز شود.
هزینه اجاره تالار وحدت در سال 93 شبی هشت میلیون تومان بود، سال گذشته این مبلغ یک میلیون افزایش داشت و امسال برای اجاره تالار وحدت شبی ده میلیون تومان دریافت میشود. هزینه اجاره تالار رودکی نیز شبی 4 میلیون تومان است. هزینه اجاره تالار وحدت برای اجراهای تئاتر نیز متفاوت است به گونهای که رقم بیشتری نسبت به اجاره کنسرتهای پاپ از برگزارکنندگان دریافت میشود.
این درحالیست که به گفته مدیر هنری سابق آن؛ ارکستر سمفونیکی که در تالار وحدت اجرا میرود و نوازندگانش کارمند بنیاد رودکی هستند، سه ماه حقوق نگرفتند و بیمههایشان نیز برای هشت ماه کامل رد نشده است. ارکستری که با وعدههای رئیس جمهور بودجهای میلیاردی دریافت کرد تا مانند همه کشورهای دنیا با حمایت دولتی امکان ارائه موسیقی کلاسیک به عموم مردم را داشته باشد؛ بلیتهای طوری تعیین قیمت شد که تنها قشر خاص از مخاطبان امکان حضور در تالار وحدت را داشته باشند.
عدم ادامه حمایت دولت، افزایش اجاره سالها و به دنبال آن عدم استقبال مخاطبان باعث شد بسیاری از گروهها و ارکسترهای خصوصی که در حیطه موسیقی کلاسیک ایرانی یا غیرایرانی فعالیت میکنند؛ بعد از اجرا در تالار وحدت متضرر شوند. درنتیجه گاه ارکسترهایی در تالار رودکی اجرا میروند که خریداران بلیت آنها کمتر از 50 نفر هستند. در چنین شرایطی ارکسترها مجبورند با مخاطب میهمان سالن خود را پرکنند و با احتساب هزینههای تمرین و فعالیتهایی که برای رسیدن به اجرا انجام شده؛ ضرر چند میلیونی میکنند.
در این بین برخی گروهها و هنرمندان شناخته شده هم هستند که طبیعتا بلیتهای اجراهایشان بهطور کامل فروش میرود و حتی تمدید هم میشود که البته این مسئله بیشتر در حیطه موسیقی ایرانی دیده میشود زیرا موسیقی کلاسیک همچنان با بحران مخاطب مواجه است.
در روزهایی که مدیران فرهنگی اقدام به انتشار فیشهای حقوقی خود کردند؛ شاید بد نباشد به وضعیت مالی هنرمندانی که عمر خود را در راه هنر خود گذاشتند نیز اشارهای داشته باشیم. اکثر نوازندگان ارکستر سمفونیک از دورهی هنرستان در رشته موسیقی تحصیل کردهاند و طبیعتا هزینههای مختلفی هم برای تحصیل خود داشتند اما آیا دولت بهایی برای این نوازندگان پرداخت میکند یا به اهمیت فعالیت آنها واقف است؟ آیا حقوق نوازنده ارکستر سمفونیک با حقوق مدیران بنیاد رودکی یا وزارت ارشاد برابر است یا تا به حال شده مدیری در ارشاد یا بنیاد رودکی سه ماه حقوق دریافت نکند؟ نوازندگان ارکستر سمفونیک اگر از نظر مالی تامین نباشند ناگزیر به فعالیت در گروههای پاپ روی میآورند. امری که بارها علی رهبری (مدیر هنری سابق ارکستر سمفونیک تهران) از آن انتقاد کرده بود و آن را موجب عقب ماندگی در نوازندگی دانسته بود. به نظر میرسد نوابغ موسیقی کلاسیک ایران هیچ اهمیتی برای دولت ندارند همین مسئله باعث مهاجرت نوازندگان درجه یک ایرانی شده است یا گاها عدم فعالیت آنها در حیطه موسیقی را به دنبال داشته است.
شاید بد نباشد دولت پاسخگوی وضعیت هنرمندانی باشد که فعالیتشان کاملا خصوصیست و تبیین کند چرا هزینه تالارهای خصوصی، نیمه خصوصی و دولتی سالانه افزایش مییابد اما هنرمندان هر روز بیشتر تحت فشار قرار میگیرند؟!