بهشتیپور: مولف جانب انصاف را رعایت کرده/انتقاد سلیمینمین از عنوان فصل «دولت محمود»
نشست نقد و بررسی کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی» با حضور مولف (جعفر شیرعلینیا)، حسن بهشتی پور (پژوهشگر سیاستی و روابط بینالملل) و عباس سلیمی نمین (منتقد و پژوهشگر تاریخ معاصر) روز گذشته (18 اردیبهشت) در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ حسن بهشتی پور (پژوهشگر سیاستی و روابط بینالملل) در ابتدای این نشست گفت: برای نگارش کتاب «زندگی و زمانه آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی از 1313تا 1394» چه به لحاظ شکلی و چه محتوا بهتر بود تامل بیشتری پیش از چاپ میشد. ضمن اینکه باید این نکته را یادآوری کرد اینکه قبل از انتشار تا چه اندازه میشد بر این اثر دقت و تامل کرد؛ یک مساله است و کتابی که اکنون روبه روی ما قرار دارد، موضوع دیگری است.
او ادامه داد: این کتاب به دنبال سه اثر پیشین مولف است که به نظرم یک ژانر در تاریخنویسی ما را در برمیگیرد. در این ژانر روایت تاریخ همراه با تصویر است. البته آثار این ژانر را پیشتر در خارج از ایران مشاهده کردهایم. در این ژانر، دشواری کار جای دادن درست تصاویر است و حجم اطلاعاتی که در این کتاب ارائه شده واقعا سرسامآور است. ارائه کپسولی این حجم از اطلاعات هم واقعا یک ریسک است و ضریب خطا را بسیار افزایش میدهد.
بهشتیپور با اشاره به عکسهای بهکار رفته در کتاب مطرح کرد: برخی از تصاویر کتاب برای من که بیگانه با عکسهای تاریخی و سیاسی نیستم، بسیار جالب بود و این نشان دهنده تلاش مولف برای غنی کردن اثرش است. ضمن اینکه محل جاگذاری برخی تصاویر بسیار هوشمندانه انتخاب شده، اگرچه ممکن است در تاریخ یا شرح برخی عکسها نیز اشتباهاتی رخ داده باشد که امیدوارم در چاپهای بعدی برطرف شود.
شیرعلینیا در سومین کتابش به پختگی رسیده است
وی افزود: اگر کارهای قبلی شیرعلینیا را دنبال کرده باشید، متوجه میشوید که مولف از آغاز تا اثر کنونی رویکرد رو به جلویی را سپری کرده و میتوان گفت به نوعی آثارش همدیگر را تکمیل کردهاند. به نظرم وی در سومین کتاب خود به پختگی دست یافته است.
بهشتی پور با انتقاد از بلندی عنوان کتاب گفت: فکر میکنم عنوان کتاب باید کوتاهتر میشد و ارجاعات نیز به پایان کتاب منتقل نمیشد، زیرا باتوجه به حجم آن، مخاطب خسته میشود که برای دانستن منابع دائم به پایان کتاب برود. بهتر بود که ارجاعات هر فصل در پانویس یا در پایان همان فصل میآمد تا خواننده سردرگم و خسته نشود.
تاریخنگاری بیطرفانه وجود ندارد
این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر بیان کرد: روایت تاریخ باید همراه با وسواس باشد تا یک روایت اصیل، صحیح و منصفانه منعکس شود. اعتقادی به بیطرفی راوی تاریخ ندارم و به نظرم این سخن افسانهای بیش نیست که مورخ یا تاریخنگار باید بیطرف باشد. اصولا چنین چیزی نیز وجود ندارد و همه روایان تاریخ به سمت و سویی تمایل دارند، اگرچه در این میان راویان و تاریخنگارانی نیز مشاهده میشوند که تلاش میکنند منصف و بیطرف باشند که شاید انگشتشمار هستند.
این منتقد همچنین در پایان مطرح کرد: به نظرم اثری بیطرف است که مخاطب با مطالعه اثر از سطور ابتدایی آن حس نکند که مولف تلاش دارد از همان ابتدا نظر و عقیدهای را تحمیل کند. از این رو مولف در کتاب «زندگی و زمانه آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی از 1313تا 1394» تلاش کرده تا جانب انصاف را رعایت کند که قابل قدردانی است.
مولف؛ چهره هاشمی را مظلومانه ترسیم کرده است
در ادامه نشست عباس سلیمینمین (منتقد و پژوهشگر تاریخ معاصر) با انتقاد از عدم بیطرفی مولف در مقدمه کتاب گفت: شیرعلی نیا در تالیف اثر چهره بیطرفی را از خود ترسیم کرده و در واقع به مسائل و رخدادها نگاه بیطرفانه داشته است اما به نظرم هم در مقدمه و هم در مسائل ظاهری کتاب این مطلب مشهود نیست و بیطرفی مولف بارها و به کرات نقض شده و حتی به نوعی میتوان گفت که مولف این مطلب را نادیده گرفته است که یک شخصیتی ولو علمی یا روحانی وقتی کار اجرایی را میپذیرد، علیالقاعده جامعه باید نسبت به وی این حق را داشته باشد تا انتقادهایی را مطرح کند.
او ادامه داد: وقتی عالمی وارد مقوله اجرا میشود و زمام امور اجرایی کشور را برعهده میگیرد به اولین مسئلهای که باید بیاندیشید نقد جدی است، اما مولف در مقدمه کتاب به گونهای وارد شده که به نظر نقد آقای هاشمی از سوی اصلاحطلبان و اصولگرایان به شکلی نادرست بوده و چهره آقای هاشمی را نوعی مظلومانه ترسیم کرده و نقدهای موجود را غیرمنصفانه و غیرعادلانه میداند.
این پژوهشگر همچنین مطرح کرد: هر خوانندهای با مطالعه سطوری که به آن اشاره کردم، چنین برداشت میکند که مولف محترم نقد جریانهای سیاسی کشور به هاشمی را غیرعادلانه و غیرمنصفانه میداند درحالیکه وقتی تاریخ را ورق میزنید درست است که برخی انتقادهای اصلاحطلبان به هاشمی را دور از انصاف مییابیم اما بسیاری از انتقادهای آنها وارد و صحیح بود. از طرفی اصولگرایان نیز نقدهای اصولی و مبنایی به وی مطرح کردند. بنابراین زیرسوال بردن انتقاد از هاشمی در مقدمه به نوعی بیطرفی مولف را نقض میکند.
انتقاد از عنوان فصل «دولت محمود»
سلیمینمین با بیان اینکه چنین آثاری که باید در زمره کتابهای جاودانه و به عنوان مرجع باشد، نه اثری که مولف به دفاع از هاشمی برآید؛ اظهار کرد: در مجموع برخی انتقادهای مطرح شده در کتاب به صورت کمرنگی منعکس شده و همه انتقادها را در یک سبد قرار داده و آنها را به نوعی زیرسوال برده است. همچنین معتقدم بیطرفی در عنوانبندی فصول کتاب نیز نقض شده، به طوری که در یکی از عناوین فصول «دولت محمود» آورده شده است. انتخاب این نوع عنوان برای یک اثر ماندگار وزین نیست. زیرا به کار بردن اسم کوچک فردی که روزی رئیسجمهوری کشور بوده در چنین اثری وزانت آن را مورد تردید قرار میدهد و این نوع ادبیات به کتاب ضربه میزند.
غلطهای تاریخی کتاب «زندگی و زمانه آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی»
وی با انتقاد از عدم حضور یک مشاور تاریخی در جریان تالیف کتاب گفت: از آنجا که در کتاب نیامده که مشاور تاریخی شما را در بیان رویدادها و جریانها همراهی کرده است، باید بگویم این نبود مشاور تاریخی یکی از ضعفهای اساسی است که موجب شده با توجه به تسلط نداشتن مولف به تاریخ بسیاری از اغلاط تاریخی و رویدادها در متن و تصاویر راه پیدا کند.
او درباره برخی اغلاط تاریخی در کتاب گفت: در صفحه 38 ذکر شده که جنازه رضاخان در آفریقای جنوبی دفن شده که اینطور نیست و وی در مصر به خاک سپرده شده است. همچنین در همین صفحه به بحث برقعی به کنگره جهانی حزب توده اشاره شده که عنوان اشتباه است، اگرچه برقعی به این کنگره نرفت اما عنوان درست آن «حزب سوسیالیستهای جهان» بود، زیرا حزب توده ایران رویکرد جهانی نداشت و حزبی بود که در داخل ایران فعالیت داشت.
سلیمینمین گفت: درباره تصویب لایحه کاپیتولاسیون در صفحه 88 کتاب مبنی بر اینکه «لایحه احیای کاپیتولاسیون همراه با پیشنهادات اصلاحی مورد نظر آمریکا در اسفندماه سال 1340 به ایران داده شد که در 13 مهرماه 1342 در زمان نخستوزیری اسدالله علم این لایحه به تصویب کابینه رسید، اما خبرش منتشر نشد.» درحالیکه در دولت علم این لایحه به دلیل مخالفت باهری، وزیر دادگستری معلق ماند و تصویب نشد و در دولت حسنعلی منصور به تصویب رسید.
وی افزود: در صفحه 134 ذکر شده: «در سال 51 در ایام بازداشت وی را به دیدار مقدم، رئیس ساواک بردند.» باید تصحیح کرد که نامبرده هیچگاه رئیس ساواک نبوده است. در برخی صفحات خطاهای محتوایی نیز در کتاب راه یافته، ازجمله بعضی منابع اعلام نشده است. برای مثال در جملهای در صفحه 188 به نقل از شهید مرتضی مطهری در شرح عکس آمده است: «وقتی وارد هواپیمای امام(ره) شدم، دیدم نصف کسانی که دور آقا جمع شدند، حزب تودهای هستند، که چهره عوض کردند...» آوردن چنین جملهای که مغرضانه و خلاف واقع است به شهید مطهری نسبت دادید! منبع را جویا شدم که از کتاب سیدحسین نصر عنوان کردید درحالیکه این فرد در آثارش بعد از انقلاب اسلامی منتشر کرده به شدت علیه شهید مطهری موضع میگیرد و حتی برخوردش با وی رفتار غیرمنصفانهای است.
این منتقد ادامه داد: جمله فوق که در کتاب بدون ذکر منبع نقل شده و خواننده نمیداند گوینده آن نصر است، اصلا آوردن آن درست نیست! زیرا گوینده آن ادعای درستی را مطرح نمیکند. فردی که سالها مشاور رژیم پهلوی بوده و با انقلاب اسلامی ضدیت دارد و درحال حاضر نیز در آثارش دفاع سخاوتمندانهای از آنها میکند و درصدد تخریب جمهوری اسلامی است، تکیه کردن بر گفتار وی در چنین کتابی درست نیست و مولف محترم باید در جای دادن چنین جملاتی در کتابش دقت کند که از چه منبعی استفاده میکند.
اگر حرف هاشمی به کرسی مینشست معلوم نبود چه فاجعهای رخ میداد
سلیمینمین بیان کرد: خوب است کتاب مشخص کند تحلیل امام درست است یا هاشمیرفسنجانی، با چه تحلیلی 4 نفر از جریان مظفر بقایی را هاشمی در حزب جمهوری جا داد؟ آقای هاشمی از مظفر بقایی دفاع کرد و گفت که او با انقلاب اسلامی همراهی کرده و همچنان هاشمی بر این تحلیل غلط اصرار دارد. در یک اثر تاریخی باید مشخص شود که امام(ره) با تحلیل درست توانست انقلاب را از خطر جدی عبور بدهد، اگر حرف هاشمی به کرسی مینشست معلوم نبود چه فاجعهای رخ میداد.
جعفر شیرعلینیا (مولف کتاب) نیز در ادامه این نشست با رد نقض بیطرفی در مقدمه گفت: پس از ایرادی که سلیمینمین به جانبداری در سطور مقدمه اشاره کرد، به آن مراجعه کردم با این حال آنچه برداشت ناقد محترم است، درنیافتم. ضمن اینکه نخستین باری است که با این نگاه سراغ مطالبی رفتم که در مقدمه نوشتم.
اعتقادی به مظلومنمایی هاشمی رفسنجانی در مقدمه کتاب ندارم
وی افزود: نکتهای پسِ ذهنم است و آن اینکه انتقاد را منفی نمیدانم و به تعبیر حضرت امام (ره) که میگویند: «تخطئه هم جزء برکات الهی است.» بنابراین جمله من در مقدمه که به آن اشاره شد: «هشت سال روایت این دوران جناح چپ و اصلاحطلبان هستند و هشت سال نیز اصولگرایان در جناح راست. عجیب آن که 16 سال فشار، انتقاد و تخریب منجر به حذف هاشمی نشد.»
او ادامه داد: باتوجه به جملاتی که نقل شد اصلا موضعگیری ازسوی من ابراز نشده که این انتقادها وارد است یا برعکس. ضمن اینکه انتقاد در کتاب منعکس شده اگرچه به نظر شما کمرنگ است. با این حال انتقادها نیز تا حد زیادی در کتاب گنجانده شده است. بازهم تاکید میکنم که اعتقاد ندارم در مقدمه کتاب در مظلومنمایی هاشمی تلاش شده است.
مولف کتاب در پاسخ به اینکه چرا در مورد ماجرای مهدی هاشمی صحبتی به میان نیامده است، گفت: اطرافیان مهدی هاشمی گفتند که مسائل را بازنکردید و چیزهایی که آیتالله هاشمی گفت را در کتاب نیاوردید که یکی از آنها این بود که مهدی هاشمی باید به مقام معظم رهبری توبهنامه بنویسد و ما درباره پرونده مهدی هاشمی به چیزی نرسیدیم.
او همچنین افزود: محاکمه مهدی هاشمی محرمانه بوده و منتشر نشده است. اگر محاکمه را ببینید میتوانیم نظر بدهیم، من به هیچ طرفی نرفتم و از کنار این مسئله گذشتم؛ آقای هاشمی میگوید ظلم شده و رئیس قوه قضائیه میگوید مظلومنمایی انجام شده و من در این کتاب آنجا که فهمیدم دانستههای من کافی است؛ به قضاوت پرداختم.