بیدج: شاعران جهان، در یک شاعر جمع میشوند/ علیپور: هر زبان، یک جهان جدید است
موسی بیدج، نویسنده، شاعر و مترجم، بیان کرد: خودم را نذر کردم که حلقه وصلی بین دو زبان فارسی و عربی شوم. میخواستم با جهان حرف بزنم و دیدم بهتر است از طریق ترجمه این کار را انجام دهم.
به گزارش ایلنا؛ در کارگاه نقد شعر با مدیریت مصطفی علیپور که سهشنبهها در حوزه هنری برگزار میشود، موسی بیدج، نویسنده، شاعر و مترجم حضور پیدا کرد و درباره اهمیت زبان عربی، ترجمه شعر از این زبان و پیوند فرهنگ و زبان فارسی و عربی سخن گفت.
بیدج با اشاره به اینکه بسیاری از بزرگان ادبیات قدیم عرب، ایرانی بودهاند، گفت: این دو زبان و فرهنگ پیوندهای زیادی با یکدیگر دارند اما از دو قرن پیش با صنعتی شدن جهان، هر دو به غرب گرایش پیدا کرده و خودشان را تا حدود زیادی فراموش کردند. در شرایطی که زبان اول جهان اسلام عربی و زبان دوم فارسی است، میبینیم گسستی ایجاد شده که این دو همدیگر را آن طور که شایسته است، نمیشناسند.
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: ادبیات فارسی ما با ادبیات عربی عجین است. اگر بخواهیم شاعر امروز باشیم باید شاعران دیروز را بشناسیم و بسیاری از شعرها و متون ما به زبان عربی هستند که نمونههای واضح و درخشان آنها را میتوانیم در اشعاری از حافظ، سعدی، مولانا و ... ببینیم. در گذشته، استادان زبان و ادبیات فارسی به عربی هم مسلط بودند ولی رفته رفته این فضا از بین رفت و میبینیم که امروز، استادان زبان عربی و استادان زبان فارسی هرکدام تخصصهای جداگانهای در رشته خودشان دارند و این اشتراک را کمتر میشود پیدا کرد.
سردبیر فصلنامه «شیراز» که به ادبیات ایران به زبان عربی میپردازد، توضیح داد: خودم را نذر کردم که حلقه وصلی بین دو زبان و ادبیات فارسی و عربی شوم. میخواستم با جهان حرف بزنم و دیدم شاعران و نویسندگان ما با ادبیات عربی ناآشنا هستند. پس بهتر است از طریق ترجمه این کار را انجام دهم. این کاری است که در مجله شیراز صورت میگیرد؛ در این مجله به معرفی شاعران، نویسندگان و پژوهشگرانی که در خصوص ادبیات ایران و عرب کار کردهاند میپردازیم و تاکنون در زمینه شعر و داستان هم آثار نویسندگان پیش کسوت و هم آثار نویسنده جوان را معرفی کردهایم.
وی با تشویق شاعران و نویسندگان به یادگیری زبانهای دیگر گفت: لازم است که نویسنده و شاعر، به زبانی غیر از آنچه با آن پرورش پیدا کرده نیز آشنا باشد؛ چرا که ما در جزیرهای جدا از دیگران زندگی نمیکنیم بلکه لازم است در جریان اتفاقات ادبی جهان هم قرار بگیریم و دانستن زبانهای دیگر است که به ما این امکان را میدهد.
این شاعر و مترجم همچنین اظهار کرد: شاعران جهان در یک شاعر جمع میشوند و به اضافه خودش میشود یک شاعر جدید، مهم آنجاست که هر شاعری خودش و سبکش را پیدا کند تا بتواند تشخص پیدا کند ولی به این معنا نیست که او در این زمینه تنهاست بلکه درست است که شعر را یک نفر تولید میکند اما قطعاً یک نفر در آن نقش ندارد و پیشینهای از ادبیات با او همراه است.
بیدج درباره اینکه گفته میشود شعر ترجمهپذیر نیست توضیح داد: شعرهای امروز اندیشه را در تصویر پیاده میکند و اندیشه در هر زبانی قابل انتقال است. درست است که آرایهها، ایهام و بازیهای زبانی را نمیتوان ترجمه کرد و شعر ممکن است در ترجمه، آن نقطه شگفت انگیز خود را از دست بدهد، اما برای ارتباط با سایر اندیشهها چارهای جز ترجمه نداریم. با این حال آنچه مهم است این که کسی که شعری را ترجمه میکند، اگر هم شاعر نیست، بالقوه احساس شاعرانه داشته باشد و تنها به انتقال خام کلمات بسنده نکند بلکه به روح شعری اثر هم توجه داشته باشد.
علیپور: شاعر، متافیزیک زبان را میشناسد
مصطفی علیپور نیز در این جلسه، تاکید کرد: هر زبانی یک جهان و جهانبینی جدید است، شاعران معاصر حداقل به یکی دو زبان تسلط داشتهاند؛ نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، شاملو، اخوان و ... هر کدام به زبانهای مختلفی آشنا بودهاند ولی متاسفانه این روند را در شاعران جدید خیلی نمیبینیم.
وی بیان کرد: با اینکه خواندن آثار ادبی به زبان مبدأ اهمیت زیادی دارد، اما شاعران و نویسندگان جوان خوب است که اگر امکان آشنایی با زبان دیگری را ندارند، دست کم ترجمههای این آثار را بخوانند و با طرز فکر و بیان نویسندگان دیگر آشنا شوند.
این مدرس ادبیات همچنین گفت: منتقدانی مانند یاکوبسن می گویند شعر قابل ترجمه نیست بلکه مترجم، تأویل خودش را از متن بیان میکند؛ با این حال خوب است که اگر ترجمه شعر توسط شاعران صورت بگیرد؛ به دلیل اینکه از مخاطب عادی شعر، کشف و شهود بیشتری دارند، حس درونی شعر بهتر منتقل میشود.
علیپور با اشاره به اینکه شاعر، متافیزیک زبان را میشناسد و دیگران فیزیک زبان را، تاکید کرد: به عنوان مثال میبینیم که ترجمههای شاملو چقدر با ترجمههایی که دیگران از همان آثار انجام دادهاند تفاوت دارد و چه نگاه شهودی بیشتری در آنها دیده میشود.