گردش مالی حراجهای هنری در جیبِ کلکسیونرها
احصایی با بیان اینکه اقتصاد هنر تعریف مشخصی دارد و با داد و ستد و بازار هنر متفاوت است، گفت: اگرچه در حراج بزرگ تهران کار اقتصادی انجام میشود، اما اقتصاد محدود و برای افراد معدودی از جامعه است و با اقتصاد هنر تفاوت دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ حراج بزرگ تهران درحالی پنجمین سال تولد خود را جشن گرفت که برخی از مسئولان و فعالان عرصه هنر معتقدند این حراج بزرگ یکی از برنامههای اقتصادی در عرصه هنر است.
حراج بزرگ تهران به پیشنهاد برخی مجموعهداران، گالریداران و فعالان هنری که معتقد بودند شرایط داخل کشور برای برگزاری حراجهایی مشابه حراجهای بینالمللی در ایران مناسب است؛ از سال 1390 کار خود را آغاز کرد.
گردش مالی این رویداد مهم فرهنگی و هنری طی سالهای گذشته همواره رشدی قابل توجه داشته؛ تا جایی که رقم کل فروش در دور اول حراج؛ 21,500,000,000 ریال، رقم کل فروش در دومین دوره؛ 65,450,000,000 ریال، رقم کل فروش در دوره سوم؛ 132,570,000,000 ریال و در چهارمین دوره 210،400،000،000 ریال و رقم کل فروش در دور پنجم یعنی امسال 253،620،000،000 ریال بود.
با توجه به این افزایش سالانه برخی از مسئولان و گردانندگان حراج، رونق حراج بزرگ تهران را گامی موثر در شکوفایی اقتصاد هنر میدانند. اما در مقابل عدهای از کارشناسان هستند که حراج تهران را تنها باعث متمولتر شدن کلکسیونرها و مجموعهداران میدانند و معتقدند از این اقتصاد، چیزی عاید هنرمند نمیشود. آنچه مسلم است در این داد و ستد اقتصادی؛ سهم هنرمند به عنوان خالق اثر از آنجا که از لحاظ حقوقی و حقیقی مالکیتی بر اثرش ندارد، "هیچ" است و سهم او از این هیاهو تنها "شهرتی" است که به واسطه فروش آثارش بدست میآورد و در صورتی هنرمند میتواند از این فروش هنگفت سهمی ببرد که خود بهطور مستقیم اثرش را در این حراج وارد کند.
محمد احصایی (خوشنویس) یکی از هنرمندانی است که آثارش هر سال نه تنها در حراج تهران بلکه در حراجهای مهم دیگر دنیا به فروش میرسد. او در پنجمین دوره حراج تهران با دو اثر «رقص آبی (رنگ روغن روی بوم)» و «بدون عنوان (ترکیب مواد روی بوم)» حضور داشت. تابلوی «رقص آبی» او به قیمت یک میلیارد تومان به فروش رسید.
احصایی در گفتوگو با ایلنا؛ درباره حراج بزرگ تهران گفت: کیفیت و اساس حراج تهران با حراجیهای اروپا متفاوت است.
او اظهارکرد: اگر حراجهای بزرگ دنیا را مقیاس و محکی برای حراج بزرگ تهران بدانیم، اشتباه است و قیاس معالفارغ انجام دادهایم چراکه نه تنها به آن جایگاه نرسیدهایم بلکه اساسا ساختار حراج بزرگ تهران با حراجهای بزرگ دنیا متفاوت است.
او ادامه داد: حراجهایی که در خاورمیانه برگزار میشود و شروع آن نیز از حراج امارات بود؛ حراجهای محلی بوده و در تعامل با دنیا و بینالمللی نیستند. این موضوع حتی حراج کریستیز که در دبی برگزار میشود و برخی اوقات برای کارهای بسیار بیارزش مبالغ هنگفتی در آن پرداخت میشود، نیز صادق است. همین مسئله باعث وسوسه صاحبان کار و هنرمندان میشود و هنوز بینالمللی نشده است.
این هنرمند از برگزاری حراج تهران ابراز خشنودی کرد و ادامه داد: اتفاق بسیار مهمی که در حال شکلگیری است، تبدیل شدن حراج بزرگ تهران به یک اتفاق مهم سالیانه است. درحالیکه در 10 الی 20 سال گذشته این موضوعات مهم نبود.
او با اشاره به اینکه در دوران پس از انقلاب و جنگ نگاه به هنر کمرنگ شدهبود، افزود: نسل تعیین کننده و جوان متوجه این مسئله شدهاند که خرید و فروش آثار هنری میتواند دلمشغولی بافرهنگی باشد چراکه برای افراد بعد از یک مدت ثروت و پول عادی میشود و جذابیت خاصی برایشان ندارد و این حراج یک موضوع جدید و جذاب است.
احصایی خاطرنشان کرد: حراج در دنیا سابقه طولانی دارد و در ایران نوپا و جدید است و این اتفاق میتواند کسب ثروت برای یک عده از افراد را تبدیل به یک امر فرهنگی کند به طور مثال یک بانک؛ اسپانسر کارهای فرهنگی شود و موزه درست کند یا افراد متمول مقداری از ثروتشان را صرف حمایت از هنر کرده و در اوقات فراغتشان از هنر صبحت کنند. دستکم این موضوع برای من لذتبخش است.
او با بیان اینکه وقتی هنرمند اثرش را به فروش میرساند دیگر هیچ مالکیت حقوقی بر اثر ندارد، گفت: قطعا پس از فروش اثر هنرمند تنها مالک مجازی و فرهنگی آن است و از آنجا که هنرمند مالک اثر نیست نمیتواند درباره فروش آثارش نظری بدهد یا ادعایی داشته باشد. بنابراین وقتی اثر از دست هنرمند خارج میشود دیگر هیچ حق قانونی ندارد.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا حراج بزرگ تهران بخشی از برنامه اقتصاد هنر است، گفت: اقتصاد هنر تعریف مشخصی دارد و با داد و ستد و بازار هنر متفاوت است. اقتصاد هنر زمانی معنا پیدا میکند که برنامهریزیهای کلان و در سطح کل کشور و همه جامعه هنری باشد نه عده معدودی که خرید و فروش میکنند.
احصایی با تاکید براینکه حراج بزرگ تهران، اقتصاد هنر نیست، بیان کرد: اگرچه در حراج بزرگ تهران کار اقتصادی انجام میشود اما اقتصاد محدود و برای افراد معدودی از جامعه است و با اقتصاد هنر تفاوت دارد. اما درحال حاضر عدهای، بسیار به این موضوع میپردازند که حراج تهران همان اقتصاد هنر است. درحقیقت اگر اقتصاد هنر را عام بدانیم حراج تهران عامِ مختص است.
او تاکید دارد که حراج تهران را باید اشاعه دهنده فرهنگ هنر بدانیم تا قسمتی از اقتصاد هنر؛ چراکه اگر به گذشته بازگردیم متوجه میشویم تعداد افرادی که به بخش هنر توجه میکردند و در نمایشگاهها و حراجیها شرکت میکردند و جذابیت داشت، بیشتر شده و به همین دلیل میتوانیم بگوییم فعالیت فرهنگی اتفاق افتاده است.
احصایی در پایان گفت: معتقدم حراج تهران به هر حال اتفاق خوبی است که مردم به هنر توجه میکنند و هنرمند را یک تولیدکننده فرهنگ میدانند که این امر به فرهنگ کشور کمک میکند. ما باید این تفکر را گسترش دهیم تا کسانی که مشغلههای مادی دارند در اوقات فراغتشان درباره هنر و هنرمندان هم صحبت کنند و این نشان میدهد که مردم به هنر اهمیت میدهند.