"نقاشی" در جنگ یک غایب بزرگ بود/ استفاده ابزاری از جنگ
پلنگی میگوید: آن زمان خرمشهر را شهری میدیدم که به آن حمله شده و مردم بیخبر از همه جا مردانه در آن مقاومت میکنند و این مسئله جدا از بازیهای سیاسی بود و بسیار مظلومانه بود.
ناصر پلنگی متولد سال 1336 در همدان با شروع جنگ درس را رها کرده و با حضور در خرمشهر، پس از فتح آن نقاشیهای متعددی را در زمینه دفاعمقدس به تصویر کشید. ماندگارترین آنها که یادآور رشادتهای مردان و زنان مقاوم در خرمشهر است؛ دیوار نقاشی مسجد جامع خرمشهر است.
پلنگی از معدود نقاشانیست که در حوزه دفاعمقدس فعال بوده و نمایشگاههای متعددی در زمینه جنگ ایران و عراق در کشورهای مختلف ازجمله نگارخانه فوبر دانشکده هنر استرالیا داشته است. با این هنرمند درباره خلق این اثر به یادماندنی و حال و هوای آنروزهای خرمشهر گفتوگو کردیم.
پلنگی با بیان اینکه عرفان نسبت انسان با هستیست، اظهار کرد: انسان میتواند با جلوههای روحالقدس یا عالم ذات که در جامعه وجود دارد اتصال با واسطه یا بیواسطه برقرار کرده و حقایق هستی را دریافت کند. در حقیقت هنرمندی که در ساحت دریافت و شهود قرار میگیرد از هر دو طریق میتواند حقیقت را دریافت کند.
او در اینباره توضیح داد: وقتی این هنر که ریشه در حرکتهای ملی، مذهبی و مردمی دارد با عرفان که برگرفته از نوعی شعور و اشراق درونیست همراه میشود؛ باعث میشود هنرمند گاهی خود به حقیقت برسد و گاهی از وقایع به حقیقت متصل شود. همانطور که دیدن یک گل میتواند انسان رابه شهود برساند. اما ما در جنگ از طریق خود و بیواسطه به این شهود رسیدیم.
این هنرمند با اشاره به اینکه انسانها به نسبت نوع اتصال به پیرامون، حقیقت را دریافت میکنند، ادامه داد: نمیتوان از همه انسانها انتظار داشت از یک کلام و تصویر یک نوع برداشت داشته باشند، با توجه به درجه روح و جانشان افقهای خود را از عالم هستی دریافت میکنند. در حقیقت کلمه یا تصویر با توجه به مخاطب گاهی بالا و گاهی نزول میکند و پایین میرود.
پلنگی با بیان اینکه شهود و ذات هنر با هم منافاتی ندارند، تصریح کرد: هنر، الهام، عشق و خیر در حقیقت همه یک واژهاند و در معرفت ایران کهن یک کلام بوده و بعداها جدا شده، در حقیقت زبان گاهی معانی کلمات را به خفا میبرد و باعث میشود از حقیقت و معنای اصلی خود خارج شوند و در حجاب قرار گیرند.
او به مقایسه بخشی از هنر که متجلیست و بخشی از آن که تجربه است؛ اشاره کرد و گفت: مقایسه ایندو باهم در حقیقت نسبت جان است. گاهی ما دریافتی از یک واقعه داریم و گاهی نیز در یک حادثه حضور داریم به طور مثال اسم غیرت، محبت، شهامت و مردانگی را شنیدهایم ولی در یک ماجرا همه این صفات را به صورت زنده در قامت جسم یک زن یا مرد در خرمشهر میبینیم.
این هنرمند درباره اتفاقاتی که منجر به خلق نقاشی خرمشهر شد، اظهارکرد: داستان من با خرمشهر آغاز شد، به علت تعطیلی دانشگاه به همراه یکی از دوستانم راهی جنوب شدیم و حادثه با هضم صحنههای مختلف شروع شد تا اینکه شهر آزاد شد، به بچهها قول داده بودم خاطراتشان را به تصویر بکشم و این شد که 5 ماه زیر باران خمپاره خاطرات آن روزها را به تصویر کشیدم. آن موقع احساس میکردم بیشتر در اینجا میآموزم.
پلنگی با تاکید براینکه تجلی صفاتی مانند محبت، ایثار، گذشت و مهربانی و ظهور و بروز آن در حادثه خرمشهر در قامت یک انسان حضور داشت، بیان کرد: در آن زمان تجربهام به لحاظ حسی قویتر بود ولی به لحاظ سنی توان تکنیکی پایینتری داشتم است و هر چند با وسال محدود و امکانات اندک اما سعی کردم آنچه را که حس کرده بودم منتقل کنم.
او معتقد است؛ آن زمان شروع کار زده شده و حسی را با خود منتقل میکرد اما احساس میکردم تمام حق مطلب را ادا نمیکند، پلنگی در ادامه افزود: این تجربه در جانم میماند و رهایم نمیکند چون در آن لحظه حضور داشتم و دریافت کردهبودم و پس از سالها در خلوتی با یادآوری آن ماجرا در ذهن، سعی کردم در یک وسعت بیشتر با امکانات بهتر و نرمافزارهای زمان دوباره آن حس را تداعی کنم.
این هنرمند ادامه داد: آن زمان 23 سال داشتم و الان 57 سالهام، وسعت کار آن موقع 45 متر بود و امروز وسعت به 2000 متر رسیده سعی میکنم همان حس را تداعی کنم البته مطمئنم این احساس هیچ وقت به مخاطب منتقل نمیشود چراکه بحث، بحث حضور است و در حقیقت تا باران نباشی نمیتوانی از باران حرف بزنی و آن را درک کنی.
پلنگی با اشاره به اینکه آثارش به آثار نقاشان آمریکای لاتین در زمینه جنگ نزدیک نیست، گفت: معتقدم اگرچه آنها نیز در همین شرایط بودهاند اما به لحاظ سبک و سیاق وقتی این آثارم را با آثار آنها مقایسه کنید متوجه میشوید حس من بیشتر به فضاهای شرقی و حس سمبولیزیمی که در نگارگریها به کار رفته نزدیک است و از رنگهای سبز و سرخ که معنوی هستند؛ استفاده شده و این اثر بیشتر نمادین بود.
او درباره نگاهش به نقاشی جنگ و دفاعمقدس گفت: معتقدم نقاشی به دلیل گرایشات سیاسی در این زمینه یک غایب بزرگ است، البته آن مقداری هم که کار شده بُعد شعاری داشته و کمتر به بُعد حسی ماجرا توجه شده. البته خودم نیز کارهای آنچنانی و آثار زیادی در این زمینه ندارم. ما نسبت به فرانسیس گویا که سالها متاثر از جنگ فرانسه و اسپانیا قلم میزند هیچ کاری نکردهایم و معتقدم عکاسان و فیلمسازان بیشتر از دیگر جامعه هنری به وقایع جنگ پرداختهاند.
این هنرمند با اشاره به آثار نقاشان مکزیک و ونگوک در تابلوی سیبزمینیخورها و حضور او در کنار روستائیان، تصریح کرد: فضای آموزشی، نوع تعلیم و رفتارهای روشنفکرمآبانه در جزیرههای روشنفکری که معمولا ناخودآگاهانه و نه مغرضانه شکل میگیرد همچنین جغرافیای جاری در این باندبازیها باعث میشود تا غفلتهای تاریخی نسبت به وقایعی که روی میدهد، صورت بگیرد.
پلنگی با انتقاد از عملکرد دانشگاههای تجسمی گفت: به نظر میرسد ما امروز در دانشگاههای هنرهای تجسمی به رَج زدن و تکرار بسنده کردهایم و همچنان آثاری را خلق میکنیم که 30 سال پیش کار شده و بیتفاوت نسبت به وقایع، بحرانها و اتفاقات پیرامونمان که در حال وقوع است، در حال رَج زدن و تکرار هستیم.
او با گلایه از اینکه امروزه هنر به صنایع دستی تبدیل شده اظهارکرد: عدم توجه به مسائل و وقایع اطراف نشان دهنده غیبت ماست. بحث، بحث حضور و غیاب است و اینکه چه کسی در این وقایع حاضر و چه کسی غائب بوده و در روزگار معاصر خود حضور ندارد و تنها به طرحی دلخوش است که تبدیل به مارکتی شده و از آن پول درمیآورد.
این هنرمند در بخش دیگری از صحبتهایش درباره دیدگاهش نسبت به جنگ در کشورهای منطقه گفت: در آن زمان خرمشهر را شهری میدیدم که به آن حمله شده و مردم بیخبر از همه جا مردانه در آن مقاومت میکنند و این مسئله جدا از بازیهای سیاسی بود و بسیار مظلومانه بود. حس عاطفی عمیقی در کنار آن بچهها داشتم و کاری را که از دستم برمیآمد انجام داد درحالیکه امروز مسائل خیلی پیچیدهتر شده و کلاف سردگرمی است و اصلا حسی به آن ندارم همچنین تصمیمی هم برای خلق اثری در این زمینه ندارم.
پلنگی در ادامه درباره کار اخیرش در خرمشهر و برپایی ورکشاپ و کارگاههای نقاشی خاطرنشان کرد: پس از سالها پتانسیل بچههای جنوب را بسیار خوب دیدم و خوشحالم که به این سفر آمدم و این ورکشاپ فرصتی است تا به جشنواره، موزه و کتاب تبدیل شده و ماندگار شود و گرنه میشود یک قاب دیواری.
او دراین باره توضیح داد: با مسئولین در این زمینه رایزنی داشتم تا با مدیریت صحیح و برگزاری جشنوارههای بینالمللی در خوزستان این پتانسیل به پارکموزه و باغموزههای بزرگ تبدیل شود و مجسمههای کهن از دوران گذشته تاریخ تمدن این منطقه تا داستان حماسه خرمشهر به شکلهای مختلف در آن جاری شود.
این هنرمند با بیان اینکه هنر در حد دانشگاه و فضاهای فانتزی و خیالی باقی مانده، گفت: توجه عمیق به نقشو نگارهای بجای مانده روی دیوارهها تا دوران جنگ که طولانیترین جنگ قرن بوده، هنر را از تبدیل شدن به هنر دانشکدهای که در آن دانشجو درگیر کپی از استاد است و استاد، بیخبر از آیین کهن نیاکان و عدم درک وقایع معاصر خود در یک فضای فانتزی و خیالی خارج از محدودههای جامعه و فرهنگ حرکت میکند؛ بازمیدارد.
پلنگی ادامه داد: طبیعتا حماسه خرمشهر به عنوان یک پدیده در تاریخ ایران ماندگار است و بیان آن با حس هنرمندانه بستگی به توانایی هنرمند و درک و خودآگاهی او از این حضور را دارد.
او در پایان با گلایه از اینکه سوم خرداد نباید تنها در حد پوستر و شعار خلاصه شود، گفت: وقتی در اتریش میبینیم از کبریت موزه درست شده تعجب میکنم چراکه هزاران فرزند ایران زمین به خاک افتادند تا خوزستان، خوزستان بماند ولی هیچ چیز ماندگاری از آنها نیست البته نسل امروز حق دارد تا از این مسائل دوری کند چراکه از جنگ استفاده ابزاری شده اما این نسل اول جنگ است که باید هوشمند باشد و در این ماجرا نقش غایب را ایفا نکند.