مشکلات مالی اساتید دانشگاهها/ چند شغلهها حوصله تدریس ندارند
هادی اشرفی با بیان اینکه زبان هنر، بینالمللیست، گفت: معتقدم هنر تنها زبانیست که نیاز به ترجمه و تفسیر ندارد و اگر ما حرفی برای گفتن داریم چرا در قالب هنر که زبان بینالمللی همه دنیاست؛ نگوییم؟
هادی اشرفی در سال 1327 در شازند اراک بدنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، در دوران دبیرستان به روزنامه «توفیق» رفت و در آنجا با فضای طراحی حرفهای و کاریکتور آشنا شد. پس از دبیرستان در رشته نمایشنامهنویسی و سناریونویسی دانشکده هنرهای دراماتیک تحصیل کرد و در سال 1365 برای ادامه تحصیل به بلژیک رفت و ضمن گذراندن دورههای طراحی در آکادمی هنرهای زیبای بروکسل؛ به فعالیتهایش نیز ادامه داد.
او در فرهنگسرای نیاوران بهعنوان طراح و گرافیست کار کرده و مدتی بهعنوان کارشناس هنر در مرکز هنرهای نمایشی فعالیت داشتهاست. اما اهالی هنر او را با طرحهایش در پنج دههی اخیر در بسیاری از روزنامهها و نشریات کشور میشناسند.
اشرفی اولین نمایشگاهش را از مجموع فعالیتهایش در این سالها با مطبوعات در خانه هنرمندان برگزار کرده است همین بهانهای شد تا با او گفتگویی درباره نیم قرن فعالیتش در زمینه گرافیک و کاریکاتور داشته باشیم.
او با بیان اینکه امروزه گرافیک همچون دیگر مسائل زندگی تغییرات فراوانی داشته، اظهارکرد: دورهای که کارم را به عنوان کاریکاتوریست شروع کردم هیچ مرکز و آموزشگاه آزادی نبود که بتوان مانند امروز در آنجا این هنر را آموخت و در روزنامه «توفیق» هم کار میکردم و هم آموزش میدیدم.
تکنیک مهمتر از خلاقیت فردی
این کاریکاتوریست با اشاره به اینکه در گذشته تصاویر بسیار محدودی در دسترس ما قرار داشت، ادامه داد: رسانههای متنوع، دسترسی آسان به اینترنت و ... از جمله راههایی است که میتوان از آن الهامات بسیار گرفت. اما تاسفآور این است که جوانان امروز بیشتر محو فناوریها میشوند و به خلاقیت شخصی که با مطالعه و تجربه به دست میآید کمتر توجه میکنند و به تکنیک وسیله بیشتر متکی هستند تا خلاقیت و مهارت خود.
اشرفی در اینباره توضیح داد: این مسائل به دلیل یک مجموعه اتفاقات رخ میدهد و نمیتوان با یک عامل و معیار آن را مشخص کرد. در حقیقت مشغولیتها، مسائل اقتصادی و اجتماعی بسیار پیچیدهتر شده و جوانان درگیر آن هستند. مسئلهای که در گذشته ما با آن کمتر روبرو بودیم و برای همین فرصت بیشتری داشتیم تا به مطالعه بپردازیم و به عمق کار توجه کنیم.
او یکی دیگر از مشکلات را کمبود وقت و شتاب در جامعه دانست و افزود: امروزه همه باید با این سرعت و شتاب هماهنگ شوند در غیراینصورت موفق نخواهند بود. ما در تمام سطوح جامعه از جمله اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی با شتاب آزاردهندهای روبرو هستیم.
کیفیت قربانی کمیت شده
این هنرمند با بیان اینکه این شتاب کیفیت را کنار زده و به کمیت میپردازد، خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی از اساتید ما در دانشگاهها به فکر دانشجو نیستند و به معاش خود بیشتر فکر میکنند تا یادگیری دانشجو و به همین دلیل دلسوزی برای دانشجو ندارند.
اشرفی ادامه داد: البته اساتید هم با مسائل مالی روبرو هستند و مجبورند چند شغل داشتهباشند و در دانشگاههای مختلفی تدریس کنند که آنها را بیحوصله میکند و درنهایت به دانشجو ضرر میرساند و کیفیت پایین میآید. همچنین وقتی میتوان به راحتی با دسترسی آسان به اینترنت کاری را با کمی تغییر طراحی کرد قطعا خلاقیت از بین میرود و رشد نمیکند.
او با بیان اینکه دانشگاهها براساس یک برنامه منظم دانشجو نمیگیرند، گفت: برخی از افراد بدون هیچ علاقهای و صرفا فقط برای دریافت مدرک در رشتههای مختلف ازجمله گرافیک وارد دانشگاه میشوند همچنین آموزشگاههای آزاد در این رشته زیاد شده و به همین دلیل ما با تعداد زیاد فارغالتحصیل در این رشته مواجه میشویم که فضای کار ندارند از طرف دیگر مناسب این رشته نیستند و خلاقیتی ندارند.
این گرافیست ادامه داد: وقتی بدون هیچ ممیزی و فیلتری اشخاص فارغالتحصیل میشوند و در این حرفه مشغول فعالیت میشوند ما با انبوهی از طرحهای گرافیکی در سطح شهر، تلویزیون و ... مواجه میشویم که تکراری و عاری از خلاقیت است.
اشرفی معتقد است؛ گرافیست و طراح حرفهای کسیست که در همه زمینههای گرافیکی مانند مطبوعات و ... خلاقیت و حرف برای گفتن داشته باشد تا مخاطب را جذب کند.
او با اشاره به اینکه برخی از طرحهای گرافیک امروز برگرفته از آرشیوهای گرافیکی در گذشته است، افزود: این طرحها تداعی کننده طرحهاییست که در گذشته بوده و ناخودآگاه ذهن به آن سمت میرود در نتیجه هیچ خلاقیتی ندارد که ببیننده در ارتباط اول با آن دچار شوک شده و به خلاقیت طراح پی ببرد.
این طراح با بیان اینکه این اتفاقات براثر نبود قانون کپیرایت در ایران است، گفت: متاسفانه طراحان ما بدون اینکه قانون کپیرایت را در نظر بگیرند از هر طرحی استفاده میکنند البته این را هم باید در نظر داشت طرحهایی هم هستند که به طور اتوماتیک به ذهن همه طراحان میرسد و این موضوع با کپی تفاوت دارد.
اشرفی توضیح داد: کپی ارزش کار را پایین میآورد همچنین وقتی یک طرح و ایده برای بار دوم کپی شود جاذبهای برای بیننده ندارد. اگر قانون کپی رایت در ایران تدوین و رعایت شود دیگر شاهد طرحهای تکراری و سطح پایین نیستیم.
او با بیان اینکه در اروپا این قوانین به صورت جدی پیگیری میشوند، افزود: همانطور که برای تولید یک اختراع مخترع وقت میگذارد و وسیلهای را ابداع میکند هنرمند هم برای طراحی یک طرح ساعتها زمان صرف میکند. اختراع ثبت میشود ولی کار هنرمند بدون هیچ ثبتی میماند و کپیکاری حق هنرمند را از بین میبرد.
سبک و روش هنرمند، برند هنرمند است
این کاریکاتوریست با بیان اینکه در هنر برند مشخصی نداریم، گفت: در اروپا با گرفتن مبلغی به عنوان حق عضویت، حق قانونی طرح برای طراح اصلی ثبت میشود ولی وقتی هرج مرج باشد و هیچ قانونی مشخصی نباشد کپیکاری هم زیاد میشود. سبک و روش یک هنرمند همان برند است. اگر قانون کپیرایت باشد حق هنرمند محفوظ میشود.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه ایدههای متفاوتی در ذهن یک طراح وجود دارد، خاطرنشان کرد: طراح همه تلاش خود را میکند تا آن چیزی را که در ذهن دارد، ترسیم کند و بتواند به مخاطب نیز همان حس را القاء کند.
کاریکاتوریست روزنامه دنیای اقتصاد با بیان اینکه این اتفاق با تمرین و تکرار بدست میآید، گفت: هنرمند به مرور زمان و تبحر در شیوه بیان به وسیله خط و سوار شدن به خط و مسلط شدن به آن، میتواند ایدههایش را به طرح اصلی نزدیک کند، البته هیچوقت نمیتوان ادعا کرد به آن ایدهای که در ذهن بوده صددرصد رسیده است.
اشرفی با بیان اینکه همچنین در طراحی و گرافیک همیشه غلو وجود دارد و این موضوع در مسائل اجتماعی بروز بیشتری دارد، ادامه داد: هنرمندان هم مانند دیگر افراد در جامعه زندگی میکند و همه مسائل جامعه، مسائل و مشغلههای هنرمند هم است و از آنجا که هنرمندان حساستر از دیگر افراد جامعه هستند مسائل اجتماعی بیشتر روی آنها اثر میگذارد. من نیز سعی کردم با طراحیهایم مسائل و معضلات اجتماعی را بیان کنم.
او در پاسخ به سوالی مبنی براینکه تحصیلات شما در زمینه هنرهای نمایشی بوده، این امر چه اندازه در کار شما تاثیر داشته، تصریح کرد: تحصیلاتم به شدت بر کارم تاثیرگذار بود و همیشه از تجربیاتی که در زمینه هنرهای نمایشی داشتم در گرافیک استفاده میکردم.
این گرافیست در بخش دیگری نیز به بینالمللی بودن زبان هنر اشاره کرد و گفت: تصور میکنم احساس همه مردم در دنیا یکیست و همه با موضوعی غمگین و با موضوع دیگری شاد میشوند در نتیجه احساس همه مردم جهان مشترک است و معتقدم هنر تنها زبانیست که نیاز به ترجمه و تفسیر ندارد و این خصلت هنر است.
زبان هنر بُرنده است
اشرفی زبان هنر را زبان زنده دانست و گفت: تصاویر بازمانده از غارنشینها هنوز هم به ما میفهماند منظور آنها چه بوده است. در حقیقت هنر به زبان خاصی احتیاج ندارد و زبان همه مردم است.
او با بیان اینکه هنر بهترین راه برای بیان حرف به دنیا است، گفت: اگر ما حرفی برای گفتن داریم چرا در قالب هنر که زبان بینالمللی همه دنیاست نگوییم چراکه هنر بُرنده است و قدرت تاثیرگذاری فراوانی دارد.
او در پایان با انتقاد از عملکرد ضعیف صداو سیما در حوزه گرافیک گفت: از آنجایی که ما در کارهای گرافیکی تلویزیونی از غرب بسیار عقبتر هستیم برای همین اغلب کارها تقلیدیست البته این تقلید هم ضعیف است؛ عدم استفاده از افراد خبره این مشکلات را ایجاد میکند. رسانهای مانند صداوسیما باید استاندارد و معیار مشخصی برای ارائه کار داشته باشد.