مدلهای غربی، یونانی و رومی در تهران چه میکنند؟!
محمود گلابچی درباره وضعیت معماری شهر تهران با بیان اینکه با چالش جدی در کشور روبرور هستیم، میگوید: در طراحی مسکن باید به منطقه، اقلیم، باورها و اعتقادات مردم توجه کرد. تنها با نگاه به گذشته و الگوبرداری از معماری اصیل میتوان پاسخ مناسبی برای مقابله با این چالش پیدا کرد.
روستای کوچک و بیاهمیتی که ناصرالدینشاه؛ بزرگ و بزرگترش کرد و پهلویها به الگوهای غربی دلپسندشان آن را آراستند؛ بعد از انقلاب هم ندانست هویتش چیست؟ آیا قرار است ایرانی - اسلامی باشد؟ مطابق سلیقههای مدلینگهای غربی پیش برود یا به فکر انبوه جمعیتی باشد که روز به روز تقاضای بیشتری برای مسکن، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی دارند. پس شد شتر گاو پلنگی که همیشه معلق است بین نازیبایی؛ جمعیت؛ مدیران ناکارآمد و تخاصم الگوهای معماری.
همیشه گفتهاند سیمای شهر بر شرایط روحی و روانی شهروندانش تاثیر مستقیم دارد. این؛ یعنی معماری و فضای شهری نامناسب؛ آرامش روان و سلامت اجتماعی افراد را تهدید کرده و آنها را ناسالم بارخواهد آورد. از قضا بارزترین ویژگی معماری شهر تهران در دهههای اخیر هم بیهویتی و نابسامانی سیمای شهری بوده که تنها یک ثمرهاش؛ نبودِ هیچگونه تعلق خاطری ازسوی ساکنان این شهر به محل سکونتشان است. محمود گلابچی با بیان اینکه معماری و شهرسازی ما نیازمند یک تحول، بازنگری و بازخوانی است، میگوید: متاسفانه معماری ما امروزه از پیشینه تاریخی پرافتخار و پرشکوه معماری ایرانی فاصله گرفته و نتوانستیم ارزشهای معماری را حفظ کنیم، بنابراین نیازمند نگاه دوباره به ارزشهای شهرسازی هستیم.
این چهره ماندگار معماری در توضیح دلایل این فاصله میگوید: تحول در اندیشههای معماری و مکاتب که در قرن بیستم اتفاق افتاده و بخشی از آن بدون توجه به تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و جلوههای بصری شهرمان به جامعه ما نیز منتقل شد، عدم شناخت کافی معماران و شهرسازان از ارزشهای معماری و ویژگیهایی که بر معماری ما حاکم بوده، تبدیل مسکن به کالایی سرمایهای و مسیری برای سرمایهگذاری و تامین درآمد و عدم بسترسازی مناسب فرهنگی از دلایل اصلی این فاصله و شکاف در معماری است.
این استاد معماری به نقش موثر رسانهها، مطبوعات و شبکههای خبری در شناساندن ارزشها و کیفیت مطلوب معماری اشاره داشته و تاکید میکند: متاسفانه در سالهای اخیر شاهد ساخت خانههایی به سبک معماری غربی، یونانی و رومی آنهم با قیمتهای گزاف هستیم. این؛ یعنی عدم شناخت مردم از معماری اصیل و اینکه آنها پذیرفتهاند معماری غربی؛ معماری برتر است.
به اعتقاد او؛ در گذشته خانهها نه تنها در مناطق مختلف یک شهر بلکه در کلیتِ شهرهای مختلف باتوجه به شرایط اقلیمی، آبوهوا و جغرافیای هر منطقه ساخته میشد اما امروز هیچیک از این شرایط درنظر گرفته نمیشود. گاه یک معماری بدون هویت در شمال و جنوب و شرق و غرب کشور کاربرد دارد.
او تاکید دارد که هر اقلیم و شرایط آبوهوایی معماری خاص خود را میطلبد. گلابچی میگوید: امروز شاهد افتتاح پروژههای مسکن با معماری متحدالشکل و یکنواخت در سراسر کشور هستیم که بیتوجهی به معماری را نه تنها در مناطق مختلف شهر بلکه در شهرهای کشور نشان میدهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در زمینه معماری با یک چالش جدی در کشور روبرور هستیم، میافزاید: معماران در طراحی مسکن باید به منطقه، اقلیم، باورها و اعتقادات مردم توجه کنند. با نگاهی به گذشته کشورمان و الگوبرداری از معماری اصیل خود میتوانیم پاسخهای مناسبی برای مقابله با این چالش پیدا کنیم.
گلابچی با تاکید براینکه ما به الگوبرداری از غرب نیاز نداریم، یادآور میشود: در گذشته مسکن؛ محل آرامش بود، اما امروزه خانه و مسکن فضای آرامش نیست بهطور مثال آشپزخانه اُپِن ایجاد میکنیم و تمام فعالیتهای آن را درمعرض دید مهمان قرار میدهیم یا فضای خانه را محدود میکنیم درحالیکه در گذشته فضای اتاقها خالی و باز بود و به راحتی میشد استفادههای متفاوتی از آن کرد.
او نگران از فاصله گرفتن ایرانیها از فرهنگ گذشته؛ میگوید: بازخوانی و بازسازی معماری شهری گذشته ما را در برطرف کردن بسیاری از ضعفهایی که امروز برای معماری و شهرسازیمان داریم؛ کمک خواهد کرد.
این معمار توجه به بافتهای سنتی و تاریخی را در شهر تهران از امتیازات ساختو ساز در برخی مناطق دانسته و میگوید: شهرداری تهران و مناطق تاریخی شهر مانند مناطق 11و 12؛ برای افزایش کیفیت ارتقای زندگی در این مناطق اهتمام داشتاند از همین رو شاهد تبدیل شبکههای معابر در محلههای تاریخی به پیادهراههای زیبا بودهایم.
گلابچی با اشاره به اینکه در مرکز شهرهای مهم دنیا؛ بافت تاریخی و نحوه شکلگیری شهر کاملا حفظ شده و به آنها سیتی سنتر میگویند، متذکر میشود: با کمال تاسف در سالهای اخیر شاهد خالی شدن بافتهای سنتی و تاریخی شهر تهران از سکنه بودهایم. این بافتها از هویت خود فاصله گرفته و استفاده از واژه نامناسبِ بافت فرسوده یعنی ما پذیرفتهایم زندگی در این بافتها مناسب نیست درصورتیکه باید از واژه بافتهای با ارزش تاریخی برای آنها استفاده کنیم تا یادآور آن باشد برای اینکه این بافتها با ارزش هستند و باید آنها را حفظ کنیم.
او با بیان اینکه همه نهادها باید در اینباره اقدامات لازم را انجام دهند؛ میگوید: حفظ بافت سنتی در مرکز شهرها درکنار ساخت و سازهای ساختمانهای بلند باعث میشود ساکنان شهرها بتوانند جایی برای آرامش داشته باشند چراکه امروز اگرچه ساختمانهای بلند یا بناهای مرتفع فینفسه مانع شکلگیری زندگی خوب نیستند اما آنچه مانع عدم کیفیت زندگی مناسب میشود؛ عدم توجه به نیازهای انسان است.
این معمار با بیان اینکه عدم توجه به نیازهای انسان و مسائل فرهنگی و شرایط محیطی در بهبود شرایط زندگی موثر است، یادآور میشود: انسان نیازمند به ارتباط با طبعیت، دید به آسمان و تعامل با طبیعت است و نیازمند داشتن فضاییست که آرامش و اطمینان به او هدیه کند بنابراین باید به سمتی برویم که این فضا و شرایط را تامین کنیم.
گلابچی با بیان اینکه در باورها و اندیشههای ما به خانه، مسکن یعنی محل سکونت گفته میشود؛ میافزاید: ما ساختمانها را برای این مهم طراحی نکردهایم. در میان غوغا و هیاهوی شهر در یک خیابانِ کمعرض؛ یک ساختمان مرتفع میسازیم و به رفتوآمد و پارکینگ و دیگر مسائل توجه نمیکنیم و انتظار داریم در آنجا از یک زندگی مطلوب بهره ببریم. این مبانی نظری طراحی مسکن و خانه است که باید مورد بازنگری قرار گیرد تا به یک فضای مطلوب و طرح مناسب دست پیدا کنیم.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به پوشش گیاهی شهری میگوید: رویکردهای جدید در معماری فضاهای شهری به سمت بهرهگیری از معماری پایدار، معماری سبز، استفاده از گیاه، تعامل با طبعیت و ارتباط با عناصر طبیعی است بنابراین قطعا استفاده از معماری سبز میتواند بخشی از فضای شهری را بهبود ببخشد ضمن اینکه باعث برطرف شدن آلودگی هوا میشود و ارتباط انسان را با عناصر طبیعی بیشتر میکند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: توسعه خوبی در فضای سبز، پارکها و بوستانها داشتیم اما این کفایت نمیکند. ما باید در فضاهای مسکونی خود به بهرهگیری از گیاهان توجه کنیم. در گذشته خانههای ما یک حیاطِ آجرفرش، حوض ماهی، گلدانهای شمعدانی داشت که بخشی از ارتباط ما با طبعیت را فراهم میکرد. ما نیازمند بهرهگیری از طبعیت بهعنوان یکی از عناصر مورد نیاز برای زندگی مطلوب هستیم.
گلابچی با تاکید بر اینکه باید بسترهای فرهنگی لازم را برای علاقهمندسازی مردم به معماری سنتی ایرانی و اسلامی ایجاد کنیم؛ تاکید میکند: آموزش معماران و طراحان همچنین الزام ضوابط قانونی برای حفظ سیمای شهرها از مواردی است که باید به آن توجه شود چراکه امروزه وقتی به سیمای شهرها نگاه میکنیم؛ نشان زیادی از هویت و فرهنگ کهن کشورمان نمیبینیم. ما برای حفظ هویت و اصالت و ریشههای تاریخیمان باید بخواهیم ساختمانها با معیارهای ایرانی طراحی شوند.