رسانه ملی مردم را کجسلیقه میکند/ اساتید بیسواد مدرکگرایی را باب کردهاند
شیوا با تاکید براینکه در رسانه ملی استانداردهای گرافیکی رعایت نمیشود، گفت: تنها چیزی که اتفاق میافتد تقلید از فرهنگ غرب است بیآنکه حتی مهارتهای آنها را بیاموزند. این کار نه تنها سلیقه مردم را بالا نمیفرد بلکه آنها را کجسلیقه میکند.
قباد شیوا؛ دانشآموختهی رشته نقاشی از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیباست. او در طی چندین دهه فعالیت هنری٬ با خلق آثار بدیع توانست به نوعی گرافیک با ویژگی ایرانی دست یابد و آن را به دنیا معرفی کند، به دلیل همین ویژگی برخی از آثارش در موزههای مختلف جهان و مجموعهداران بینالمللی جای گرفتهاست. با نزدیک شدن به هفته گرافیک و روز جهانی گرافیک با این هنرمند گفتگو کردیم.
شیوا در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر قرار باشد تعریفی کاربردی و عمومی از هنر گرافیک داشته باشیم؛ طوری که بازتاب آن را در زندگی روزمره منعکس ببینیم؛ چطور میتوان آن را تعریف کرد؟ اظهار کرد: به عقیده من؛ هر اثر گرافیکی یک سفارشدهنده دارد که نیازهایی را از این طریق برطرف میکند، اما مسئله مهم این است که این آثار گرافیکی در سطح شهر پخش میشود.
او با بیان اینکه در این رشته هنری؛ مصرفکننده خیلی مهمتر از سفارشدهنده است، ادامه داد: یک طراح گرافیک باید این طرف قضیه را نیز ببیند و تنها سفارش مشتری برایش مهم نباشد، بلکه از طریق کارش بایستی فرهنگ مردم را تقویت کند چراکه این اتفاق باعث میشود مردم اثر گرافیکی را دور نیاندازند و سفارشدهنده نیز سود بیشتری ببرد.
این گرافیست با اشاره به اینکه امروزه بیشتر کارهای طراحان گرافیک برگرفته از مدلهای غربیست، تصریح کرد: جز درصد خاصی از آثار گرافیک بیشتر افرادی که در این زمینه کار میکنند نگاهشان به چگونگی گرافیک موجود در غرب است و عین آن را دوبله به فارسی میکنند.
شیوا با تاکید براینکه این تقلید باعث میشود مردم از گرافیک زده شده و نسبت به آن بیتمایل شوند،گفت: طراحان ما متاسفانه با توجه به آنچه که درغرب اتفاق میافتد؛ عمل میکنند درصورتیکه ما باید به فرهنگ مردم خودمان نگاه کنیم تا تاثیر گرافیک را ببنیم.
او با بیان اینکه آنچه امروز در بین طراحان ما اتفاق میافتد کپیبرداری از سبکها و ایسمهاییست که در خارج از مرزها بوجود میآید، خاطرنشان کرد: آنجا مینیمالیزم مد میشود؛ هنرمند ما نیز همان را در اینجا تقلید میکند و به فارسی برمیگرداند و این مسئله بسیار خطرناک است چراکه مردم نسبت به گرافیکی که الان وجود دارد؛ حساس نیستند و اهمیتی هم نمیدهند. این کپیبرداریها باعث میشود ذهن هنرمند خلاق نشود.
او معتقد است؛ در کتابها؛ روزنامهها و مجلات؛ برنامههای تلویزیونی؛ کارهای تبلیغاتی و غیره این استاندارها جز در موارد اندک رعایت نمیشود، بهطور مثال یک تیزر تبلیغاتی در تلویزیون دقیقا مانند تیزری است که در کشورهای غربی مورد استفاده قرار گرفته و درحال پخش است.
این هنرمند با اشاره به زمانی که خود دانشجو بود، گفت: از زمانی که دانشجو بودم به خودم قول دادم گرافیک را برای مردم انجام دهم، نه سفارشدهنده و بیشتر به فرهنگ بومی در گرافیک فکر میکنم تا در پوسترهایم یک لحنِ ایرانی باشد به همین دلیل است که مردم پوسترهایم را دوست دارند.
شیوا در پاسخ به سوالی مبنی براینکه رسانه ملی ما چقدر استانداردهای گرافیکی را رعایت میکند، بیان کرد: بهطور کلی وقتی به صفحه تلویزیون نگاه میکنیم در حقیقت داریم به یک فضای گرافیکی نگاه میکنیم، اما متاسفانه مردم با کجسلیقگی در رسانه ملی مواجه میشوند. با نگاه کردن به صفحه تلوزیون گویی حجلهای میبینیم که همین هم باز تحت تاثیر گرافیک تلویزیون غرب است.
او با تاکید براینکه در رسانه ملی تقلید از فرهنگ غرب صورت میگیرد درحالیکه حتی مهارتهای آنها دنبال نمیشود، خاطرنشان کرد: این کار نه تنها سلیقه مردم را بالا نمیرود بلکه آنها را دچار کجسلیقگی میکند. البته خیلی از مخاطبان متوجه میشوند اما خیلی از آنها هم متوجه نمیشوند و تنها تحت تاثیر آن قرار میگیرند و اتفاقا در زندگی خود نیز همین کجسلیقگی را دنبال میکنند. بهطور مثال در یک برنامه تلویزیونی؛ وسیلهای مانند صندلی را میبینند؛ آن را برای منزل خود هم تهیه میکنند درحالیکه ممکن است اصلا با زندگی آنها و نوع معماری خانهشان همخوانی نداشته باشد.
به عقیده این گرافیست؛ این کجسلیقگیها در تلویوزیون در انتقال پیام مشکل ایجاد میکند. پس بهنظر بیشتر پارازیت تولید میشود که درنهایت نتیجهی معمکوسی در فرهنگ عمومی مخاطبان خود دارد.
شیوا در بخش دیگری از صحبتهایش در خصوص عملکرد شهرداری و سازمان زیباسازی ادامه داد: در همه جای دنیا اینگونه است که در برنامههای اجرایی یکسری ضعفها وجود دارد و باید برطرف شود، کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. درحال حاضر سازمان زیباسازی سعی کرده استاتیک خوبی را در سطح شهر ایجاد کند. درنهایت هم درصدی از کارهای انجام شده؛ خوب و درصدی از آنها با ضعف همراه است. اما برای سال اول انتظارات خیلی زیادی از آنها نمیرود و ما امیدواریم در سالهای بعد بهتر شود.
او همچنین درباره عملکرد دانشگاه هنرهای زیبا در تربیت هنرجویان جوان اظهار کرد: همه این مشکلات ناشی از عملکرد ضعیف مراکز آموزشی و پایین بودن سطح علمی ما در دانشگاههاست. با توجه به گستردگی کلاسهای آموزشی در سطح کشور آنقدر که باید کوشش نشده تا اساتید مجربی تربیت شوند. اساتیدی که در این مدارس بتوانند به نسل جوان آموزش دهند.
این هنرمند با تاکید براینکه دانشجویان معتقدند در دانشگاه چیز زیادی یاد نمیگیرند، گفت: متاسفانه بسیاری از اساتید دانشگاهها تنها با گرفتن یک مدرک و بدون سواد کافی وارد حوزه آموزش میشوند. درنتیجه اغلب شاگردانی که با این اساتید نیز سروکار دارند نیز با درک بیدانشی استاد خود؛ دلزده شده و آنها نیز فقط و فقط به گرفتن مدرک دلخوش میشوند و اصل و چگونگی کار اهمیت خود را از دست میدهد.