آیا شورای عالی سینما باید تعطیل میشد؟
آنچه با عنوان شورای عالی سینما معرفی شده بود از حیث نظری و ساختاری دچار مشکل بود و از حیث عملی نیز هیچ ثمره ملموسی نداشته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیدمحسن هاشمی (کارشناس سینما و محقق) با مطالعه تجربیات سازمانی سایر کشورها در حوزه سینما؛ اثبات میکند که تعطیلی شورای عالی سینما کاری درست بوده اما تایید تعطیل کردن این شورا باعث نمیشود کوتاهیای که در بحث امنیت شغلی در سازمان سینمایی صورت گرفته؛ نادیده انگاشته شود.
متن کامل یاداشت سیدمحسن هاشمی به شرح زیر است:
آنچه با عنوان شورای عالی سینما معرفی شده بود از حیث نظری و ساختاری دچار مشکل بود و از حیث عملی نیز هیچ ثمره ملموسی نداشته است. فقدان مبنای ساختاری براساس نظامات اداری و نبود التزام سایر دستگاهها به مصوبات شورا باعث شده بود تا مصوبات این شورا بیحاصل باشند. اما برای درک آنچه باعث بطالت و بیهودگی این شورا شد باید به چند نکته مشخص توجه کنیم.
1. باید دو کارکرد را درباره شورای عالی سینما درنظر گرفت شورای عالی سینما همانند سایر شوراهای عالی یک شورای بین بخشی است که مجموع طرفهای درگیر در قوای اجرایی و مقننه را برای تسریع و هماهنگی و پیشرفت یک امر گردهم میآورد. این امر نیازمند این است که علاوه بر همراهی وزارت خانه متبوع و وزارتخانههای مرتبط، مصوبه هیات وزیران و کمیسیونهای مربوطه مجلس نیز همراه اراده مورد نظر باشند زیرا مصوبات این شورا قرار است برای بقیه دستگاههای اجرایی و همینطور همراهی مجلس به عنوان قانونگذار لازم اجرا باشد درحالیکه آنچه که در دولت احمدینژاد توسط شمقدری تاسیس شد؛ فاقد مصوبه هیات وزیران و دستکم همراهی یکی از کمیسیونهای مجلس بود.
۲ در ترکیب شوراهای عالی ما شاهد حضور نمایندگان عالی رتبه مجموعه دستگاههای زیربط مرتبط را در درون خود داریم اما در شورای عالی سینما نه نماینده وزارت صنعت، نه اقتصاد و حتی وزارت کار بود بلکه ترکیب این شورا مجموعهای بود از سینماگران، وزیر فرهنگ و ارشاد، رئیس سازمان سینمایی و دفتر رئیسجمهور به همین دلیل کارکرد اصلی که ایجاد هماهنگی و التزام بین بخشی دستگاههای اجرایی است اصلا در ترکیب شورا وجود نداشت و حضور نماینده رئیسجمهور نیز با یک مکاتبه امکانپذیر بود و امتیازی محسوب نمیشد.
۳. در دولت گذشته حدود ۶ جلسه با حضور رئیسجمهور برگزار شد و مجموع مصوبات آن را هم سخنگو و رئیس سازمان سینمایی اعلام کردند حال باید پرسید از مجموع مصوباتی که در این جلسات تصویب شد کدامیک عملی اجرایی و عملیاتی شده است و چه نتایجی برای سینمای ایران داشته است؟
۴. از حیث روانشناختی جواد شمقدری یک علاقه خاص به ارتباطگیری با رئیسجمهور وقت محمود احمدینژاد داشت زیرا جایگاه خودش را بالاتر از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میدانست و تشکیل این شورای عالی بیحاصل و بدون رعایت نظامات عالی اداری تامینکننده آن جاهطلبی ویژه بود.
۵ دکتر ایوبی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اما دیرهنگام متوجه این مسئله شدند و تقربیا سه سال را سپری کردند درحالیکه باید زودتر این شورا را منحل میکردند.
۶ از طرف دیگر سازمان سینمایی و دکتر حجت الله ایوبی به مسئله امنیت شغلی باید بیشتر توجه میکردند. امروز با گذشت سی ماه از صدارت دکتر ایوبی در دو حوزه بسیار کوتاهی شده است و یک سال هم بیشتر از دوران مدیریتش باقی نمانده است اول تامین امنیت شغلی سینماگران که سه بخش مهم دارد و شامل الف؛ اصلاح زیرساخت حقوقی ب؛ صیانت از شاغلان اصناف ج؛ تاسیس حساب کمک هزینه بیکاری. و دوم تعیین بخشی به حضور نمایندگان خانه سینما در شوراهای تصمیمساز و تصمیمگیر است هرچند که میدانیم ماموریت اصلی دولت یازدهم از ابتدا توجه ویژه به سیاست خارجی و حل مسائل اقتصادی بود با اینوجود نمیتوان از کوتاهی در این دو بخش چشمپوشی کرد.