آیا غرفههای اغذیه همچنان بیشتر از ناشران میفروشند؟/ تدابیری برای اسکان کاروانهای دانشجویی
براساس تصمیمات اتخاذ شده تاکنون ۳۲ غرفه برای ارائه اغذیه و نوشیدنی در شهرآفتاب درنظر گرفته شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با انتقال مکان برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از «مصلی» به «شهر آفتاب» جدای از دغدغههایی مانند عدم آمادگی زیرساختهای عمرانی مکان جدید و مسیرهای دسترسی به آن، احتمال افت شدید بازدیدکنندگان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به دلیل ناآشنایی مردم با این مکان و دوری راه نسبت به مصلی، فقدان امکانات و تسهیلات رفاهی مثل استراحتگاه و غرفههای اغذیه نیز یکی از مسائلی بود که بعد از اعلام نهایی «شهر آفتاب» به عنوان محل برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب؛ نیازمند برنامهریزی دقیق بود.
به گفتهٔ حسین صفری (مدیر کمیته اجرایی و رفاهی بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران) براساس تصمیمات اتخاذ شده تاکنون ۳۲ غرفه برای ارائه اغذیه و نوشیدنی در شهر آفتاب درنظر گرفته شده است. البته تعداد این غرفهها باتوجه به پراکندگی جانماییها میتواند تا ۵۰ غرفه نیز افزایش داشته تا در محوطه دسترسیها راحتتر شود.
این غرفهها که احداث آنها تاکنون در ۲ محوطه از «شهر آفتاب» نهایی شده؛ به ارائه غذاهای سرد همراه با نوشیدنی (آب میوه و آب معدنی) خواهند پرداخت، اما گویا علاوه بر این غرفهها، شهرداری درصدد است با راهاندازی دو رستوران در مجموعهٔ نمایشگاهی «شهر آفتاب»؛ امکان عرضه غذاهای گرم را نیز برای مراجعان بیستونهمین نمایشگاه کتاب تهران فراهم کند.
مدیر کمیته اجرایی و رفاهی نمایشگاه کتاب درباره چگونگی روند واگذاری این غرفهها به پیمانکاران مربوطه اینگونه توضیح میدهد: مسائل این حوزه بیشتر تحت اختیار شهرداری است و باید تمامی این غرفهها از طریق مناقصهای که شرایط آن به صورت مشخص و از پیش اعلام شده در اختیار متقاضیان قرار گرفته است؛ به پیمانکاران واگذار شده و در این روند سیستم نظارتی خاص شهرداری نیز حاضر بوده است.
صفری همچنین از تامین امکانات رفاهی برای استقرار دانشجویان در شهر آفتاب خبر داده است. درواقع کمیته اجرایی و رفاهی نمایشگاه کتاب به منظور تامین تسهیلات رفاهی طرحی درنظر دارد دانشجویان باتوجه به اینکه تمهیداتی ازجمله بن و غیره نیز دریافت خواهند کرد؛ براساس آن بتوانند راحتتر از نمایشگاه کتاب دیدن کنند. به همین منظور قرار است با کمک شهرداری تهران و مجموعه حرم مطهر؛ فضایی برای اسکان و استقرار کاروانهای دانشجویی پیشبینی شود.
براساس پیشبینیها در صورت تحقق این طرح؛ امکان پذیرایی از بیش از ۲ هزار نفر در این مکانها فراهم میشود که شرایط ثبتنام و نحوه پذیرش تا پایان همین هفته و بعد از هماهنگیهای نهایی اطلاعرسانی خواهد شد.
هرچه هست که فعلا اقدامات لازم برای تخصیص این مکان به دانشجویان هنوز در حال پیگیری است ولی شرایط اولیه مهیا شده تا بتوان از دانشجویانی که به شکل گروهی و در قالب کاروان از نمایشگاه کتاب بازدید میکنند؛ در صورتی که نیاز به استقرار برای روز بعد دارند؛ در این مکانهای موقت میزبانی به عمل آید.
غرفههای اغذیه همچنان بیشترین سهم را از فروش در نمایشگاه خواهند داشت؟
در بیستوهشت دورهٔ گذشتهٔ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، غرفههای اغذیه و نوشیدنی حضور پررنگ داشته و حتی بیشتر از کتاب و ناشر در متن بودهاند.
اجارهبهای ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی برای یک غرفهٔ ۱۲ متری در مصلی به همراه مبلغی که صاحب غرفه باید به متصدیان و فروشندگان میپرداختند درکنار هزینههای مرتبط با برق و ... در پایان ۱۰ روز نمایشگاه چیزی حدود ۱۵ الی ۱۶ میلیون هزینه روی دست اجارهکنندهگان غرفههای آبمیوه، بستنی و آب معدنی میگذاشت. کافیست کمی شم اقتصادی داشته باشیم تا با یک ضرب و تقسیم ساده متوجه شویم این غرفهها باید روزی بیش از ۲میلیون تومان درآمد کاسب میشدند تا هزینهٔ اجاره و حقوق متصدیان غرفه سربهسر شود. و مسلم است که میزان فروش این غرفهها بیش از چنین مبلغی باید باشد تا بهاصلاح اجارهٔ غرفه در نمایشگاه برای مالک غرفه بصرفد.
حالا این اعداد و ارقام را بگذاریم درکنار اجارهبهای غرفههای ناشران (متری ۴۵ تا ۲۴۰ هزار تومان برای بخش داخلی) و میزان فروش آنها طی روزهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تا دلیل گلایهٔ ناشران و فعالان نشر از رکود بازار کتاب و نچرخیدن چرخ صنعت نشر را بهتر درک کنیم. سال گذشته و در آخرین دورهای که نمایشگاه برگزار شده؛ بیشترین مبلغ روزانه تراکنش برای کل غرفهها بین هفت تا هشت میلیون اعلام شده، یعنی در بهترین روز فروش نمایشگاه مبلغ فروش کل ناشران چیزی در حدود ۸ میلیون بوده (با احتساب پرداختهایی که بدون استفاده از دستگاههای POS صورت گرفته است)، دانش ریاضی و اقتصادی چندانی نیاز ندارد تا برایمان روشن شود درآمد کل ناشران در بهترین روز فروش تقریبا برابری میکرد با میزان فروش هرروز یک غرفه غیرکتاب که در مصلی دایر بود.
البته کاهش رونق فروش کتاب در نمایشگاه مسئلهٔ تازهای نیست و چندین سال است که با بالارفتن قیمت کتاب تعداد زیادی از بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب تهران تنها برای تماشا، تفریح و بستنی و همبرگر خوردن به نمایشگاه میآیند و اصلا کتابی خریداری نمیکنند. ازسویی در چند سال گذشته (بهخصوص در نیمه سالهای ۹۱ تا ۹۲) بیشتر خانوادههای ایرانی به دلیل افزایش تحریمهای اقتصادی و رشد شدید قیمت دلار و ارزهای خارجی و گرانی بسیاری از مواد غذایی و هزینههای زندگی با مشکلات اقتصادی بسیاری دست و پنجه نرم میکردند که این مسئله بر میزان سرانهٔ فرهنگی خانوارهای ایرانی تاثیر بسیاری گذاشته است. وقتی سرانهٔ فرهنگی و تفریحی برای خانوادهها به قدری کاهش یافته که یک خانوادهٔ چهارنفره در بهترین شرایط تنها ۱۱ الی ۱۲ هزار تومان میتواند صرف امور فرهنگی و تفریحی کند، کنار گذاشتن خریدهای فرهنگی و یک کاسه کردن سیاحت فرهنگی و تفریحی در نمایشگاه کتاب، آنهم به صرف حضور و آبمیوه خوردن در این رویداد فرهنگی چندان هم عجیب و دور از انتظار نباید باشد.
با این حال تغییر محل نمایشگاه به «شهر آفتاب» این زمزمه که احتمال زیاد شاهد حضور بازدیدکنندگان واقعی از بیستونهمین نمایشگاه کتاب تهران هستیم را از گوشه و کنار به گوش میرساند، بعید هم نیست بسیاری از آنهایی که تا سال گذشته به صرف همبرگرخوری به نمایشگاه کتاب میآمدند با انتقال نمایشگاه کتاب به خارج از شهر عطای گردش و سیزدهبهدر گزفتن در این رویداد فرهنگی را به لقایش ببخشند و تنها کتابخوانان حرفهای به «شهر آفتاب» مراجعه کنند. در نهایت اینکه حضور غرفههای متفرقه در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب در «شهر آفتاب» چقدر در متن نمایشگاه کتاب باقی خواهند ماند یا با این انتقال و تدابیر دیگر دستکم تا حدودی با حاشیه رانده میشود؛ مسئلهای است که هنوز نمیتوان تخمین دقیقی از آن داشت.