کتاب؛ اکسیر نجاتبخش جامعه
سیدرضا صالحیامیری در یادداشتی از چرایی عدم توجه مردم به کتاب و چالشهای پیش روی سرانهی مطالعه در ایران نوشته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ متن کامل یادداشت سیدرضا صالحیامیری (مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس سازمان اسناد و کتابخانهی ملی) دربارهی چالشهای پیش روی سرانهی مطالعه در ایران را که در اختیار ایلنا قرار داده؛ را میخوانید:
سرانه مطالعه یکی از شاخصهای مهم توسعه بهشمار میرود، بهطوریکه در کشورهای توسعه یافته میزان مطالعه و کتابخوانی از رقم بسیار بالایی برخوردار است. متاسفانه سرانه مطالعه در کشور ما وضعیت نامطلوبی دارد و این درحالی است که اگر آمار کتابخوانی را از آمار مطالعه تفکیک کنیم، وضعیت اسفبارتر هم میشود. بحران مطالعه در ایران امروز با پیشینه و سابقه فرهنگی و تمدنی روشن آن به هیچ وجه در شان این مرز پرگهر نیست. ما ایرانیان که با کتاب آشنایی و انس دیرینهای داشتهایم و پیشینیان ما در ایران باستان، از تمدنهای پیشتازی بودند که برای نوشتن، خط را اختراع کردند؛ همچنین با پذیرش دینی که مهمترین اعجاز پیامبر آن، کتاب قرآن بود و باوجود مفاخر و بزرگان عرصه اندیشه و فرهنگ از دیرباز تاکنون و پیشتازی ما در تولید علم در قرنهای طلایی اسلام در قالب کتاب، وضعیت امروز مطالعهمان هیچ تناسب و سنخیتی با پیشینه ارزشمندمان ندارد. این یک واقعیت غیرقابل انکار است که از آن گاه که آدمی نوشتن را آموخت و توانست اندیشههایش را در قالب کتاب، به دیگران عرضه کند، کتابهای ما، معرف فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بوده است.
بنابراین امروز با این سوال بزرگ مواجهیم که با وجود این پیشینه درخشان، چرا مردم کتاب نمیخوانند؟ در پاسخ این سوال به ظاهر آسان بسیار سخنها رفته است. یکی؛ از گرانی کتاب میگوید که اگر با قیمت دیگر اجناس مقایسه شود، گرانی کتاب چندان به چشم نمیآید. دیگری؛ سرگرمیهای موبایلی و اینترنتی و شبکههای اجتماعی مجازی را پیش میکشد. برخی از نرخ مطالعه در آمریکا و اروپا و حتی آفریقا سخن میگویند و اینکه کتابهای رنگارنگی در مترو و ایستگاههای مختلف آن کشورها به راحتی در دسترس مردم است. عدهای هم به نقش آموزش و شروع تربیت فرهنگی از خانواده و مدرسه اشاره میکنند. همه این موارد قابل تامل و بررسی است و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. اما مسائل و واقعیتهای فوق، محصول و نتیجه علتهای اصلی دیگری است که باید آن را کشف و نسبت به حل آن تلاش کرد.
به گمان من؛ در جوامع امروز با گسترش علم ارتباطات و فناوریهای روزآمد و تجربه روندهای توسعه کشورها، عنصر آگاهیبخشی و دانشافزایی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. ایران اسلامی که از دیرباز مهد تمدن و فرهنگ بوده و آثار بسیار گرانبها و دانشمندان بزرگی را طی قرون متمادی به عنوان سرمایه فرهنگی به خود دیده است، نتوانسته پا به پای پیشرفتهای جهانی در زمینه آگاهیافزایی و بهویژه امر مطالعه نقش موثری ایفا کند. به بیان دیگر با وجود دغدغه دولتها برای رفع مشکلات و بسترسازی برای حرکت کشور به سمت تعالی و توسعه، به دلیل کمتوجهی به مساله فرهنگ و نگاه تک بعدی به الگوهای توسعه و محوریت اقتصاد در برنامهریزیها، از نقش موثر فرهنگ در پیشبرد برنامهها و تسریع در رسیدن به اهداف مورد نظر غفلت شده و بنابراین برنامههای توسعهای همچون جسمی بیجان روی دست برنامهریزان مانده است. درحالیکه اگر روح فرهنگ سرشار از فضیلت و معرفت ایرانی- اسلامی در آن دمیده میشد امروز با بسیاری از آسیبها و تهدیدهای فرهنگی و اجتماعی مواجه نبودیم.
محور و عمود خیمه استوار فرهنگ، کتاب است. کتاب شاخص مهم توسعه است و توسعه پایدار بدون کتاب امکانپذیر نیست. کتاب خواندن بر میزان دانایی و آگاهی جامعه میافزاید و چنین جامعهای با شناخت و آگاهی به حل مشکلات خود میاندیشد و زودتر نتیجه میگیرد. جامعه کممطالعه مانند بدن رنجور و دچار سوءتغذیه است که آسیبپذیری بیشتری در برابر میکروب و ویروس دارد و مقاومت کمتری در مقابل بیماریها از خود بروز میدهد. در حالیکه جامعه پرمطالعه همچون جسم واکسینه شده در مقابل حمله ویروسها از خود پایداری و مقاومت نشان میدهد. کتاب و کتابخوانی به مثابه واکسینه کردن جامعه در مقابل آسیبها و تهدیدات فرهنگی است. اگر امروز از وضعیت فرهنگی و حفظ ارزشهای دینی و اعتقادی نگرانیم راه برونرفت از آن در افزایش مطالعه و فضیلتافزایی و دانشافزایی است.
پس اگر باور داریم که کتاب در رشد و اعتلای فرهنگی کشور نقش دارد، برای ترویج کتاب خوب باید سهولت ایجاد کنیم تا نویسندگان خوب از انزوا خارج شوند و ناشران صدیق و حرفهای به نشر کتاب خوب همت گمارند. ویراستاری و مشاوره و مدیر تولید به صنعت نشر برگردند و ویترینهای کتابفروشیها جانی دوباره بگیرند. مقام معظم رهبری در اهمیت کتاب و کتابخوانی تاکید کردهاند که باید کتابخوانی به سنت رایج مردم تبدیل شود. دولت یازدهم با داعیه رویکرد فرهنگی و برنامهریزی بلندمدت فرهنگی از ابتدا در پی آشتی با اهالی فرهنگ بوده و در مدت فعالیت خود برغم کاستیها و موانع و مشکلات، حداکثر تلاش خود را برای فراهم کردن زمینه بازگشت نخبگان و فرهیختگان به فضای فرهنگی کشور بهکار گرفته و بر این اعتقاد است که گرههای فروبسته اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با اکسیر فرهنگ و سرانگشتان کتاب بازخواهد شد.