رفتار متضاد مسئولان با علی رهبری/ خروج رهبری بینالمللی؛ دستاورد یکساله وزارت ارشاد
ارکستر سمفونیک تهران پس از گذشت دوسال از وعده رئیس جمهور افتتاح شد اما مدیر هنری آن که در ابتدا غنیمت و ناجی ارکستر خوانده میشود؛ نهایتا به ادبیات کف خیابانی متهم و با هزاران اتهام دیگر از تهران به وین بدرقه شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ آغازی پر از امید برای ارکستر سمفونیک تهران که نزدیک به چهار سال تعطیل بود و پیش از آن هم اجراهایی پروژهای را روی صحنه میآورد با مدیریت هنری علی رهبری اتفاق افتاد. سیزدهم اسفند ماه سال 93 بود که طی یک نشست خبری؛ خبر افتتاح ارکستر سمفونیک اعلام شد. در آن نشست پیروز ارجمند (مدیرکل سابق دفتر موسیقی)، بهرام جمالی (مدیرعامل بنیاد رودکی) و علی رهبری (رهبر ارکستر) حضور داشتند.
رهبری در آن نشست گفت که همهی مسئولان عالی رتبه کشور دست به دست هم دادند تا ارکستر افتتاح شود. او تضمین داد که ارکستر طی ده روز با حضور نوازندگان ایرانی برپا شود و هیچ مشکلی از نظر هنری وجود نداشته باشد. او در اولین جلسهای که درباره ارکستر سمفونیک تهران سخن گفت؛ تنها مشکل موجود را مشکل مالی دانست و گفت که معاونت هنری از او و ارکستر حمایت کامل میکند.
اما آن سوی دیگر نشست خبری؛ بهرام جمالی بود که حضور رهبری در ایران را معجزه خواند و اطمینان داد که بنیاد رودکی تمام همکاریهای لازم را انجام میدهد تا این ارکستر سرپا باشد و رهبری بتواند در ایران فعالیت کند. جمالی در آن نشست اعلام کرد که علی رهبری یکی از چهرههای شاخص جهانیست و بهخاطر ارکستر سمفونیک تهران و ایران حاضر شده با دستمزدی حداقلی؛ مدیریت هنری را بپذیرد.
این شروع برای ارکستری که نزدیک به چهار سال به طور کامل تعطیل بود؛ بسیار عجیب به نظر میرسید اما از فردای نشست خبری؛ رهبری و ارکستر سمفونیک به تدریج تمرینات را آغاز کردند. آیدین احمدینژاد که در آغاز کار نوازنده اول ویولنسل ارکستر بود حضور رهبری در ارکستر سمفونیک را غنیمت دانست. بردیا کیارس میگفت: «با شناختی که همه از آقای "رهبری" داریم، مطمئنیم که نگاه کارشناسانه ایشان ارکستر را روز به روز پیشرفت میدهد و این مسئله از همین حالا قابل لمس است.» پدرام فریوسفی که کنسرت مایستر ارکستر بود؛ میگفت: «آقای "رهبری" تنها کسی هستند که بهعنوان یک ایرانی، میتوان به ایشان استاد گفت.» او معتقد بود که باید مانند سرباز در اختیار رهبری بود و با جدیت او کنار آمد.
اما روزهای خوش ارکستر سمفونیک فقط تا همان اجرای اول ادامه داشت. بعد از اجرای اول نوازنده اول فلوت ارکستر سمفونیک علیه علی رهبری مصاحبه کرد و رهبری هم پس از اخراج او علتش را بینظمی و برخوردهای ناشایست در تمرینها عنوان کرد. هرچند در ادامه علی رهبری برنامهای شش ماهه را برای ارکستر منتشر کرد اما همان آیدین احمدینژاد و پدرام فریوسفی که در آغاز از رهبری به عنوان استاد و غنیمت و ناجی ارکستر سمفونیک نام میبردند؛ از ارکستر سمفونیک تهران خداحافظی کردند.
آنها مسائلی چون کمبود بودجه و دستمزد، عدم عقد قرارداد عادلانه با نوازندگان و تمامیتخواهی علی رهبری را علت استعفای خود دانستند. با این حال رهبری با سفرهایی به خارج از ایران توانست نوازندگانی ایرانی را پیدا کند که امکان حضورشان در ارکستر سمفونیک تهران فراهم شود.
بعد از این حواشی علی رهبری را به ایلنا دعوت کردیم. در نشستی با او پرسیدیم: امروز چه کارهایی برای امنیتِ شغلی و رفاهِ نوازندگان انجام شده و قراردادها چگونه تنظیم شده؟ آیا تضمینی برای پرداختهایی که وعدهاش به نوازندگان داده شده؛ وجود دارد؟
رهبری: «این سوال را BBC هم از من پرسید. آنها پرسیدند آیا تضمینی وجود دارد که این ارکستر بعد از دورهی آقای روحانی نیز به فعالیت خود ادامه دهد؟ منهم در جواب گفتم از قولِ من؛ از ارکسترِ بالهی لندن بپرسید که آیا میدانند سالِ آینده فعالیت خواهند کرد؟!؛ قطعا پاسخ میدهند؛ معلوم نیست.
واقعیت این است که هیچ جایِ دنیا؛ حمایتِ خاصی از ما صورت نمیگیرد و مشخص نیست تا چه زمانی میتوانیم فعالیت کنیم اما دربارهی قراردادها میتوانم بگویم باتوجه به کاری که برای ارکستر ملی صورت گرفته و نوازندگان برای هر اجرای اضافه قرار است 20 درصد از حقوقشان را دریافت کنند؛ دستمزدِ ماهیانهی نوازندگان تا 60 درصد افزایش پیدا میکند. علاوه بر آن؛ ما بهزودی شاهدِ فعالیت ارکستر بادی برنجی و ارکستر مجلسی خواهیم بود که کار در این ارکسترها؛ دستمزدِ نوازندگان را بالا میبرد. ارکستر اپرا هم از مهرماه فعالیت خود را شروع میکند و باز دستمزدِ نوازندگان به اندازهای میرسد که موجب شود اعضای ارکستر سراغِ کارهای شبانه نروند.»
پس از این حاشیهها ارکستر شرایطی ثابت به خود گرفت و اجراها طبق برنامه شش ماهه پیش رفت. در این بین حضور ارکستر چین در ایران در کنار حضور سولیستها و رهبرهای جهانی چهرهای بینالمللی از ارکستر سمفونیک تهران ساخته بود که همه معتقد بودند اینها به خاطر حضور علی رهبری در ایران است. پس ازآن هم ارکستر سمفونیک توانست طی قراردادی با شرکت ناکسوس آثار آهنگسازان ایرانی را ضبط و برای انتشار جهانی آماده کند. تمامی این اتفاقات در مدتی کمتر از شش ماه رخ داد و ارکستر شرایطش رو به بهبود بود تا اینکه مسائل مالی و کمبود بودجه به تدریج حاشیههایی را ایجاد کرد.
آن زمان بهرام جمالی درباره وضعیت بودجه ارکستر سمفونیک تهران گفت: بودجه مصوب سال 93 ؛ چهار میلیارد تومان بود و نیمی از آن هنوز واریز نشده است. امسال نیز 5 میلیارد و نیم بودجه مصوب شد که فعلا فقط 800 میلیون تومان از آن واریز شده و تا پایان سال هم نهایتا 56 درصد از بودجه دریافت میشود.
او معتقد بود که برنامههای حرفهای رهبری نیاز به بودجه دارد و درصورتیکه این بودجه تامین نشود برنامههای ارکستر باید تغییر کند. البته پس از این اتفاقات دولت متعهد شد که بودجه ارکستر را تامین کند اما رهبری راههایی مثل همکاری با شهرداری برای تامین بودجه انتخاب کرد که نیمهکاره و نامشخص ماند.
فعالیت ارکستر و علی رهبری موقعیتهای فوقالعادهای را برای ایران ایجاد کرد. در مدتی کوتاه ارکستر سمفونیک تهران امکان حضور در برلین و چین برای اجرای افتتاحیه دو جشنواره را داشت. از سوی دیگر قرار بود که ارکستر برلین هم به ایران بیاید که به دلیل اسرائیلی بودن رهبر آن؛ با حضور این ارکستر مخالفت شد.
هرچند برنامه شش ماهه ارکستر سمفونیک با نظم کامل طبق برنامه پیش رفت اما برنامه مهر تا مهر ارکستر سمفونیک تهران حاشیههای فراوانی داشت. حاشیههای اپرای عاشورا و لغو چند اجرای ارکستر سمفونیک ازجمله بینظمیهای این برنامه بود که همه آنها از جایی جز ارکستر سمفونیک ناشی میشد.
نهم دی ماه؛ علی رهبری کنسرت ارکستر سمفونیک تهران را لغو کرد و گفت کمبود امکانات باعث لغو این کنسرت شده است. او گفت تا زمانی که مشکلات ارکستر حل نشود؛ رهبری نخواهد کرد. پس از این اظهارنظرها او در گفتوگو با ایلنا از عدم پرداخت حقوق نوازندگان انتقاد کرد و خواستار رسیدگی به شرایط ارکستر شد. این اتفاق سرآغاز بحران بزرگ ارکستر سمفونیک بود.
پس از آن با وعدههای معاونت هنری و بنیاد رودکی علی رهبری به فعالیت خود ادامه داد و ارکستر خود را برای اجرای قطعه نینوا اثر حسین علیزاده آماده کرد. اجرای این قطعه در جشنواره موسیقی فجر حاشیههای متعددی را به همراه داشت که میتوان آن را اوج گیری اختلافات میان علی رهبری و تهمورس پورناظری دانست.
پیش از آغاز جشنواره؛ علی رهبری در برنامه سالانه ارکستر سه اجرا برای جشنواره را تدارک دیده بود اما مسئولان جشنواره فجر؛ تنها یک کنسرت را برای او تدارک دیدند. پس از اعتراضات فراوان؛ اجراهای ارکستر دوتا شد و رهبری مجبور بود که کنسرت ارکستر با لیلی دانشپور و آرش کاویانی را حذف کند. از سوی دیگر جشنواره امسال که تبلیغات خیابانی هم داشت؛ هیچ تبلیغی برای اجرای ارکستر سمفونیک نکرد و این موضوع باعث تشدید اختلافات میان رهبری و تهمورس پورناظری (مشاور مدیر جشنواره) و حمیدرضا نوربخش (مدیر جشنواره) شد.
روز اجرای اول ارکستر سمفونیک؛ طبق برنامه قرار بود اجرا راس ساعت ۲۱ با اجرای قطعه «نینوا» آغاز شود که باتوجه به اینکه زمان تست صدا مدت نزدیک به نیم ساعت بیشتر زمان برد و آنهم به دلیل اجرای دیرهنگام گروه بانوان در سالن اصلی تالار وحدت بود؛ اجرا نیز با نیم ساعت تاخیر آغاز شد. اما بلافاصله پس از شروع کنسرت؛ این خبر دهان به دهان در سالن و در میان رسانههای حامی دبیر جشنواره میگشت که “علی رهبری قبل از آغاز اجرای برنامه با پخش آنونس تصویری سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر به شدت مخالفت کرده و این واکنش وی کمی برنامه را به تاخیر انداخته است.”
اما رهبری در گفتوگو با ایلنا این خبر را تکذیب کرد و درباره علت تاخیر اجرا توضیح داد: من هرگز با پخش لوگو و تیزر جشنواره مخالفتی نداشتهام. دستکم با سابقه اجرا در بیش از ۲۰ فستیوال حرفهای در جهان؛ این موضوع را به خوبی میدانم که هر مراسمی برای خود تیزر و لوگویی دارد که باید پخش شود. البته در زمان اجرا قرار بود پیام تصویری آقای حسین علیزاده به گروه پخش شود. این قطعه را ایشان نوشتهاند پس طبیعی بود که ما رسم ادب را رعایت کرده و پیام تصویری ایشان را به مناسبت اجرای قطعه نینوا پخش کنیم. در این میان آقای تهمورث پورناظری با این موضوع مخالفت کردند و دستور دادند تا ویدئوی آقای علیزاده پخش نشود. در پاسخ به دستور آقای پورناظری؛ بنده اعلام کردم اگر تصویر آقای علیزاده پخش نشود؛ من نیز قطعه را اجرا نخواهم کرد که سرانجام با پادرمیانی مسئولان بالادستی؛ پخش پیام تصویری آقای علیزاده امکانپذیر شد.
پس از جشنواره موسیقی فجر؛ مشکلات مالی و عدم حمایت دولت و بنیاد رودکی باعث شد تا علی رهبری پس از حاشیههایی که برای ارکستر پیش آمد؛ به انتقاد از عملکرد بنیاد رودکی بپردازد و از عدم پایبندی بنیاد رودکی به تعهداتش شکایت کند. شکایات این رهبر ارکستر از بنیاد رودکی نهایتا به برگزاری جلساتی برای حل و فصل مشکلات رسید اما رهبری طی این جلسات نتوانست با بنیاد رودکی به نتیجهای مشترک برسد.
او سر انجام در تاریخ یازده اسفند امسال ینی دقیقا یکسال پس از حضورش در ایران؛ از مدیریت هنری و رهبری ارکستر سمفونیک تهران استعفا داد و در بخشی از نامهی خود خطاب به وزیر ارشاد گفت: «بنده هم تا به امروز تمام مشکلات راتحمل کردهام ولی نه تنها دیگر امیدی برای ادامه کار با این بنیاد غیرحرفهای ندارم بلکه با تقدیم استعفای خودم از سمت رهبر دائم و مدیر هنری این ارکستر، راه را برای نوازندگان بازمیکنم تا شاید بتوانند سازمان دیگری را در این مملکت برای ادامه کار خود پیدا کنند.
با تجربه بنده که ۶ بار مدیریت هنری ارکسترهای کشورهای مختلف را به عهده داشتهام، واگذاری ارکستر سمفونیک تهران به دست افرادی غیرحرفهای و ضعیف در مدیریت و بنیادی مانند بنیاد رودکی از روز اول اشتباهی بزرگ بوده است که امیدوار هستم دیگر تکرار نشود.»
پس از این نامه بنیاد رودکی اعلام کرد که قرارداد یکساله علی رهبری به اتمام رسیده و این بنیاد قصد ندارد قرارداد خود را با رهبری تمدید کند. از سوی دیگر علی مرادخانی (معاون هنری وزیر ارشاد) استعفای رهبری را نپذیرفت و از او مهلتی یک هفتهای برای حل و فصل مشکلات خواست. این فرصت یک هفتهای تنها امیدی بود که برای ارکستر سمفونیک تهران باقی مانده بود اما رهبری در این بین با انتشار نامه دوم خطاب به مردم ایران و نوازندگان و مسئولان ارکستر درباره کارشکنیهای 4 نفر در فعالیتهای ارکستر پردهبرداری کرد و بهطور رسمی از مدیریت ارکستر دوباره استعفا داد.
پس انتشار نامه رهبری؛ بنیاد رودکی در اقدامی عجیب موضعی در مقابل رهبری که خود یکسال هنری به او و فعالیتهایش افتخار کرده بود؛ گرفت. این بنیاد در بخشی از جوابیه خود نوشت: «در نامهای که شب گذشته (16 اسفندماه) از طرف علی رهبری در رسانهها انتشار یافت؛ ایشان کنارهگیری خود را از رهبری و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران اعلام کردند که مانند همیشه که البته دور از ذهن هم نبود، با ادبیات خاص خودشان و واژههایی که بیشتر کف خیابانی است تا شایسته یک رهبر ارکستر در سطح جهانی!»
پس از این نامه مشخص شد که نوازندگان در طول یکسال گذشته هیچ ماهی حقوق کامل نگرفتهاند و قرارداد مشخص و عادلانهای هم ندارند. از سوی دیگر با استعفای رهبری برنامههای اسفند ماه ارکستر سمفونیک تهران لغو شد و ارکستر نیز در این ماه تمرینی نکرد. از طرفی هریک از نوازندگان ارکستر عقیدهای دارند و اقدامی مستقل در قبال این حواشی داشتند. برخی از نوازندگان با استعفای رهبری قصد دارند ارکستر را ترک کنند و برخی دیگر درصورت پرداخت دستمزدهای عقبماندهشان حاضر به ادامه همکاری هستند.
سال 94 یکی از درخشانترین سالهای کارنامه فعالیت ارکستر سمفونیک تهران است که سرانجامی ناامیدکننده داشت و حالا باید دید آیا وعدهی رئیس جمهور در افتتاح ارکستر سمفونیک بهطور قطعی عملی میشود و این ارکستر آینده و پایههایی ثابت خواهد داشت؟