نهاد صنفی در کشور درست تعریف نشدهاست
غلامرضا شجاع در یادداشتی ضمن تاکید بر افت فعالیتهای واحدهای تولیدی صنعت چاپ، لزوم حضور پررنگتر اصناف برای تغییر شرایط را یادآور شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن کامل یادداشت غلامرضا شجاع (رئیس هیئتمدیرهی شرکت تعاونی لیتوگرافان) که در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار گرفته، بدین شرح است:
مشکلات اقتصادی دامنگیر صنعت چاپ
مشکلات صنعت چاپ و نشر کشور جدا از دیگر صنایع نیست و تمامی فشارها و بحرانهای صنایع دیگر در هر رستهی تولیدی مانند (صنعت خودرو ف لوازم خانگی، لوازم پزشکی، فرش ماشینی، پوشاک، کفش و ...) سنگینی احساس میشود بر صنعت چاپ و نشر نیز فشار میآورد.
به واقع سال 94، یکی از سختترین دوران اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی بوده است و مدیون دولت هستیم که با عقلانیت و صبوری توانست با بیپولترین خزانه در سی سال گذشته؛ سیاستهایی را مطرح و پیگیری کند که دستکم امید بهبودی در سال 95 را به همراه داشته باشد. البته اگر تورم فعلا به تعبیری مهار شده، اما این مهار به بهای فشار مضاعف برای صنایع کوچک بوده که بعضا تعدادی بسیاری از آنها را به تعطیلی با نیمه تعطیلی کشانده است. سال 94 در شرایطی بهسر بردیم که بانکها حاضر نمیشدند وام و تسهیلات لازم را در اختیار صنایع کوچک قرار بدهند. صنعت چاپ هم از این قضیه بیشترین ضربهها را خورد و بسیاری از چاپخانهها به موقعیت تعطیلی و نیمه تعطیلی کشانده شدند. وضعیت صنعت بستهبندی و نشر هم اصلا بهتر از چاپخانهها نبود و نیست.
بارها تاکید شده که زیبندهی نظام جمهوری اسلامی نیست که در تنها کشور شیعهی جهان با جمعیتی 75 میلیون نفری که معجرهی پیامبرش کتاب است؛ تیراژ این کالای فرهنگی به 200 جلد برسد. هرچند این 200 نسخه رقم میانگین و متوسط تیراژ است، حالا شاید استثنائاً کتابی هم 10هزار تا 50هزار نسخه منتشر شده باشد ولی میانگین 200 نسخه برای کشور ما واقعا جای تاسف دارد.
واقعا از جهات فاکتورهای فرهنگی در این موارد بسیار عقب هستم. تیراژ کتاب در کشور های پیشرفته چندمیلیونی عادی است. آنها کجا هستند و ما کجا؟ حتی رمانهای خیلی معمولی که اثر نویسندههای شاخص و شناخته شده نیستند هم در تیراژهای یک تا دو میلیونی زیر چاپ میروند.
در کشور ما خرید کتاب به دلیل شرایط بد اقتصادی از سبد کالای خانوادهها حذف شده و تنها عدهای محدود به واسطهی عادت و اعتیاد به مطالعه اقدام به خرید کتاب میکنند. در حال حاضر فرزندان خود ما اصلاً کتابخوان نیستند و گویا تنها مطالعهی کتاب درسی و دانشگاهی برایشان کافی است. وقتی هم که برای تشویق آنها به مطالعه شخصا برایشان کتاب میخرم به انتها نرسانده آن را کنار میگذارند. به دور و اطراف هم که نگاه میکنیم؛ میبینیم که اکثر خانوادهها همین مشکل را دارند.
مشخصا در حوزهی صنعت چاپ؛ رکود اقتصادی که وجود داشت؛ باعث شد شیفتهای کاری بسیاری از چاپخانهها، حتی در شهرهایی مثل تهران، قم، اصفهان ، مشهد و تبریز که قطب این صنعت به حساب میآیند؛ به شدت کاهش داشته باشد. آمار و ارقام دقیقی از چاپخانههایی که به همین دلایل تعطیل یا نیمه تعطیل شدهاند؛ ندارم ولی حدود چند صد واحد چاپ، صحافی و لیتوگرافی در سال 94 در سراسر کشور تعطیل شدهاند. عقل هم حکم میکند وقتی سرمایهی 3 تا 5 میلیاردی که تنها در یک چاپخانهی کوچک و معمولی خوابانده میشود نه تنها گردش مالی در حد دخل و خرج همان چاپخانه را ندارد که بعضا زیان هم میدهد، در حرفهی دیگری به جریان انداخته شود. حالا چاپخانههای بزرگ و مجهزی که 50 تا 100 میلیارد تومان هم برایشان هزینه شده که دیگر جای خود را دارند.
البته چاپخانههای تخصصی که هر مرحلهی چاپ یعنی؛ لیتوگرافی، چاپ و صحافی را دارند کمتر با مشکل اقتصادی مواجه میشوند یا دستکم شرایط برایشان قابل تحمل است و اگر سودی نداشتهاند دستکم توانستهاند خود را از گزند تعطیلی حفظ کنند.
چاپخانههای کوچکی که با سرمایهی 3 تا 5 میلیاردی تاسیس و اداره میشدند همگی در سال 94 با کاهش شدید ساعت کاری مواجه بودند، بهطوریکه 8 ساعت کامل فعالیت چاپی در سال 93 به نصف این ساعت اشتغال در سال 94 رسیده است. حتی رویدادی مثل انتخابات هم تنها 5 تا 10 درصد، آن هم در زمان محدود دو هفتهای در روند اقتصادی صنعت چاپ اثر گذاشت.
سالهای گذشته سه ماه آخر سال معمولا اوج کاری و دریافت سفارش چاپخانهها بود و تقریبا 80-70 درصد چاپخانهها در این ایام شبکاری داشتند یا دستکم تا 3-2 بامداد چرخ چاپخانهها میچرخید. سال 94 اما با کمکاری مشهود مواجه بودیم و حتی سفارش سررسید نیز کمتر از گذشته به چاپخانهها داده میشد.
خود من به عنوان مدیرعامل مجموعهای که در آن مشغول هستم؛ هرساله تا 20 اسفندماه حدود 40 تا 50 سررسید هدیه میگرفتم اما سال 94 تنها 4 هدیه رسیده است. در سالهای قبل شرکتها تعداد 500 تا 1000 نسخه سررسید به مشتریان خود هدیه میدادند، دیگر از این خبرها نیست این یعنی به دلیل شرایط بد اقتصادی حتی سرمایهگذاری در تبلیغات هم افت شدیدی داشته و دستاندرکاران چاپ، لیتوگرافی و صحافی هم دیگر سفارش چندانی ندارند.
بیشتر حوزههای چاپی یا با زیان یا نهایت سر به سر شدن هزینههایشان سال را به پایان رساندهاند. لیتوگرافی خود ما با 30 میلیون تومان زیان سال 94 را پشت سر گذاشت و حتی به این فکر میکنیم که در سال آتی این مجموعه را تعطیل کنیم. این درحالی است که ما در مجموعهی مذکور، تنها 4 نیرو داشتیم و مطمئنا چاپخانهای که 15-14 نیروی فعال داشته تا 400-300 میلیون تومان هم متضرر شده است. چرا باید سرمایهای که کف آن 5 میلیارد تومان است را در حرفهای خواباند که نه تنها زیان میدهد، بلکه سازمان امور مالیاتی، شهرداری و سازمان تامین اجتماعی هم هیچگونه همکاری برای عدم تحمیل هزینههای اضافی به این صنعت را ندارند.
جای خالی نمایندگان اصناف در بحثهای مالیات و بیمه
نمایندگان این واحدها در اتاق اصناف بهجای قانع کردن دولت به اینکه این صنعت و واحدهای تولیدی مرتبط با آن زیانده هستند؛ بر سر افزایش درصد مالیات، عوارض و بیمه چانهزنی میکنند. نمایندگان مربوطه باید با ارائهی مستندات روشن به دولت بگویند که واحدهای تولیدی کوچک نه تنها سودی نداشتهاند بلکه متضرر هم شدهاند. اصولا چرا این نهادها باید بر سر افزایش درصد مالیات و عوارض با موسسات ذیربط همراهی داشته باشند؟ جایگاه سندیکا و نهاد صنفی در کشور ما درست تعریف نشده و برای سال 95 باید تلاش کنیم تا نهادهای صنفی به جایگاه واقعی خود برسند. در راس بعضی از نهادهای صنفی افرادی قرار دارند که توانایی اداره و مدیریت واحد خود را هم ندارند و از خود و پرسنل خود هم نمیتوانند دفاع کنند.
اکثر قریب به اتفاق اتحادیههای صنفی کشور از نظر داشتن مشاور حقوقی در حوزهی مالیات و بیمه فقیر هستند. در این شرایط هم سازمان تامین اجتماعی بسیار راحت عنوان میکند که بسیاری از کارگاههای تولیدی در هر حوزهای موظف هستند حق بیمه 30درصد درنظر گرفته شده و سهم بیمه را پرداخت کنند. در هیچ کشوری سازمان تامین اجتماعی نهادی دولتی نیست و با سایر شرکتهای بیمهای رقابت برقرار میکند. یکی از معضلات ما در بخش بیمه و تامین اجتماعی همین دولتی بودن ساختار این سازمان است. دولت اجازه بدهد شرکتهای خصوصی با مردم و کارگاهها طرف شوند، خواهید دید که مشکلات کمتر میشوند.
انفعال اکثر صنوف در رویدادی مثل انتخابات
به هیئتمدیرهی شرکت تعاونی لیتوگرافان تبریک میگویم چراکه تنها تعاونی و نهاد صنفی کشور بود که جرات ارائهی لیست انتخاباتی برای مجلس دهم را داشت. متاسفانه هیچکدام از نهادهای صنفی کشور جرات نداشتند تا صراحتا به انتخابات وارد شده و نظر خود را علنی کنند. تنها در شهر تهران حدود یک میلیون نفر صاحب کسب و کار و کارکنان و وابستگان شاغل در اصناف داریم که امکان رای دادن داشتند ولی اصناف تمایلی به حضور فعالانه در انتخابات از خود نشان ندادند.
وقتی میبنیم در لیست تعاونی لیتوگرافان افرادی بودند که تندروی نداشته و حتی منتقد دولت نهم و دهم بودهاند ولی از ورود به مجلس جاماندهاند؛ متاسف میشوم. بیشتر این افراد در این مسیر تجربههای خوبی داشتهاند که مطمئنا نمایندگان جدید باید زمانی طولانی را صرف کسب تجربه آنها بکنند. صحبتم اصلا نباید در موافقت با تندروهایی که با ادبیات خود به کشور و نظام صدمه زده و میزنند؛ تعبیر شود. مسئله اما اینجاست که در جبههی اصولگرایان هنوز هم بودند و هستند کسانی که بتوانند تعامل مناسبی با دولت داشته باشند. مقصر اصلی حذف این نیروها کسانی هستند که لیست طرف مقابل را انگلیسی خطاب کردند و بی منطق ساز مخالفت با برجام را مینواختند. برجامی که سند افتخار کشور به حساب میآید، اما این عده که از قضا ادعای حربالهی بودن هم دارند برخلاف نظر ولایت شعار دادند و حرکت کردند.
اصناف جایگاه خود را مطالبه کنند
اصناف باید جایگاه خود را در کشور پیدا و حق خود را مطالبه کنند. چرا اصناف ما نباید یک نماینده در مجلس داشته باشند؟ از 14 نفری که در لیست تعاونی لیتوگرافان قرار داشتند، 7 نفر به مجلس دهم راه یافتهاند. ما از آنها میخواهیم تمام تلاش خود را در کمک به صنعت چاپ و نشر و همین طور حوزهی کاغذ و مقوا به خرج دهند. البته توقع نداریم تا شش ماه اول سال 95 اقتصاد تکان چندانی بخورد اما اگر همراهی مجلس و دولت با عمل به وعدهها همگام شود از اول شش ماه دوم سال میتوان امید به استشمام بوی بهبودی شرایط اقتصادی را داشت.
در این مسیر همراهی مجلس و دولت با یکدیگر بسیار مهم است. اگر به دولت اجازه بدهند که برنامههای خود را به پیش ببرید میتوان به شرایط در انتظار امیدوار بود. حالا که اعتدالیون هر دو جناح به مجلس رفتهاند و تندروهای چپ و راست در این عرصه حضور ندارند امیدواریم با یک مجلس منطقی که کشور را به بحران نمیکشاند، مدام وزیران را براساس اختلاف شخصی برای استیضاح فرانمیخواند؛ روبرو شویم. دولت و مجلس باید بازوی یکدیگر باشند و مجلس جدید میتواند بدون جنجالآفرینی حتی بر سر مسائلی مثل حصر، ممنوعالتصویری آقای خاتمی و ... به حل مسائل اقتصادی اهتمام بگذارد. حتی اگر این خواستهها هم به حق باشد؛ بهتر است در سال 95 تمرکز اصلی روی حل معضلات اقتصاد و تولید باشد.
در انتها از اینکه تلاش و همت شرکت تعاونی لیتوگرافان ایران در کنار اتحادیههای چاپخانه داران سراسر کشور اتحادیه و تعاونی ناشران و تعاونی مطبوعات و انجمنهای واردکنندگان و کارتن و ورق به بار نشست و هیئت دولت در تاریخ 19/12/94 با همت و پشتیبانی جناب دکتر جنتی وزیر محترم ارشاد با افزایش تعرفه واردات کاغذ مخالفت شد که این را به عنوان عیدی دولت محترم به اهالی صنعت چاپ ، نشر و مطبوعات میپذیریم.