فیلم نفس یادآور نوعی قصه گویی و خیالپردازی فراموش شده است
جلسه نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم نفس با حضور نرگس آبیار، عماد افروغ، محمد رحمانیان، امیر پوریا برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ نرگس آبیار شب گذشته یکشنبه ۱۵ اسفند بعد از نمایش فیلم سینمایی نفس در پردیس چارسو با اشاره به اینکه دنبال تکرار خود نبوده است؛ گفت: من بارها از همان ابتدا که «شیار ۱۴۳» دیده شد اعلام کردم که قرار نیست از این به بعد فقط در همین ژانر کار کنم.
وی ادامه داد: البته باید بگویم قصد ساختن «نفس» را نداشتم. «نفس» یه رمان بود که میخواستم چاپ کنم اما بعد از اینکه آقای پورمحمدی قصه را خواند به من پیشنهاد ساختن فیلم را داد. تبدیل رمان به فیلم واقعا سخت بود زیرا قصه براساس شیرینزبانیهای کودکانه نوشته شده بود و من فکر میکردم چگونه این شیرین زبانیها را تبدیل به تصویر کنم که جذابیت آن از بین نرود. بنابراین سعی کردم برای ساخت این فیلم، هرچه بیشتر به جهان این کودک نزدیک شوم.
آبیار اظهار کرد: ایدههای اینچنینی بسیاری دارم که میتواند به فیلم تبدیل شود به گونهای که فیلمهایم به شدت با هم متفاوت باشد. به نظر من فیلمهایی مثل «نفس» مخاطب را به تفکر وامیدارد ولی با وجود چنین آثاری مخالفت میشود و منتقدان هم حوصله دیدن فیلمهایی از این دست را ندارند.
آبیار با اشاره به اهمیت و نقش مکتب خانهها و نحوه آموزش قرآن به کودکان گفت: در آن زمان در مکتبخانهها خشونت وجود داشته اما معلم قرآنهای مهربانی هم بودهاند. همانگونه که بعد پدربرزگ را نشان میدهیم که عمامه سبزی هم به سر دارد و با مهربانی و لطف قرآن را به بچهها آموزش میدهد. بدون اینکه رویکرد خاصی داشته باشم قصدم این بود که زندگی بهار را همانگونه که بوده نشان دهم.
وی با شاره به اینکه روای فیلم کودک است؛ افزود: وقتی راوی کودک است لازم است که فیلم از نگاه او دیده شود. در زمان فیلمبرداری از ساعد نیک ذات فیلمبردار خواستم که دوربین هم سطح قد بهار باشد و قرارمان این بود که نقطه نظر بهار و در عین حال لانگ شاتی از بازیگر داشته باشیم. در واقع دلم میخواست حتی یک جاهایی همه چیز را به هم ریخته ببیند ولی نگران تماشاگر بودم که نپذیرد و فکر کردم بعد از «شیار ۱۴۳» بهتر است که قدمها را کمی آرامتر بردارم.
کار گردان فیلم نفس با تاکید بر اینکه بازیگران کودک همه توان خود را برای بازی در فیلم گذاشتند: ما در فیلم خط کشی داشتیم که از جنس فوم بود اما با اینکه درد نداشت ساره واقعا هنگام زدن ضربهها میترسید و گریه میکرد. در جای دیگری از فیلم ناچار شدیم به ساره روغن کرچک بدهیم برای اینکه حس حالت تهوع را ایجاد کنیم؛ سومین بار به او گفتم دیگر متوجه شدهای که حس حالت تهوع چگونه است بدون روغن کرچک آن را انجام بده و او گفت: نه، میخورم پس حس چه میشود؟!
نرگس آبیار درباره تغییر ظاهر بچهها و بزرگ شدن آنها با گذشت زمان توضیح داد: کل داستان حد فاصل اواخر سال ۵۶ تا ۶۰ رخ میدهد و برای نشان دادن تغییرات ظاهری بچهها برای دخترها کفش پاشنه دار آوردیم و سعیکردیم از لباسهایی استفاده کنیم که قد آنها را کشیدهتر نشان دهد. حتی برای محمدرضا شیرخانلو اندکی سبیل طراحی کردیم. البته این نکته نیز وجود دارد که بچهها در این سن و سال گاهی خیلی رشد نمیکنند و بعد ناگهان رشد سریعی دارند. ولی به هر حال ما سعی کردیم با لباس و حتی نوع روسیر سر کردن بهار این گذر زمان را نشان دهیم.
کارگردان فیلم «نفس» در پایان درباره گریم سنگین پانتهآ پناهیها، توضیح داد: پناهیها در این فیلم به لهجه قمی حرف میزند. برای رسیدن به این لهجه تعدادی از افراد آمدند و او ساعتها با آنها حرف میزد تا بتواند این لهجه را در بیاورد. آنها دقیقا چنین رفتارهای غلوآمیز و دایره واژگان بسیار بزرگی دارند. کاراکتری دارند که به محض جمع شدن کنار هم حتی در عزاداریها هم حرفهایی میزنند و میخندند.
گلاره عباسی یکی از بازیگران فیلم نیز گفت: کاراکتر خانم قهرمانی در فیلم به دلیل نوع پوششی که دارد و به موجب اعتقادی که به حجاب خود دارد تصمیم میگیرد کار را ترک کند و این نکته گذراست و خیلی از تماشاگران متوجه آن نمیشوند که معلم چرا میرود. فیلم سینمایی «نفس» برای من خوشایند بود و جنس بازیگری که آبیار میخواست را دوست داشتم سلیقه آبیار سلیقهای است که بر اساس آن همه بازیگران در فیلم خوب هستند.
وی ادامه داد: من متولد سال ۶۲ هستم و خاطرات گنگی از دوران جنگ دارم اما این فیلم برایم خیلی جذاب است. به نظر من «نفس» فیلم خوب و پرجسارتی بود و مهمترین نکته این است که نقش فیلمهای نرگس آبیار شعاری نیستند.
امیر پوریا (منتقد جلسه) نیز با تمجید از فیلم نفس گفت: اهمیت این فیلم از آن جهت است که بر خلاف آنچه امروز در جامعه ایران وجود دارد، ذهنیات یک کودک به خیالپردازی نزدیک میشود و همچنین اهمیت پایانبندی فیلم از این رو است که ما بچهای را با آن همه استعداد، توانایی و خلاقیتهایی که دارد در آن بمباران از دست میدهیم.
وی ادامه داد: بعد از «شیار ۱۴۳» توقع این جنس نگاه به عواطف کودک را در فیلم شما نداشتم. صادقانه اینکه به نظرم نمیآمد این حجم از درک شیطنتها و بازیگوشیهای کودکانه در سازنده فیلمی همچون اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» نداشتم.
امیر پوریا اظهار کرد: متاسفانه در ایران هر چیزی که با خیالپردازی همراه باشد طرفدار ندارد، حتی نوجوانان ایرانی بر خلاف نوجوانان سایر کشورها علاقهای به این گونه آثار مبتنی بر خیالپردازی نشان نمیدهد و ما میبینیم برخورد مخاطب با خیالپردازیهای بانمک دختر بچه فیلم عبوستر از آن چیزی است که باید باشد.
وی ادامه داد: دنیای مجازی کارکرد تخیل را در جهان جدید کم کرده و ممکن است ما به مرور تبدیل به انسانهای بدون تخیل بشویم. در حالی که تخیل چیزی است که ظرف ندارد.
محمد رحمانیان کارگردان تئاتر و سینما که در سالن حضور داشت، گفت: هم در ادبیات و هم در سینما نمونههای بسیار خوب و شاخصی وجود دارد که داستان از سوی کودکان روایت میشود.
وی با اشاره به نمونهای از داستانهایی که کودکان راوی هستند بیان کرد: این فیلم یادآور یک نوع سینما و قصهگویی است که از یاد بردهایم. در سالهای دورتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داستانهایی اینچنینی را روایت میکرد که متاسفانه از بین رفته است.
عماد افروغ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با ابراز خرسندی از اینکه فیلم «نفس» را دیده است، گفت: مخاطب این فیلم فقط کودک نبود، ضمن اینکه ما هم کودک هستیم و آرزویمان هم این است که کودک باشیم.
وی ادامه داد: اگر واقعا سینما فیلمی مثل «نفس» است، من مخلص هرچه سینما و سینماگر هستم. این را از این باب گفتم که زمانی که رییس کمیسیون فرهنگی بودم طرحی با عنوان تحقیق و تفحص در سینما مطرح شد و برخی از ابتذالات سینما به نقد کشیده شد و متاسفانه برخی گفتند ما میرویم و علیه تو فیلم میسازیم. گفتم بروید بسازید، اما این فیلم شما و برخی دیگر از فیلمهایی که من بعدا دیدم نشان میدهد که میشود سینما را واقعگراتر، متناسب با نیازهای جامعه و در خدمت رهایی انسان نشان داد.
ساره موسوی نور بازیگر نقش «بهار» نیز درباره ترس و گریه بهار هنگام موشک باران سئوال کرد و گفت که آیا با صدای انفجار ترسیده بوده است؟
ساره موسوی نور تعریف کرد که در بیرون کلاس بمبهای کوچکی منفجر میکردند که ما بترسیم من در ابتدا میخندیدم ولی بعد گریه کردم. جایی که معلم با خط کش کف دستم زد واقعا گریه کردم.
روژانیکی از بازیگران این فیلم نیز در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم را دوست داشتی و هیچ وقت فکر میکردی که روزی بروی فیلم بازی کنی؟ چه چیزی در بازیگری برایت جذاب بود؟گفت :بله. مثلا دوربین، صدا و... و در پاسخ این پرسش پوریا که گفت ناراحت نمیشدی که در فیلم به تو میگفتند چاقاله بادوم؟ پاسخ داد: نه، اصلا.
احسان بازیگر دیگر کودک فیلم که در فیلم نقش «کمال» را بازی کرده بود درباره بازی در این فیلم گفت: فیلم «نفس» مختص هر سنی است و یکی از پیامدهایش این است که ما دوستدار طبیعت باشیم.
استقبال از نمایش این فیلم با وجود آنکه همراه با بلیت فروشی بود بسیار خوب بود و تمامی بلیتهای نمایش این فیلم به فروش رفته بود.
در این نشست؛ عماد افروغ، نازنین بیاتی، محمد آفریده، حسن برزیده، محمد رحمانیان، وحید طالب لو، سعید شهروز، احمد امیرخلیلی، اشکان خطیبی، امیر صباغ نور، حامد عسگری، عمران نیلی و بابک زرین حضور داشتند.