اهالی فرهنگ؛ بیگانگانی در جامعه
محمود عزیزی یکی از اعضای جبهه تدبیر و توسعه بر این اعتقاد است که در تمام سالهای پس از انقلاب در چارچوب قانون تعریفی برای مشاغل هنری ارائه نشده است و هنرمندان بیگانگانی در این جامعه هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمود عزیزی کاندیدای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی؛ از هنرمندان پیشکسوت تئاتر و تلویزیون است که مدرک دکترای خود را در حوزه تئاتر از کشور فرانسه گرفته و از اعضای هنرمندان تئاتر این کشور بوده است که پس از انقلاب فعالیت هنری خود را در ایران آغاز کرد. او در این سالها ریاست اداره تئاتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهدهدار بوده و به عنوان اولین مدیرعامل خانه تئاتر بر این مسند نشسته است.
عزیزی در کنار فعالیتهای هنری در دانشگاه مشغول است و در هیات علمی دانشگاه تهران عضویت دارد. گفتوگوی زیر در حالی با این چهره فرهنگی انجام شده است که او کاندیدای انتخابات مجلس دهم نیز هست.
آقای عزیزی قرار است شما به عنوان نماینده قشر فرهنگ و هنر چه برنامهها و اهدافی را در مجلس شورای اسلامی پیش ببرید و انگیزه های ورود شما برای ورود به خانه ملت چیست؟
درحال حاضر بستر مساعد است که آدم بتواند به عنوان سخنگوی بخشی از جامعه مطالباتش را انعکاس دهد و قانونمند کند. در واقع جامعه هنری ما احساس بیگانگی میکند.
در سالهای گذشته ما نمونههای نادری داشتیم که قانون حامی فعالان حوزه فرهنگ و هنر باشد. به طور کل بعد از انقلاب نیز این بخش منها شده و ما در چارچوب قانون تعریفی برای مشاغل هنری نمیبینیم. و این یکی از اساسیترین مشکلات این حوزه است. شاید به همین دلیل باشد که بعد از سیوهفت سال هنوز جریان خاصی در هیچ یک از حوزههای هنر (سینما، تئاتر، موسیقی، ادبیات،تجسمی) وجود ندارد.
در کشور افراد بی نظری وجود دارند که هم در عرصههای ملی و هم بینالمللی زیبا درخشیدند، اما درست به دلیل اینکه تعریف مشخصی از هنر و نقش هنر در جامعه طی سالیان گذشته تبیین نشده و حمایت قانونی نیز از این حوزه وجود نداشته؛ نتوانستهاند جریان ساز باشند. در همه این سالها تنها موارد خاصی توسط شورای انقلاب فرهنگی تعریف شده که آن هم به دلیل واماندگی در بازوی اجرایی نتوانسته توفیقی داشته باشد.
حتی پیشنهادهایی که به بازوی اجرایی مرتبط با فرهنگ از سوی فعالان این حوزه مطرح شده است به سرانجام نرسیده و به بنبست خورده و ما هم به این دلیل که قوه مجریه جامعه پشتوانه قانونی نداشته؛ نمیتوانستیم از بازوی اجرایی متوقع باشیم.
به هر حال این انگیزه اصلی من برای ورود به خانه ملت است و آرزو می کنم با همدلی و همیاری همه گروههای اجتماعی و سیاسی که در خانه ملت گرد هم میآیند مثل جبهه توسعه و تدبیر اسلامی بتوانیم با همآوایی به وجود آمده این هم افزایی را در رابطه با ایجاد موقعیت هایی که حمایت قانونی پشتش باشد را برای جامعه فرهنگ و هنری کشورمان باز بکنیم.
یادمان باشد جلوههای ویژه تاریخ در چارچوب ارزشهای فرهنگی و هنری آن جامعه نهفته است؛ اگر ما افتخاری داریم در این حوزه است و در این حوزه است که ما میتوانیم پا به عرصه برونمرزی بگذاریم و این پل ارتباطی میتواند از طریق فعالیتهای فرهنگی و هنری شکل بگیرد.
اینها انگیزههای آغازین من برای وارد شدن به این حوزه است که اگر زیرساختهای اجتماعی و جریانهایی بود که ما میتوانستیم نمایندگانی داشته باشیم؛ نیازی به ورود یک هنرمند به این حوزه نبود.
شما به فقدان مواد قانونی در حوزه فرهنگ و هنر اشاره کردید که نمایندگان مجلس در دورههای مختلف به قانون گذاری در این حوزه بی توجه بودهاند و درست به دلیل چنین خلاهای قانونی جایی برای مطالبه از قوه مجریه نیز باقی نمی ماند. آیا بنا دارید برای برطرف شدن این خلاهای قانونی چه قوانینی را در حوزه فرهنگ و هنر تصویب کنید و چگونه امید دارید مواردی که طی نه دوره گذشته قانون نشدهاند در این دوره تصویب شوند؟
به نظر میرسد میان گروههای اجتماعی که اقشار مختلف جامعه را نمایندگی میکنند وجه مشترکی پیدا شده و وجود یک نفر از جریان فرهنگی در لیست جریانهای مختلف سیاسی نشانگر این است که کاستیهای قانون در رابطه با فعالیتهای فرهنگی و هنری و نیاز به آن مورد توجه قرار گرفته و به همین دلیل است که من در جبهه تدبیر و توسعه ایران اسلامی حضور دارم. این نگاه ارزنده ست و آغاز یک گفت و گو میان بخشهای مختلف سیاسی است.
در زمینه اقتصاد هنر چه برنامههایی دارید؟
خیلی مسائل وجود دارد که از کنارشان عبور کردهایم و تنها متوقع از دولت هستیم. در صورتیکه دولت باید در حوزههای دیگر کار کند. دولت سرمایههای عمومی را در جاهایی صرف میکند که خروجی ندارد و این برمیگردد به فقدان برخی قوانین.
بخش قابل توجهی از بودجه دولت برای تولید فیلم هزینه میشود. در صورتی که میتوان با از میان برداشتن موانع و ایجاد شرایط مناسب برای سرمایهگذاران در این حوزه به خودکفایی در حوزه سینما برسیم. در کنار آن دولت میتواند کسب درآمد داشته باشد و مالیات بگیرد. نیاز است که در اقتصاد هنر در حوزههای مختلف مثل جریانهای زیرساختی فرهنگی و هنری سرمایهگذاری شود.
در دورههای گذشته شاهد این بودیم که برخی نمایندگان مجلس برای نمایش فیلمهایی که دارای مجوز اکران بودند مشکلتراشی کردند در صورت ورود نمایندگانی با چنین مواضع تندی به مجلس چه رویکردی را در پیش خواهید گرفت؟
ما در جاهایی غفلت کردیم و در جاهایی به قانون توجه نکردیم. شرایط امروزی ما این را طلب میکند که ما این نگاه را داشته باشیم که با هم هم صدا شویم.
مجموعه گروههای سیاسی که نمایندگی عموم مردم را در جامعه قبول کردهاند همافزایی پیدا کردهاند که این هم افزایی زیباست. آدمها صرفا به دلیل همزبانی که به وجود آمده در لیستهای مشترکی قرار گرفتهاند. نخبگان ، نمایندگان مستقلی که احساس میکنند میتوانند سرفصلهای مشترک داشته باشند یا جبهه توسعه و تدبیر اسلامی نشان میدهد که جامعه به شکلی از نیاز رسیده است که میخواهد با تدبیر آن را توسعه دهد و به نتیجه برساند.
مردم اگر انتخاب هوشمندانهای بکنند خانه ملتی پرشور، قانونمدار و قانونگذار خواهیم داشت که دولتی مدبر و سازنده را میتوانیم انتظار داشته باشیم.
دولت امسال را به عنوان سال تئاتر اعلام کرد اما ما شاهد اتفاقهای خاصی در این حوزه نبودیم؛ غیر از این است که با تقویت تئاتر کشور میتوانیم جامعهای فرهیخته و فهیم داشته باشیم؟
فکر میکنید تا چه حد شما و دیگر نمایندگان مجلس بتوانید این هنر را احیا کنید و جایگاهی برای آن تعریف کنید؟
جامعه تئاتری دو هزار و ۸۰۰ سال است که بر مبنای گفتوگو شکل گرفته است؛ به همین دلیل پریکلس بنیانگذار دموکراسی میگوید اگر ما بتوانیم جامعهمان را با تئاتر آموزش دهیم، مطمئن هستیم که جامعه را به فرهیختگان و انسانهای صالح تحویل دادیم.
لذا افرادی که کار نمایش و فرهنگی انجام میدهند، معمولا آینده جامعه هستند و برای عموم مردم فکر میکنند. و خودبهخود ناچارند هم جامعهشناسی را بشناسند و هم مناسبات بین آدمها هم تحلیلگر رفتار آدمها باشند و هم یاد میگیرند که بدون مدرک، استدلال و دانش قضاوتی نکنند.
در حال حاضر نمیتوانم قضاوتی بکنم و نمیتوانم درباره صداقت آدمهایی که قرار است همراه من در خانه ملت صدای مطالبههای مردم باشند، قضاوتی بکنم، ولی من امیدوارم با این شاکلهای که در گروههای مختلف قرار گرفتهاند و با این هماوایی و همافزایی بتوانیم این اهداف را به سر منزل مقصود برسیم و نمیتوان غیر از این فکر کرد.
بودجه حوزه فرهنگ و هنر را چگونه می بینید و فکر می کنید برای تقویت و قوام بخشی این حوزه چه باید کرد؟
فکر میکنم مجلس باید از چند حوزه بودجه فرهنگ و هنر را ارزیابی کند. اولین بحث بودجه مربوط به زیرساختهاست که بر همگان روشن است طی چهار دهه گذشته سرمایهگذاری چندانی برای زیرساختها نکردیم.
در بعضی حوزهها فعالیتهایی شده که ناکارآمد بودند و یا مثل فرهنگسراها تکساعتی کار می کنند. در حوزه سینما نیز که یکی از سرگرمیهای اوقات فراغت ماست، مشکلات زیادی وجود دارد.
این حوزه هم میتواند تبادل فرهنگی بکند و هم جریانساز اقتصادی باشد. زیرساختهای تئاتری ما به نسبت جمعیتی که در بازار کار است، دچار مشکل است. در حالیکه بسیاری در این حوزه دارای تخصص بالا هستند. نه تنها در حوزه تئاتر بلکه در حوزه تجسمی و موسیقی نیز نیروهایی در کشور وجود دارند که به دلیل عدم برنامهریزی نتوانستیم از این سرمایههای ملی آن طور که شایسته است استفاده کنیم.
قطعا به دلیل نبود برنامه بودجهای برای آن در نظر گرفته نشده است. بحث دیگر دادن سوبسید به اقشار ضعیف جامعه برای استفاده از فرآوردههای فرهنگی و هنری است. خانه ملت باید بودجهای را برای فرهنگ و مصرفکننده عام در رابطه با تولیدات فرهنگی و هنری در نظر بگیرد مطمئنا برای همه اقشار امکان استفاده از این تولیدات وجود ندارد و همه نمیتوانند از آن ها بهرهمند شوند.
پروتکلهای اقتصادی یکی از بخشهایی است که دولت میتواند از آن بهره ببرد، اما مطمئنا به دلیل خلاءهای قانونی دولت تا کنون از آن استفاده نکرده است. در همه دنیا می بایست بخشی از پروتکلهای اقتصادی که امضا میشوند، در بخش فرهنگ و هنر هزینه شوند.
دولت در بودجهریزیاش در حوزه فرهنگ و هنر به بخشهایی بودجههایی را پرداخت میکند که ما خروجی این امکانات را نمیبینیم. در حوزههای مختلف بودجههای اساسی به نام فرهنگ و هنر تصویب می شود ولی ما در آن کارآمدی و ایجاد کاری نمی بینیم. نیروی کارآفرین جامعه حوزه دیگریست که باید نمایندگان ملت به آن توجه کنند. در حوزه فرهنگ و هنر ما نیروهای متخصصی داریم که اگر امکانات و شرایط مناسب در اختیار آنها قرار بگیرد و موقعیتهای اجرایی مرتبط با حمایت قانونی پدید بیاید میتوانند کارآفرین باشند و به چرخش اقتصادی کشور کمک کنند و در واقع رفاه با افزایش رفاه فضای نشاط را در جامعه جاری کنند. امروز جامعه ما نیازمند به این توسعه شده و ما باید به هم زبانی برسیم.
این توسعه نیاز به تدبیری دارد که باید مهندسی شود. با پشتوانه قانونی دولتمردان راحتتر میتوانند برای کاستی این مشکلات روزمرهای که همگان با آن مواجه هستند گام بردارند و روحیه نشاط را در جامعه فراهم کنند.
حفاظت از میراث فرهنگی حوزه دیگری است که فرهنگ و هنر از آن آزار میبیند. این سرمایه جهانیست و ما روزبهروز شاهد وقایع اسفناکی در آن هستیم. آیندگان از ما سئوال خواهند کرد که ما به عنوان شهروندان تاریخساز این مقطع چه کاری برای حفظ اینها انجام دادهایم؟
مضاف بر این ما هم باید میراثی را برای آیندگان به جا بگذاریم. در حوزه هنرهای سنتیمان نیز کوشا نیستیم. علاوه بر اینکه کوشا نیستیم حافظ هم نیستیم. و علاوه بر این که حافظ نیستیم صدمه هم وارد میکنیم. احتمالا این حوزه نیاز به حمایت قانونی دارد که در صورت عدول مجریان دولت شهروندان، مصرف کنندگان و حوزههای تخصصی مربوط به هنر از طریق قانون به آن ورود کنند.
همانطور که خودتان هم فرمودید بودجههای گزافی به سازمانها و ارگانهای مختلف به نام فرهنگ وهنر پرداخت میشود که به هیچ کجا پاسخگو نیستند. آیا ما میتوانیم این انتظار را داشته باشیم که تجمیع بودجههای فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجلس آینده پیگیری شود؟
سئوال شما مثل این میماند که رسولی آمده و شما از آن توقع دارید. من با جماعتی میخواهم به مجلس بروم. اگر مسئله این جماعت تنها اقتصاد نباشد و نیازهای ضروری جامعه نباشد بدین معناست که موضو ع فرهنگ و هنر به عنوان یک نیاز در مسائلشان پذیرفته شده. زمانی که این همزبانی با نگاههای مختلف سیاسی و ژنرالهای سیاسی پدید آمده من را امیدوار میکند که قطعا بتوانم در زمینه رفع پارهای از مشکلات متعلق به قشری که قرار است نمایندهاش باشم کاری انجام دهم. غیر از این ما رسول نیستیم و پیشبینی هم نمیتوانیم بکنم.
قطعا اگر این دغدغه را نداشتم اینجا نبودم. زمانی که من با جمعیتی ائتلاف کردم قصد داریم با این همزبانی مجموعه این مطالبات را در شاخههای مختلف به نتیجه برسانیم. یعنی پذیرش و ورود و قبول کردن و حتی کتک خوردن را قبول کردهایم.