تلویزیون با سینماگران رابطه خوبی ندارد
هاتف علمیردانی میگوید که فیلم آخرش هفت ماهگی درباره خیانت نیست بلکه درباره خطراتی است که خانوادهها را تهدید میکند.
هاتف علیمردانی بعداز ساخت فیلمهایی همچون به خاطر پونه، کوچه بینام و مردن به وقت شهریور؛ در ششمین فیلم سینمایی خود دوباره به سراغ خانواده رفته است. علیمردانی با هفت ماهگی در جشنواره فیلم فجر داستان یک خانواده را تعریف میکند که درمعرض خطر است. گفتگوی ما با این کارگردان را بخوانید.
شما در سه فیلم قبلی به موضوع خانواده پرداختید و در این فیلم نیز داستان یک خانواده ر ا تعریف میکنید. انگار هنوز مسئله خانواده برای شما بسیار مهم است؟
من میتوانم با توجه به پراکندگی و گسترش فرهنگی و هنر ایران بروم و بگردم و هر داستانی را که میخواهم پیدا کنم و آن را سوژه فیلم خودم کنم و فیلم بسازم اما اگر دوربینم را روی خانواده زوم کردم برای این است که امروز خانوادهها را خطرات زیادی تهدید میکند و خانواده مهمترین عنصر در جامعه است که اگر پایه آن سست شود؛ پایه جامعه سست میشود. از طرف دیگر مهمترین حرف هفت ماهگی درباره آدمهایی تازه به دوران رسیده است یعنی از نسلی صحبت میکند که با سرعت شدید فقط ظواهر مدرنیته را گرفتهاند ولی نتوانستهاند خودش را با اصل مدرنیته وقف دهند زیرا ساختارهای فرهنگی در خانواده درست نشده و اگر این ناهمگونی حل نشود؛ مثل یک دمل چرکین سرباز کرده و میترکد. پس هر چقدر درباره خانواده و مسائل آن حرف بزنیم بازهم کم است.این فیلم اصلاً درباره خیانت نیست بلکه درباره سست بودن پایههای خانواده است.
هفت ماهگی از لحاظ داستان در ادامه کوچه بینام است؟
دقیقاً. هفت ماهگی مانند فیلم کوچه بینامی است که آقامهدی (فرهاد اصلانی) ندارد. آقامهدی شخصیت محبوب من است که میتواند بدون افراط و تفریط خانواده خود را حفظ کند. روزی از خودم پرسیدم اگر آقامهدی بمیرد چه میشود و همین حرف سوژه اصلی هفت ماهگی شد در این فیلم ما بجای آقامهدی، مادری داریم که تحت تأثیر شبکههای ماهوارهای رفتار میکند و فقط به فکر خودش است و دنبال رفتن به تور و گردش است.
فیلم اشاره به مستقیم به شبکههای ماهوارهای دارد و بهصورت غیرمستقیم هم به صداوسیمای خودمان اشاره دارد. انگار هیچکس در منزلش برنامههای تلویزیون را نگاه نمیکند؟
امروز شبکههای ماهوارهای بیشترین تأثیر را روی فرهنگ دارند. مادری که تحت تأثیر این فرهنگها قرار گرفته قطعاً نمیتواند فرزندش را تربیت کند و آنچه که تهاجم فرهنگی است همین شبکههای ماهوارهای است و اگر این روند ادامه پیدا کند تبدیل به دملهای چرکی میشود که دیگر راهحلی ندارند. از طرف دیگر تلویزیون باید خانه سینماگران باشد درحالیکه تلویزیون ما را از خودش دور کرده و فیلمسازان این روزها نمیتوانند در تلویزیون حضور داشته باشند. تا زمانی که فیلسمازان نتوانند در تلویزیون کارکنند؛ نمیتوانیم با ماهواره مبارزه کنیم. چرا باید وضعیت صداوسیما به گونهای باشد که یک تلویزیون زرد در خارج از کشور با 50 تا کارمند یک خطر بزرگ برای ما باشد.
انتخاب بازیگران چگونه بود؟ از ابتدا حامد بهداد برای این نقش انتخاب شد؟
شرط اولم برای ساخت فیلم هفت ماهگی حضور حامد بهداد بود و درصورت عدم بازی حامد بهداد این فیلم ساخته نمیشد به جز حامد بهداد؛ باران کوثری هم انتخاب اصلی ما بود و بقیه بازیگران را در طول ساخت انتخاب کردیم.
پایانبندی فیلم قابل توجه است. در آن دنبال چه بودید؟
پایانبندی فیلم یک نوع حدیث نفس است و کلا فیلم حدیث نفس خودم. در پایانبندی دختر بچه را در جنگل زندگی قرار دادم که تنهاست و باید بزرگترها از او مراقبت کنند. زری یا بچههای همیشه به چشم پدر و مادرشان کودک هستند حتی تا 40 سالگی.
گفتوگو: علی زادمهر