صرفهجویی در هزینهها با هنر
میخواهیم یا یکدیگر تغییری در زندگیمان رقم بزنیم. تغییری که هم در نوع گردش و تفریحاتمان مؤثر است هم هزینههایمان صرفهجویی به دنبال دارد. قضاوت کوچک یا بزرگ بودن تغییر بماند برای وقتی یکسری کارها را انجام دادیم.
پیش از هر کاری یک قلم و کاغذ بردارید. در مرحله نخست میخواهیم باهم فهرستی تهیه کنیم از کارهایی که طی یک ماه انجام میدهیم؛ کارهایی فارغ از امور روزمره. این فهرست مربوط به برنامههای تفریحی است. میتواند از پیادهروی به قصد هواخوری باشد تا دورهم بودنهای خانوادگی؛ رفتن به پارک یا رستوران؛ سفرهای کوتاه و بدون برنامهریزی از پیش یا سفرهایی با برنامه؛ رفتن به یک کنسرت یا تئاتر تا موزه و گالری و فرهنگسرا. هرچه به ذهنمان میرسد را بنویسیم. فکر میکنید در فهرست چند نفرهمان نامی از موزه و گالری و فرهنگسرا وجود دارد. بله موزه، گالری، فرهنگسرا. شما که در فهرستتان هیچ نامی از این اماکن وجود ندارد تعجب نکنید. اینها هم مکانهایی هستند که میتوان به سراغشان رفت هم برای تفریح و هم برای توشهچینی فرهنگی که لذتبخش هم هستد. البته لذتبخش بودنش را خودتان تجربه کنید. کاری ندارد. یک روز خود را اختصاص به دیدار موزهای یا گالری بدهید. آثار تاریخی ببینید و یا اگر به گالری رفتید اثری از هنرهای تجسمی و هنرهای مدرن. دیگر تصمیم گیری برای اینکه بار دیگر به چنین جاهایی سربزنید بر عهده خودتان.
اما اگر پیشنهاد تجربه سرزدن به یک گالری خصوصی یا فرهنگسرا مطرح میشود دلیلی دارد که به تأکید کارشناسان اهمیتشان فراوان است. همین موزه معاصر که در خیابان کارگر شمالی تهران قرار دارد را درنظر بگیریم. همان جایی که شاید نامش در فهرست من یا شما دیده نمیشود. نه فقط فهرست تفریحات و سرگرمیها و کارهای فرهنگی این ماهمان که در ماههای گذشته نیز نامی از آن وجود ندارد. مدیرگالری جرجانی، دربارهاش میگوید: «همین موزه معاصر جایی است که یک گنجینه ارزشمند ملی را در خود حفظ میکند. اما مگر چند درصد مردمان از وجود چنین گنجینهای خبر دارند یا به آنجا رفتهاند و از موزه دیدن کردهاند. وقتی موزههایمان با این عظمت در انزوا بماند دیگر چه انتظاری میتوان داشت برای رونق گالریهای خصوصی و کوچک.»
مواجهه با آثار هنری در ژانرهای مختلف نیاز هر آدمی است. حال انتخاب حال و هوا و رشته هنری برعهده خودمان باشد. اما نیاز داریم همانطور که «پویا جرجانی» میگوید: «اگر جایگاه و چرایی هنر برای مردم تعریف شود و درباره ماهیت یک اثر برایشان گفته شود آنگاه میدانند که یک اثر هنری چه نقشی در زندگی آنها میتواند ایفا کند.»
جرجانی ماهیت اثر هنری را برایمان چنین وصف میکند که یک اثر هنری در حوزه هنرهای تجسمی برداشت ذهنی هنرمند از لایههای زیرین یک موضوع است که نمیتوانسته با کلمات بیان کند. حال آمده و این برداشت را در قالب رشتهای از هنرهای تجسمی به معرض نمایش گذاشته است. اکنون مواجهه با این اثر هنری به شما نوعی نگاه تازه به یک موضوع میدهد و علاوه بر لذت بردن از نگاه هنرمند، جنب و جوش تفکر خودتان را نیز دربردارد.
او نیز همچون دیگر دست اندرکاران حوزه هنرهای تجسمی تاکید میکند: «هنر با روح آدمی سرو کار دارد و میتواند آثار مثبت فراوانی را در زندگی او به دنبال داشته باشد.»
لذت بردن، آرامش، هیجان، تفکر، شناختن نگاههایی دیگر گونه به یک موضوع و بسیاری از موارد دیگر آثار مثبت مواجهه فرد با اثر هنری است.
همه اینها گفته شد تا نظر کارشناسی داشته باشیم برای آنکه بدانیم اگر در فهرستمان نامی از گالری، موزه یا فرهنگسرا نیست خود را از چه مزایایی در زندگیمان محروم میکنیم.
یک دست صدا ندارد
حالا بیایید وارد مرحله دوم شویم. در همین لیستی که از تفریحهایمان طی یک ماه تهیه کردیم مقابل هریک از گزینهها مانند رفتن به رستوران، هزینههایی را که متقبل میشویم بنویسیم. دورهم بودنهای خانوادگی هم هزینههایی دارد. پارک میرویم بعدش هم شاید چیزی میخوریم و به خانه بازمیگردیم. هزینههای این را هم حساب کنیم. همه را بنویسیم. شاید در لیست شما مواردی باشد که در لیست من نیست. پس هر کداممان جداگانه برآورد هزینه یک ماههمان برای تفریح را جمع بزنیم و ببینیم چقدر از درآمدمان را صرف این وجه از زندگی میکنیم؛ وجهی که مهم نیز هست و نمیشود کامل از آن صرف نظر کرد. اما شاید بنا بر آنچه در مرحله نخست گفته شد برایمان این پرسش پیش آمده؛ چرا از موضوعی که میتواند در زندگیمان بسیار اهمیت داشته باشد تاکنون چشمپوشی کردهایم.
پاسخش را جرجانی چنین میدهد: «بحث فرهنگی در میان است. شاید درصد بالایی از مردم جامعه ما برداشت درستی از پدیده هنر نداشته باشند. معماری قدیم ما آنقدر آذین بندی چون گچ بری و آیینه کاری و غیره داشت که دیگر نیازی به الصاق یک اثر هنری روی دیوار نبود. اما از دوره قاجار به بعد که معماریها سادهتر شد پدیده هنرهای تجسمی رنگ و بوی قویتری در خانهها به خود گرفت. یعنی حضور یک تابلو روی دیوار یا مجسمهای در گوشهای از خانه میتواند به ارزش بصری و زیبایی آن خانه بیفزاید. اما بهرغم این همه، فرهنگسازی که باید انجام شود؛ نشده است تا مردم جامعه با این الزام به اندازه کافی آشنا شوند.»
او میافزاید: «از یکسو بحث سلیقهسازی مطرح است و از سوی دیگر اینکه در نظام آموزشی ما چقدر به امر آشنایی افراد با مقوله هنر از همان دوران کودکی و رفتن به مدرسه پرداخته میشود»
از قدیم گفتهاند یک دست صدا ندارد شاید با همین ضربالمثل قدیمی است که میشود گفت فقط نظام آموزش و پرورش نتوانسته و نمیتواند تغییر مهمی در نوع نگاه کودکان به مقوله هنر و هنرهای تجسمی ایجاد کند. موضوعی که کودکان از آغاز به تحصیل کلاسی را به عنوان کلاس هنر در برنامه درسی هفتگیشان دارند اما همیشه و الزاماً این کلاس جدی گرفته نمیشود و خانوادهها نیز در بیتوجهی فرزندانشان به کلاسهای هنرشان چندان هم بیتقصیر نیستند.
کارشناس هنری «فرهنگسرای اخلاق» که در منطقه ۱۴ پایتخت واقع است درباره نقش والدین میگوید: «در فرهنگسرای اخلاق کلاسهای آموزشی برپا میشود که خانوادهها فرزندانشان را برای ثبت نام در این کلاسها به فرهنگسرا میآورند. از طرف دیگر در نگارخانه نیز اثار هنری به نمایش گذاشته میشود.»
«مهناز انصافپور» تأکید میکند: «والدین اصولاً بیتوجه به نگارخانه و آثار هنری از کنارش میگذرند. این اتفاق درحالی رخ میدهد که مادران و پدران وقتی فرزندشان را به فرهنگسرا آوردهاند تا در کلاسی ثبت نام کنند میتوانند با او سری هم به نگارخانه بزنند تا فرزندشان علاوه بر بهرهگیری از کلاسهای آموزشی خلاقیت هنری و دید تصویری را نیز درک کند.»
حال برسیم به نقش رسانهها از صداوسیما گرفته تا روزنامهها و خبرگزاریها. همه کارشناسان و صاحبنظران بر نقش پررنگ رسانهها در جهت آشنایی جامعه با هنر و هنرهای تجسمی اتفاق آرا دارند. مدیر نگارخانههای «فرهنگسرای بهمن» در این باره میگوید: «ما تلاش میکنیم که سطح کار را در فرهنگسرا بالا ببریم و به اقشار مختلف فرصت استفاده از فضا را بدهیم. اما واقعیت این است که دیگر فرهنگسرا مانند گذشته پررونق نیست البته در سالهای اخیر به نسبت شرایط بهتر شده است اما رسانهها نیز با معرفی فرهنگسراها، فعالیتهای هنری که در این اماکن رخ میدهد و تشویق مردم به حضور در چنین فضاهایی میتوانند اشتیاق آنها به هنر را افزایش دهند.»
«محمدرضا ملجی» که خود نیز در زمره خوشنویسان قرار دارد چند سالی است مدیریت نگارخانههای فرهنگسرای بهمن را عهدهدار است. او این فرهنگسرا را که در منطقه ۱۶ تهران قرار دارد مکانی مناسب برای علاقمندان به هنر میداند و میگوید: «در این فرهنگسرا دوسالن برای ارایه آثار هنری در فرهنگسرا داریم که گاری یک با مساحتی حدود یک هزار متر و سالن نگارستان با مساحتی حدود ۵۰۰ متر مربع گنجایش آن را دارد که بیش از ۲۵۰ اثر هنری با چیدمانی تخصصی در معرض دید علاقمندان قرار گیرد.»
جسارتی کوچک، صرفه جویی بزرگ
مرحله سوم، مرحلهای است که میخواهیم تغییر کوچکی در فهرستمان ایجاد کنیم. امتحانش بد نیست. چیزی از دست نمیدهیم. نخست نگاهی به زمانی که طی یک ماه برای برنامههای تفریحی خود میگذاریم میاندازیم. اگر هنوز وقت اضافی داریم که در آن زمانها نمیدانیم چه کار باید بکنیم مشخصشان میکنیم. اما اگر وقت دیگری نداریم و برنامههای تفریحیمان کامل است کافی است یکی یا دو برنامه را که اتفاقا شاید تکراری هم باشد حذف کنیم و مورد جدیدی جایگزینش کنیم. موارد پیشنهادی دیدار از موزهها، رفتن به گالریها و فرهنگسراهاست. جاهایی که میتوانیم آثار هنری تجسمی مانند نقاشی، عکس، مجسمه، خط، خط و نقاشی را ببینیم. همچنین به راحتی در هزینههایمان به شکلی درست و در راستای استفادههای فرهنگی صرفهجویی میکنیم.
این برنامهها، برنامههای کمهزینهای است. میدانید ورود به گالریها و فرهنگسراها رایگان است. وارد یک گالری میشویم. آثار هنری ی میبینیم. با افراد دیگری که به همان گالری آمدهاند گپی میزنیم و وقتی از گالری خارج میشویم هم وقتمان را پرکردهایم هم لذت روحی بردهایم همچنین در هزینههای ماهانهمان صرفهجویی کردهایم. یا به یک موزه بریم. ورودی موزه در مقابل صرف غذا در یک رستوران ساده یا یک فست فود قابل مقایسه نیست. جایی که پر است از آثار قدیمی و جدید که هر یک داستانی دارد برای خود؛ روحانگیز و دلگشا.
گزارش از: صنم مؤدی