کوتولههای فرهنگی بهجای دولت خط قرمز تعیین میکنند
من از مسئولان برنامههای طنز خواهش میکنم که از طنزهای خندهگیری دوری کنند چراکه خندهگیری مانند زورگیری است. اینکه مخاطب را جلوی تلویزیون بنشانی و با پخش سریالهای سخیف مغز او را به باد بدهی، همان زورگیری خنده است.
اکبر اکسیر، شاعر طنزپرداز کشورمان نگران مسائل و مشکلات طنز در جامعهٔ امروز ایران است. او در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ به تفکیک طنز و فکاهه پرداخت و نقش مطبوعات و صداوسیما در شناساندن طنز شریف به مردم را مورد تاکید قرار داد.
طنزپرداز، به آنتن قوی نیاز دارد
اکسیر دربارهٔ وضعیتِ امروز طنز ایران گفت: بهطور کلی طنز از اجتماع تغذیه میکند. سوژههای طنز را طنزپرداز و طنزنویس از جامعه میگیرد و مصالح و لوازمی که برای ارائهٔ یک طنز زنده لازم است را این هوشیاری طنزپرداز است که فراهم میکند.
او با اشاره به اینکه طنزپرداز باید از آنتن بسیار قوی برخوردار باشد؛ گفت: او باید بتواند سوژههای روز را با شیرینترین وجه بیان کند و مسائل و مشکلات جامعه را بدون ارائهٔ راهکار ارائه دهد. هر روزی که میگذرد در چهار گوشهٔ این سرزمین وقایع مختلفی اتفاق میافتد که طنزنویسان، حتی پیشتر از خبرنگاران به آن میپردازند. در واقع طنزپردازان، هوش دقیق، منصف و عادل جامعه هستند. اینها اگر مشکل، کمکاری، فساد، ریاکاری و پلیدی را در جامعه ببینند، بلافاصله با شاخکهای حساس خود آن را میگیرند و با حلاوتِ آن، زهر و تلخیهای موجود در آن را نیز نشان میدهند و به ما میگویند که طنزپردار میتواند چشم و گوش جامعه باشد.
این شاعر با بیان اینکه این روزها در نهادهای فرهنگی با کثرت برنامههای طنز روبهرو هستیم، گفت: این روزها حتی در صداوسیما نسبت به طنز توجه خاصی نشان داده میشود و این میتواند اتفاق بسیار خوبی باشد درصورتی که تقسیمبندیها بین فکاهه و کمدی انجام گیرد و طنزِ شریف، نشان داده شود. خندهٔ از سرِ تفکر به نفع جامعه است. درواقع فکاهه تاریخ مصرف دارد و به مسائل روز جامعه میپردازد، اما طنز به دردِ عمیق بشری و مشکلات بنیادی آن میپردازد. چقدر خوب است که در کنار فکاهههای ظریف؛ از طنز شریف هم استفاده کنیم.
اکسیر ادامه داد: اگر بگوییم که ما در ایران هفتاد میلیون طنزپرداز داریم، بیراه نگفتهایم چراکه جمعیت ایران طنزاندیش است. درهر محفل و خانوادهای، دستکم یک نفر بذلهگو وجود دارد. ما باید از این جاذبهٔ طنزاندیشی استفادهٔ مفید کنیم. باید اتاق فکری وجود داشته باشد که کارشناسان جامعهشناسی و روانشناسی در آن گردهم جمع شوند و از این نیروی طنز که هدفش آشوب و سیاهنمایی نیست و حقیقت و راستیآزمایی را طلب میکند، استفاده کنند. وقتی مسئولان به نام قدرت در جامعه میخواهند ریاریکاری، کمکاری و فساد کنند و روی مسائلی کار کنند که با عزت انسان مقابله دارد، طنزپرداز است که میتواند با اشاره به این نکات، جامعهای عاری از هرگونه فساد داشته تشکیل دهد.
طنز تسکینی است بر خشم جامعه/با یک ستون طنز نشریه را توقیف میکنند
او با اشاره به ستونهای طنز مطبوعات که این روزها خیلی کمرنگ شده است، بیان کرد: دولت باید از این ستونها حمایت کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقتی به نشریهای مجوز میدهد، باید شرط مجوز را این بگذارد که این نشریه حتماً یک ستون طنز داشته باشد. ستون طنز گل آقا با نام «دو کلمه حرف حساب» در اوج و شدت جنگ، آنقدر مفید بود که گذشته از اینکه نوعی شادمانی را برای جامعه رقم میزد، میتوانست جایی باشد برای تفنس انسانهای دردمند. این طنزها میتوانست تسکینی باشد بر عصبانیت جامعه.
این شاعر همچنین به مشکلات انتشار طنز در روزنامهها اشاره کرد و اظهار داشت: برخی روزنامهها را آنقدر ترساندهاند که به خودسانسوری رسیدهاند و شعری که برای انتشار به آنها داده میشود را تکه تکه میکنند، به گونهای که مفهوم اصلی آن از بین میرود. در واقع دو چیز است که مملکت را نابود میکند: یکی رعایت نکردن قانون و دیگری رعایت کردن مو به موی قوانین. برخی مطبوعات حتی بیش از سختگیریهای دولتی، سختگیر هستند و خود را سانسور میکنند!
او همچنین وجود این گونه مسائل در صداوسیما را سختتر اعلام کرد و گفت: وقتی برای برنامهٔ زندهای به تلویزیون دعوت میشوم، میدانم که مجری برنامه با چه نگرانیای برنامه را پیش میبرد و سازندگان آنچه خون دلی برای برگزاری آن خوردهاند، مجبورم شعرهای طنزی را بخوانم که مسائلی جز حول محور خانواده نباشد. برنامهسازان صداوسیماگاه بسیار سختگیر از قوانین اصلی نظام عمل میکنند و این یکی از مشکلات طنزپردازان است.
اکسیر معتقد است: در این میان شاعر باید یک آکروبات کار باشد که بتواند خودش را با هر فضایی تطبیق دهد. اینگونه مسائل است که کار طنزپرداز را سخت میکند. برنامههایی مانند «قند پهلو» و «کرسی» برنامههای خوبی است که نشان دهندهٔ رویکرد تلوزیون به شعر طنز است. شبکهٔ آموزش و شبکهٔ شما و همچنین زیر عنوان نقد شعر، برنامههایی هم به شعر طنز اختصاص داده شده است که اتفاق خوشایندی است. من از مسئولان این برنامهها خواهش میکنم که از طنزهای خندهگیر دوری کنند چراکه خندهگیری مانند زورگیری است. اینکه مخاطب را جلوی تلویزیون بنشانی و با پخش سریالهای سخیف مغز او را به باد بدهی، همان زورگیری خنده است. در تلویزیون چهرههای مشهوری مانند مهران مدیری و رضا عطاران هستند که میتوانند طنز ایران را جهانی کرده و به دنیا معرفی کنند ولی بیتوجهی تهیهکنندگان و برنامهسازان کاری کرده است که کار آنها حتی برای ساخت طنز دربارهٔ یک صنف مخصوص هم متوقف شود.
وی افزود: مهران مدیری مغز متفکری است که با استفاده از یک فضا و مکان زمان خیالی مانند برره تلاش کرد که حرف خود را بیان کند. مسئولان باید وسعت نظرشان را بالا ببرند و به طنزپردازان نگاه بهتری داشته باشند. قدرتها به جای توبیخ و حذف شعر و نمایش طنز، وسعت دید خود را بالا ببرند. امروز میبینم که کوتولههای فرهنگی و برنامهسازان ضعیف، بهجای دولت خط قرمز تعیین میکنند! مدیران باید توجیه شوند که با هنر شریف به گونهای برخورد کنند که به فکرسوزی شاعر ختم نشود. کلمات آسیبرسان نیستند. طنزپردازان دشمنان راستین دروغ هستند. اینها به نام شریف ایران لطمه نمیزنند بلکه دست ریاکاران و فاسدان را رو میکنند.
طنزپرداز را با پول و مقام نمیتوان خرید
اکسیر با اشاره به طنز سیاسی درمطبوعات اظهار داشت: متأسفانه طنز سیاسی در مطبوعات اصلاً وجود ندارد، چراکه با کوچکترین حرفی روزنامه توقیف و روزنامهنگاران خانهنشین میشوند. اما اگر مدیریت باشد این اتفاقها نمیافتد. با باز شدن فضای طنز در روزنامهها، مردم هم به مطبوعات اعتماد پیدا کرده و نسبت به آن خوشبین میشوند. باید بدانند که طنزپرداز آدم درستی و قصد سیاهنمایی ندارد. طنزپرداز را با هیچ پول و پست و مقامی نمیتوان خرید. او نه میتواند کاندیدای مجلس باشد و نه میتواند یک سرمایهگذار و رانتخوار باشد. طنزپرداز همیشه علیه فساد اجتماعی اقدام میکند. آنها انسانهای ظریف و آگاه و هوشمندی هستند. آنها باید بالاترین دستمزدها را دریافت کنند اما متأسفانه در جامعهٔ امروز ما آنقدر منزوی و ذلیل شدهاند که حتی حیثیت اجتماعی خود را نیز نمیتوانند بارور کنند.
وی افزود: دولت باید طنزپردازان را بنوازد و در سایههای همین نواخت است که طنز شفاهی ما پیشرفت میکند. مشروطیت توانست طنز را به عنوان یک ژانر اجتماعی جا بیندازد. ما در یک توهم محض فکر میکنیم طنزپردازان خائنینی هستند که سیاهنمایی میکنند در صورتی که آنها قشر پاکدل و پاکدستی هستند.
این شاعر در اشاره به محافل شعر طنز گفت: در برخی از این محافل میبینیم که سوژههای سخیف و متبذل را برای خنداندن بهکار گرفتهاند که من با آن بسیار مخالف هستم. من به خندیدن به هر قیمتی راضی نیستم. خنده به هر قیمتی، زوال عقل است نه توسعهٔ لبخند. توسعهٔ لبخند زمانی اتفاق میافتد که شادمانی با اندوهی همراه باشد و تفکری لابهلای تبسم وجود داشته باشد. من بارها گفتهام که طنزپرداز فرشتهای است که مقداری خردهشیشه دارد.
عصیان در روح طنز جاری است
این طنزپرداز معتقد است که طنز یک نوع ادبی وحشی است که نمیتوان آن را کنترل کرد. این عصان در ذات طنزِ اصیل وجود دارد. اقشار مختلف جامعه و مسئولان آن، باید تحمل این عصیان را داشته باشند. تنها تحمل است که میتواند طنز ایران را ارتقا دهد. مسئولان باید بدانند که طنزپرداز از میهن و دین خودش استفادهٔ بد نمیکند. یادمان باشد که به طنزپردازان مجال دهیم، آن وقت است که فرق طنزِ شریف و سخیف مشخص خواهد شد.
اکسیر با بیان اینکه طنزِ ایران، جزء قویترین طنزهای جهان است، افزود: طنز ایران شگفتانگیزترین طنزهای جهان است و طنزپردازان، آیینهٔ صداقتند. اما متأسفانه یک عده در راستهٔ سریدوزان هستند و دستگاه کپیکاری طنز راهانداختهاند. اگر به طنزنویسانِ شریف فرصت داده شود، آن وقت است که این افراد دستشان رو میشود. آن زمان است که در کشور ما چاپلینها و وودی آلنها سر برمیآورند و طنزپردازانی مثل حافظ، عبید زاکانی و دهخدا دیده خواهند شد. اگر یک روز اتاق فکری برای شناساندن طنزِ شریف تشکیل شود، اتفاق بزرگی خواهد افتاد.
او با اشاره به زبان فارسی و قابلیتهای آن بیان کرد: باید افرادی باشند مسلط به حوزهٔ شعر و طنز، که بتوانند طنز ایران را ترجمه کند. در این صورت دنیا؛ بانگ طنز ایران را خواهد شنید. من طنزهای زیادی از طنزپردازان ترک و آلمانی و شاعران عرب خواندهام و میبینیم که طنزپردازان ایران، هیچ چیز از آنان کم ندارند چون ظرفیت و ظرافت زبان فارسی را هیچ زبانی ندارد. زبان فارسی آغشته به صنایع ادبی است. با پس و پیش کردن یک کلمه، میتوان بهطور کلی معنای جمله را تغییر داد. این همان شگفتی زبان فارسی است و جهان باید متوجه این شگفتی شود.
اکبر اکسیر در پایان سخنان خود، فرجام برجام را به مسئولین تبریک گفت و ادامه داد: لازم است که به طنزنویسان و طنزپردازان شریف ایران هم خسته نباشید بگویم. طنزپردازان در این سالهای تحریم تلاش کردند که با حلاوت آثار خود، کمی این سختیها را قابل تحمل کنند.