«ایریس رادیش» منتقد آلمانی، در کتابفروشی آینده سخن گفت
«ایریس رادیش» منتقد آلمانی، به همراه مهشید میرمعزی و سعید فیروزآبادی به بررسی کتاب «کامو، آرمان سادگی» پرداختند.
به گزارش ایلنا، صبح پنجشنبه 24 دی ماه کتابفروشی آینده در چهل و سومین جلسه صبح پنجشنبههای خود میزبان «ایریس رادیش» منتقد برجسته آلمانی بود تا به همراه مهشید میرمعزی و سعید فیروزآبادی به بحث و بررسی کتاب «کامو، آرمان سادگی» بپردازند که مهشید میرمعزی آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر ثالث نیز آن را به چاپ رسانده است.
در ابتدا علی دهباشی با اشاره به شبهای بخارا که دهمین سال خود را پشت سر میگذارد و اظهار امیدواری که این شبها همچنان استمرار داشته باشد، چنین گفت: امروز این نشست ما متفاوت از بقیه نشستها در کتابفروشی آینده است و طی صحبتهایی که خواهد شد بیشتر با موضوع این نشست آشنایی پیدا خواهید کرد.
سپس فیلمی کوتاه پخش شد که یادآور برگزاری شبهای متعدد بخارا در زمینه چهرههای ادبی آلمانی زبان بود که طی سالهای گذشته به نویسندگان و شاعران آلمانی زبان اختصاص داشته است. از جمله شبهایی برای هرمان هسه، اینگه بورک باخمن، فرانتس هولر، فرانتسوبل، آنه ماری شوارتسنباخ، فردریش دورنمات، ماکس فریش، ریلکه، شب شعر آلمانی و ...
سپس علی دهباشی از وابسته فرهنگی سفارت آلمان، یوستوس کمپر، دعوت کرد که آغازگر این نشست باشد و کار ترجمه سخنان ایشان را فراز فرهودی فر بر عهده داشت.
کمپر گفت: به جاست که در اینجا بگویم خانم رادیش از جمله ده منتقد ادبی برتر آلمان هستند و ایشان از سال 90 با نشریه فرانفکورتر کارشان را آغاز کردند و شناخته شدند و از سال 2013 هم با روزنامه سایت همکاری میکنند. برنامه مشترکی هم داشتند که متأسفانه دو تن از همکارانشان فوت کردند. آقای راینیسکی و آقای هلموت کالاسک و نام این برنامه « کوارتت ادبی » بود که برنامهی خیلی خوب و پر بینندهای بود.
او ادامه داد: با خانم رادیش که صحبت میکردم خیلی از این سفری که داشتند راضی بودند و این سفر برایشان در این کشور فوقالعاده جذاب بوده و از خانم میرمعزی هم که مترجم کتاب ایشان هستند و در این سفر همراه ایشان بودند و به ایشان کمک کردند بسیار سپاسگزارند.
در ابتدا مهشید میرمعزی معرفی کوتاهی داشت از ایریس رادیش و دربارهی او گفت: ایریس رادیش، متولد دوم ژوئیه 1959 در برلین است. وی در رشتههای زبانشناسی آلمانی، زبانشناسی رومانی و فلسفه در دانشگاه فرانکفورت ماین و تویینگن تحصیل کرد. رادیش در حال حاضر منتقد ادبی است. او در 1990، دبیر ادبی هفتهنامه دی سایت شد و از 2013 مسئول پاورقیهای این نشریه است. همچنین در کانالهای مختلف تلویزیونی مجری است.
او ادامه داد: رادیش در یک برنامۀ ادبی مشهور به نام « کوارتت ادبی» حضور مییافت که در آن کتابها و مباحث ادبی مطرح میشد. او از 1995تا 2000 از داوران جایزۀ اینگه بورک باخمن بود که از 1977 با عنوان « روزهای ادبیات آلمانی زبان» در کلاگن فورت به نویسندگان و شعرا اعطاء میشود، همچنین از 2003 تا 2007 رئیس هیئت داوران این جایزه بود. رادیش در سال 2008 از سوی مؤسسه زبان آلمانی، جایزه رسانههای گروهی را برای فرهنگ زبان به دست آورد. در سال 2009، وزیر فرهنگ فرانسه، عنوان « شوالیۀ هنر و ادبیات » را به رادیش اعطا کرد.
میرمعزی افزود: از آثار دیگر رایش میتوان از کتاب قرن، 51 نویسندۀ پرآوازه آثار مورد علاقه خود را در قرن بیستم معرفی میکنند ( 2000) روح اروپا و وطن کوچک، هیچ کس زنده از این جا بیرون نمیآید ( دو مقاله 2006) و مدرسهای برای زنان، چگونه میتوانیم خانواده را از نو کشف کنیم ( 2007) نام برد.
وی همچنین شرحی مختصر از کتاب « کامو،آرمان سادگی» داد و گفت: نتایج و بررسیهای ایریس رادیش « تازهتر از همیشه » است. رادیش که از منتقدان بسیار سرشناس ادبی است، به مناسبت صدمین سالروز تولد کامو، ما را همراه خود به سفری جذاب میبرد. از بلکور، منطقۀ فقیرنشین الجزایر که کامو در آن جا کنار مادر خاموش خود بزرگ میشود تا پاریس خاکستری که تحت اشغال آلمانیها، اخلاقیات این اگزیستانسیالیست جوان را به مبارزه میطلبد. سارتر که رقیب او و فردی مشهور است، کامو را که ضد فاشیسم، ضد کمونیسم و اروپایی است، با تحقیر « پسر خیابانی الجزایری» میخواند، کامویی که برای خود یک غریبه و روشنبینتر از همه است
پس از آن ایریس رادیش از هدف خود برای نگارش این کتاب سخن گفت که سخنان او را دکتر سعید فیروزآبادی به فارسی ترجمه کرد.
رادیش با ابراز خوشحالی از اینکه به این سفر آمده است گفت: آلبرکامو از معدود نویسندگان بسیار بزرگی است که در سراسر جهان، خوانندگان خود را یافته است. زیرا صدای او تا امروز هم زنده و رها از هر گونه رسوبهای ایدئولوژیکی و شرایط زمانی باقی مانده است. بسیار خوشحالم که این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. همچنین آرزو میکنم که ترجمه کتاب باعث شود این نویسنده بزرگ کلاسیک فرانسوی، از نو کشف گردد و خوانندگان جوان ایرانی هم او را نویسندهای بدانند که احساس و شعور را کاملاً در کنار هم تحت تأثیر قرار میدهد.
سپس علی دهباشی خطاب به رادیش به این نکته اشاره کرد: میخواستم به خانم رادیش بگویم که کتاب ایشان بسیار مهم و ارزشمند است ولی در زبان فارسی آلبر کامو از سال 1324 ( 1945) توسط نویسندگانی مثل جلال آل احمد، ابوالحسن نجفی، رضا سیدحسینی و چند تن دیگر از طریق زبان فرانسه به زبان فارسی معرفی شد و نخستین کتابی که به طور مستقل دربارۀ آلبر کامو منتشر شد چهل و شش سال پیش توسط استاد دکتر عزت الله فولادوند به فارسی ترجمه شد و اینک پس از چهل و شش سال، دومین کتاب مستقل را خانم میرمعزی از اثر شما ترجمه کردند. و ما خوشحالیم که این بار از دید یک نویسنده و منتقد آلمانی به یک نویسنده فرانسوی نگاه میشود. باید تفاوتهای خیلی زیادی داشته باشد.
در ادامه محمود معتقدی که کتاب را خوانده بود برداشت خود را از این کتاب بیان کرد: «کامو، آرمان سادگی» زندگی نامهای است که در چشماندازی میتوان بسیاری از سویههای تاریک- روشن زندگی و آثار آلبر کامو را به زیبایی و درستی مورد توجه قرار داد. و نویسنده متن، خانم ایریس رادیش با طرح ده فصل بنیادین از هستی کامو به عنوان کلیدهای اساسی آثارش، فصلهای کتابش را در این ده پرسش اساسی دستمایه جستجوهایی از دل گفتهها و نوشتههای کامو به دست میدهد که هر کدام به جهت زمانی و مکانی، میتواند چشمانداز بخشهایی از خلاقیت و حوادث زندگی نویسنده را در گذرگاه زمان به تصویر بکشد. کلید واژههایی همچون : دنیا، رنج، زمین، مادر، انسانها، بیابان ، شرف، تیرهروزی، تابستان، دریا...
رادیش در پاسخ به این سوال که هجوم اینترنت چه تأثیری بر کتابخوانی کشور آلمان گذاشته است، توضیح داد که از نظر کتابخوانی هیج تأثیری نگذاشته است. اگر ایبوکها را در نظر بگیریم، هنوز 95 درصد با کتاب کاغذی است و پنج درصد با ای بوک که تازه این ایبوک ها حتماٌ به صورت کاغذی هم موجوداند. اما گسترش اینترنت و فضای مجازی تأثیر زیادی بر نشریات هفتگی و روزنامهها داشته است و چون تمام این روزنامهها و نشریات دارای سایت هم هستند، روز به روز خواننده نسخههای کاغذی آنها کمتر میشود.
درباره مهاجرت به اروپا و به ویژه آلمان و بحرانی که این روزها به وجود آمده مطرح شد که رادیش پاسخ داد و گفت: در ابتدا اکثریت آلمانیها با روی خوش با این مهاجران رو به رو شدند و اصلاً نهضتی بود با عنوان « نهضت خوشآمدگویی» چون این اکثریت معتقد بود که جان این پناهچویان در خطر است و باید به آنها پناه داد. اما بعد از حوادث شب سال نو در کُلن همه چیز تغییر کرد و این حوادث بسیار روی افکار عمومی آلمانیها تأثیر گذاشت و این اکثریت از دست رفت و حالا پنجاه پنجاه شده است.
سوال بعدی درباره انتشار کتاب « نبرد من» آدلف هیتلر بود و آیا این مسآله به تقویت نئونازی ها نمیانجامد خانم رادیش در پاسخ گفت : حقیقتی است که این کتاب پس از هفتاد سال به چاپ میرسد و طبعاً موجب خوشحالی نئونازیها شده است اما باید گفت که این کتاب همیشه به صورت زیرزمینی در اختیار نئونازیها بوده . این کتاب با افزودن حاشیهها و تفسیرها و توضیح درباره واقعیتهای تاریخی آن زمان منتشر شده و به منظور استفاده دانشجویان و پژوهشگران تاریخ بوده است. اما مطمئن باشید که من هیچ وقت به این کتاب دست هم نمیزنم.