کدام جریان میتواند حریف تلویزیون شود؟/ تلویزیون وارد مناظره نمیشود
محصصی با بیان این مطلب که تلویزیون نه حاضر به بحث است و نه مناظره؛ گفت: تلویزیون حاضر نیست نمایندهای را در جلسات و همایشهای سینمایی مربوط به مقوله مستند صنعتی بفرستد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ "فیلم صنعتی سرانجام آموخت که باید بر موضوع مورد توافق با صاحب کار متمرکز باشد و گرایش خود را تعیین کند. چنین فیلمی؛ محملی برای کندوکاوهای اجتماعی و زیباییشناختیست. فیلمهای کوتاه صنعتی در دوران آوانگارد با تمرکز بر تکنیک و شکل عالی ساخته شدند و در شیوهشناسی بیل نیکولز، در ردهی مستندهای شاعرانه قرار میگیرند. این نوع فیلم در دهههای 20 و 30 میلادی شکوه انسان دوران مدرن را بازتاب داد و فیلم کوتاه هنری بود؛ اما جدا از این تمایلات زیباییشناسانه، آنچه اهمیت دارد همان ذهنیت مدرن و نقد عصر مدرن است. سینمای مستند صنعتی میتواند در حد خود، در تحقق بخشیدن به آن بسیار کارساز باشد. به این دلیل نوشتن دربارهی این نوع سینما و کارکردهایش اهمیت دارد."
این متن بخشی از مقدمه کتاب «سینمای مستند صنعتی ایران» به قلم محمد تهامینژاد است. محمدسعید محصصی کتاب را در دو بخش «شناخت فیلم مستند صنعتی» و «بررسی تاریخی/ تحلیلی سینمای مستند صنعتی ایران» به مقوله مستند صنعتی تدوین کرده است. با او که خود نیز در زمینه فیلمسازی مستند صنعتی دستی بر آتش داشته و برای برخی موسسات صنعتی ازجمله فولاد مبارکه فیلم ساخته؛ گفتگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
تاریخچه ساخت مستند صنعتی به 60 سال قبل برمیگردد. ایران چه زمانی وارد این حوزه شد؟
از اوایل دهه 20 که سینما به عنوان یک رسانه زبان باز کرد؛ انگلستان و بعد از آن ایتالیا و آلمان شروع به تولید فیلم در این حوزه کردند. در سال 1333 شرکت نفت ایران با همکاری و سرمایهگذاری شرکت نفتی رویال داچ شل ساخت فیلمهای مستند صنعتی را به مدیریت ابراهیم گلستان آغاز کرد. این گروه بسیاری از فیلمهای تولیدی شل را دوبله میکرد یا فیلمهایی درباره پروژههای نفتوگاز میساخت. ساخت حدود هزار فیلم و دوبله 600 فیلم نتیجه کار این گروه بود. فرخ غفاری از شاخصترین چهرههای آن زمان است. قبل از انقلاب تقریبا مستندسازی نبوده که برای شرکت نفت و موسسات دیگری مثل سازمان برنامه و فولاد مبارکه ایران کار نکرده باشد.
آیا مستند صنعتی را باید سفارشیسازی بدانیم؟ چگونه میتوان بین مستند صنعتی و فیلم صنعتی سفارشی تفاوت قائل شد؟
در واقع فیلم مستند صنعتی، سفارشی است. دو دیدگاه وجود دارد. اینکه هر چیز سفارشی در هنر بد است. و این به معنای در خدمت سرمایه بودن است که در آن سازنده استقلال فکری ندارد. اما دیدگاه دومی نیز وجود دارد. بسیاری از متفکران؛ هنر سفارشیسازی را ناپسند نمیدانند. حیات سینمای مستند صنعتی وابسته به سفارش است. فریدون رهنما اولین کسی است که با این مقوله برخوردی منطقی داشته است. زیباییشناختی نکته مورد اهمیت در تفاوت قائل شدن بین این دو مقوله است. پس باید مشخص کرد با چه رویکردی فیلم ساخته میشود. اگر در فیلمتان به طور مستقیم برای شرکتی تبلیغ کنید و از ابتدا تا انتها شرکت سفارشدهنده را به مخاطب معرفی کنید؛ مطمئنا فیلم مستند نخواهد بود و جنبه تبلیغاتی فیلم بیشتر است. اما روش دومی هم وجود دارد که در فیلم موضوعی نشان داده میشود و حتی ممکن است موضوع مورد انتخاب ضرر کالا را نشان دهد یا آلودگیهای محیطی یک کارخانه خاص را به تصویر بکشد اما مستقیما کالا تبلیغ نمیشود و تنها نام شرکت سفارش دهنده در پایان اثر آورده میشود. اینگونه شیوه مستند نه به شعور مخاطب توهین میکند و نه مستقیما کالایی را تبلیغ میکند. این موضوع از دهه 40 و 50 مورد توجه شرکت شل قرار گرفت و تبلیغ نکردن مستقیم وسط فیلم به عنوان یک قانون درآمد. باوجوداینکه این نظریه پیشتازانه مورد توجه بسیاری از شبکه های تلویزیونی بینالملل است اما هنوز در ایران کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
دلیل عدم موفقیت مستند صنعتی در ایران برای رسیدن به چنین نقطهای چیست؟
متاسفانه هنوز در ایران فیلمسازان و مستندسازان موفق نشدند که به شرکتهای سفارشدهنده و بدتر از آن به تلویزیون چنین نکتهای را بقبولانند. از یکسو تلویزیون ما بدون دریافت وجهی قابل توجه راضی به پخش مستندهای صنعتی نیست. و از سویی دیگر شرکتها حداقل استفاده را از تبلیغ میبرند و میگویند حال که ما باید چنین وجهی را باید بپردازیم چرا نباید تبلیغ کنیم. نهایتا رابطهای منفی بین تلویزیون و سفارشدهنده به وجود آمده است. سینمای مستند صنعتی در ایران مثل چیزی که در خارج از کشور وجود دارد؛ نتوانسته پا بگیرد و سیر تحولی پیدا کند. در نتیجه باوجود اینکه این حوزه پتانسیل بالایی برای درآمدزایی مستندسازان دارد و برای سفارشدهندهها نیز کاربردیست با این حال در ایران مغفول مانده و نتواسته جایگاه واقعی خود را پیداکند.
در طول این سالها مستندسازان این حوزه تلاشی برای برقراری ارتباط با تلویزیون داشتهاند؟
کدام جریان میتواند حریف تلویزیون شود؟ من بارها در سمینارها و بهصورت کتبی و شفاهی به این موضوع اشاره کردهام که این روش تلویزیون اشتباه است و با ضرورت توسعه کشور و صنعت منافات دارد. تلویزیون تنها به فکر درآمد و جذب آگهی است که حتی این روش از لحاظ شرعی هم مشکل دارد. برنامههای فوتبالی و در راس آنها 90 بیشترین جذب آگهی را دارند اما آیا تلویزیون پولی به باشگاهها پرداخت میکند؟ تلویزیون حتی وارد تعامل نمیشود. من در سه جشنواره مسئول برگزاری همایشهای درباره مقوله صنعتی بودم اما با وجود اصرارهای ما تلویزیون حتی حاضر نشد نمایندهای در این جلسات و همایشها بفرستد. ما نمیتوانیم حتی یک چهره دانشگاهی تلویزیون را به بحث بکشانیم. نه حاضر به بحث هستند و نه مناظره.
آیا برای ساخت فیلمهای مستند صنعتی؛ مدارک و مستندات لازم در اختیار فیلمساز قرار میگیرد یا مستندسازان اینجا هم با خطوط قرمز مواجهاند؟
درمورد صنایع خط قرمز زیادی وجود ندارد. البته بهطور کلی محدودیتهایی هست. برای ساخت صنایع نظامی و موشکی هیچ فیلمسازی نمیتواند فیلم بسازد و خودشان فیلمهای مورد نیازشان را تولید میکنند و بایگانی میشود. اگر در کشور ما امکان دسترسی آزاد به اطلاعات برای همه وجود داشت و در رسانهها نیز بحث و مباحثه در ارتباط با بسیاری از موضوعها آزاد بود که طبیعتا صنایع هم خطقرمزهایشان را کمتر میکردند. سینما محصول دموکراسی و تقویتکننده آن است. من در فیلمهای مستند صنعتی کشورهایی مانند ژاپن دیدم که در مورد موضوعات مختلف طبیعی و صنعتی با دید انتقادی فیلمهای مستند ساخته شده اما چنین دیدگاهی کمتر در ایران وجود دارد.
شما از عدم همکاری تلویزیون سخن گفتید؛ اما از نقش مستندسازان صنعتی برای ارتقای این حوزه صحبتی نکردید. مستند صنعتی چه پتانسیلهایی دارد و آیا مستندسازان سعی در تشریح این ظرفیتها به صنعتگران و تولیدکنندگان داشتهاند؟
باید اعتراف کنم؛ شاید بخش اعظم مشکلات به تلویزیون مربوط باشد اما نمیتوان همه تقصیرها را گردن این نهاد انداخت. بخشی هم ناشی از مستندسازان است. چون کمتر به این حوزه ورود میکنند. اگر وارد این مقوله شوند و ظرفیتهای این رسانه را بشناسند؛ مطمئنا اتفاقات بهتری در این حوزه خواهد افتاد. از طریق فیلم مستند صنعتی میتوان واقعیتی که در صنعت اتفاق میافتد را شناخت، خلاقانه تفسیر کرد و تصویر آن را به مخاطب نشان داد. صنعتگران به این دلیل که در بطن صنعت زندگی میکنند و خود را از بالا میبینند؛ شناخت درستی از وضعیت صنعت ندارند. مستندسازان باید دلیل نیاز صنعتگران وتولیدکنندگان به فیلم صنعتی را به آنها توضیح دهند و خودشان این بستر را بشناسند و درک کنند. آنها باید محاسن و معایب را کنار هم ببینند و به تصویر بکشند و خروجی قابل استنادی تهیه کنند که به نفع صنعت باشد. داشتن دیدگاه در فیلم مستند صنعتی بسیار مهم است. مستندسازان باید این مقوله و این رسانه را جدی بگیرند و سعی کنند اول صنعت را و بعد سفارش را بفهمند. مسامحه بین صنعتگر و مستندساز از طریق گفتوگو بهوجود می آید به گونهای که فیلمساز با منطق و بدون جدل؛ سفارشدهنده را برای نشان دادن نقاط منفی کارش قانع کند.