مناقبخوانی، گونه فراموش شدهای از هنرهای آیینی و سنتی است
مراسم مناقبخوانی به مناسبت اربعین حسینی، عصر دیروز (دوشنبه، 9 آذر) در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
به گزارش ایلنا، اردشیر صالحپور (محقق نمایشهای سنتی ایرانی و مدرس دانشگاه) در ابتدای این مراسم درباره این شیوه نمایش اظهار داشت: مناقبخوانی گونه فراموششدهای از هنرهای آیینی و سنتی ماست که این مساله به دلایل عدیده از جمله گذار سنت و مدرنیته ایجاد شده است که البته این مهجوریت عجیب نیست چون ما همواره آنچه خود داشتهایم از بیگانه تمنا کردهایم.
وی با بیان اینکه کسانی که این هنر را می دانند و اجرا میکنند به عدد انگشتان یک دست هستند، گفت: مناقب، جمع منقبت است که مناقبخوان در این شیوه، اشعار مدح و ذکر حماسهها و دلاوریهای معصومین علیهم السلام را همراه با یک نمایش کوتاه میخواند.
صالحپور اضافه کرد: مناقبخوانی یک هنر کاملا مردمی است و مناقبخوانان در کوی و برزن در حال گردش هستند و شعر میخوانند.
این استاد دانشگاه افزود: منقبتخوانیف ترکیبی از نظم و نثر است، شیوهای از مرصعخوانی که البته به متون مذهبی محدود نمیشود و متون ادبی مختلفی با این روش نوشته شده است. به عنوان مثال، گلستان سعدی که بعد از نوشتن چند خط نثر، از شعر نیز استفاده میکند. درواقع باید گفت که این شیوه، روش مورد پسند ایرانیان است چراکه شعر، یکی از شاخصههای فرهنگ ایرانی است و به قول ادوارد براون، از هر 10 نفر ایرانی، 9 نفر شاعرند و یک نفر دیگر هم شعر بقیه را از حفظ است!
وی همچنین گفت: اگر به مشاغل مختلف نگاه کنید، بیشتر متوجه این علاقه به شعر از سوی ایرانیان میشوید. مثلا در حمام میبیند که نوشتهاند: «یه سپارد به بنده وقت ورود/ نسپارد اگر شود مفقود/ بنده مسئول آن نخواهم بود یا این ابیات که که بقالها و عطارها در معرض دید مشتریان خود قرار می دادند: ای مرد شریف هر که هستی/ نه نسیه دهم نه وجه دستی/ چون ترا طالب ملاقاتم/ مکن از نسیه تلخ اوقاتم!»
صالح پور اظهار داشت: میتوانم به جرات بگویم که هیچ ملتی به اندازه ایرانیان، عاشق شعر و به دنبال آن، موسیقی نبوده و نیستند.
او اضافه کرد: مهمترین کتاب درباره مناقبخوانی مربوط به قرن 9 هجری است با عنوان فتوتنامه که یکی از منابع مهم شناخت فرهنگ ایرانیان است. کتاب جامعی که شش – هفت باب دارد و در باب ششم، به ارباب معرکه پرداخته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ملاحسین واعظ کاشانی در این کتاب، به ویژگیهای مناقبخوانی و مناقبخوانان پرداخته و درواقع، مناقبخوانی را در زمره معرکه حساب کرده است. به عنوان مثال او گفته که مناقبخوانان اهل بازی هستند یعنی به نمایش هم میپردازند، یا گفته که مناقبخوانان اهل سخن هستند و برعکس پردهخوانان و نقالان که جای مشخص و ثابتی دارند، راه میروند و به تبلیغ و اشاعه دین میپردازند.
صالحپور گفت: کتاب «النغز» یکی دیگر از کتابهای مهم در اینباره است که به دفاع از ارزشهای شیعی میپردازد. این کتاب به چند مساله درباره مناقب خوانان اشاره کرده و درواقع به آنها پیشنهادهایی داده است. اول اینکه سخنان حضرت رسول درحق حضرت علی (ع) را عنوان کنند. دوم اینکه به جای گردش در بازار، جای ثابتی برای خود در نظر بگیرند. سوم اینکه لباس پاکیزه به تن کنند و...
وی در پایان نیز گفت: شاعران ایرانی زیادی درباره منقبتخوانی شعر دارند از جمله خواجوی کرمانی، حکیم ثنایی، کسایی مروزی، قوامی رازی و.... و معروفترین نمونه شعر برای این نوع نمایش نیز از کسایی مروزی است که میگوید: مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر/ بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار/ آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد/ جز شیر خداوند جهان حیدر کرار/ این دین هدی را به مثل دایرهای دان/ پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار/ علم همه عالم به علی داد پیمبر/ چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار
در پایان سخنرانی صالحپور، مرشد رضا و مرشد صادق طریقت اصفهانی که از اصفهان آمده بودند، بخشهایی از ماجرای روز عاشورا را تعریف کردند و شعرهایی در منقبت حضرت علی (ع) خواندند.