نگاه دولتی به سینما همیشه وجود داشته است
مجید برزگر معتقد است که نگاه حاکمیتی و دولتی به سینما همیشه وجود داشته یعنی دولت میگوید من پولش را میدهم و آن چیزی که من گویم باید ساخته شد.
به گزارش ایلنا، مجید برزگر؛ شنبه (7 آذرماه) در نشست نقد و بررسی فیلم پرویز در مشهد درباره مقوله شهرنشینی و سهگانهاش گفت: پیداست که مختصر علاقهمندی به شهر و شهرنشینی داشتهام. من در شهری زندگی میکنم که متعلق به آن نیستم ولی نیمی از عمرم را آنجا گذراندهام. بنابراین به عنوان ناظری از بیرون میتوانم به تهران دقیق خیره شوم و آدمها را نگاه بکنم. ممکن است به شیوه متفاوتی – و این را با احتیاط میگویم – آنطور که خودم دوست دارم نگاه کنم.
وی ادامه داد: هر سه فیلمام را از این منظر ساختم. فیلم سومام هنوز در ایران اکران نشده است ولی قصه آن هم درباره یک پیرمرد است و آن هم در شهرکی در تهران میگذرد. به نوعی فیلم آخرم تکمیلکننده یک سه گانه است. فیلم اول (فصل بارانهای موسمی) درباره نوجوانی ۱۶ساله بود، پرویز را هم که دیدید درباره یک مرد پنجاه ساله بود و فیلم سوم هم درباره یک پیرمرد ۸۴ ساله روایت میشود. این را هم بگویم که وجود «شهرک» در فیلمهایم چندان آگاهانه نبود. من فیلمنامه سوم را که نوشتم، متوجه شدم که یک خط و ربط مستقیمی به هم دارند. گفتم حالا میشود به عنوان یک سهگانه به آن نگاه کرد. خودم از این موضوع مطمئن نیستم ولی خب باید دید مخاطبان هم میتوانند به این نتیجه برسند یا نه؟
برزگر ادامه داد: رویکردم این بود که به اصل ماجرا برسم و زوائد را حذف کنم و احتمالا تماشاگر به فکر فرو برود و حدسی بزند. ما خیلی به سابقه ۵۰ساله زندگی پرویز را نیاز ندارم. آن چیزی که در فیلم به آن اشاره میشود به نظرم کفایت میکند. اینکه نشان بدهیم این چیزی که شما میبینید ماحصل گذشته پرویز است، فکر کردم که لازم نیست بخواهیم کاملا نشانش بدهیم و فیلم به اندازه کافی همه چیز را میگوید. در سینما عدهای از کارگردانها بودند که بیش از یک فیلمساز عمل کردند. مثل روبر برسون و اُزو. آنها در زمانهای وارد سینما میشوند و کاری میکنند که بیش از چیزیست که ما از سینما انتظار داریم. بله من ازاینها تاثیر گرفتم و اصلا چه کسی هست که بگوید از این بزرگان چیزی یاد نگرفته است. اینها دقیقا کاری را با سینما کردند که نیما با شعر کرد.
برزگر همچنین به مصائب ساخته شدن پرویز اشاره کرد و گفت: آن چیزی که شما امروز روی پرده سینما دیدید همه توان و زور من نبود. من فیلم را در ۲۲روز فیلمبرداری کردم؛ با نصف حقوق یک بازیگر مشهور. واقعا میگویم و هنوز حسرت میخورم. مثلا سکانسهای خشکشویی که چند تا سکانس سخت فیلم هم هست، به خصوص آن صحنه قتل صاحب خشکشویی و باقی صحنهها را من در یک روز فیلمبرداری کردم. چون خشکشویی فقط یک روز در اختیار من بود. طبیعتا خیلی بهتر میشد اگر دو یا سه روز فرصت داشتم.
وی ادامه درباره برخی از بازخوردهها و انتظاری خود داشته؛ گفت: من میفهمم وقتی فیلمی شبیه به پرویز میسازم حتما کسانی ناراحت میشوند و حرص میخورند. به هر حال غلطهایی هم در فیلم است که شما به هر حال آنها بر من میبخشید. ولی وقتی مخاطب فیلمی را دوست داشته باشد و با جهان فیلم ارتباط برقرار کند، دیگر آن چند اشکال را فراموش میکند.
برزگر سپس از سینمالی مستقل حرف میزند و به منابعی که از آنها الهام گرفته؛ اشاره کرده و گفت: فیلم عمرم من «رزتا» اثر برادران داردن است. به نظر من داردنها ادامه منطقی برسون هستند و میشود درباره آنها و سینمایشان کلی حرف زد. خواستگاه سینمای مستقل یکی از آمریکا میآید و دیگری از فرانسه. جالب است بدانید که سینمای مستقل آمریکا از استودیوها میآید و سینمای مستقل فرانسه از دولت! ولی ما هیچ کدامشان را نداریم. نه استودیوهایمان حاضرند به ما در ساخت فیلم کنند و نه دولت. بنابراین باید یک تعریف دیگری از سینمای مستقل در ایران داده شود. شاید بشود با تسامح به این سینمای گفت مستقل یا آلترناتیو یا همین هنر و تجربه؛ منظورم اکران هنر و تجربه نیست بلکه عبارت هنر و تجربه است.
برزگر افزود: نگاه حاکمیتی و دولتی به سینما همیشه وجود داشته یعنی دولت میگوید من پولش را میدهم و آن چیزی که من گویم باید ساخته شد. به همین دلیل این سینما هیچ وقت دارای صنعت نشد. شما به ندرت فیلمی را پیدا میکنید که مستقل بوده، تکنیک و فرم و محتوایش هم خوب درآمده و جزو جریان هنر و تجربه نبوده باشد.