به هیچیک از اهداف انقلابی خود دست نیافتیم
پیر در مقالهاش نوشته بود: ما به هیچ یک از اهداف انقلابی خود دست نیافتیم ولی از طریق صدها برخورد ثمربخش و همکاری خلاق موفق شدیم مسیر پیشرفت را بیابیم و دشواریهای فرآیند خلق اثر را به دقت مشخص کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجید عباسی (گرافیست) در مراسم دهمین سالگرد درگذشت مرتضی ممیز که روز گذشته (6 آذرماه) به همت بنیاد ممیز در خانه هنرمندان برگزار شد، با یادآوری خاطره حضور پیر برنارد (گرافیست مشهور فرانسوی) که 2 روز قبل (4 آذرماه) درگذشت؛ پرداخت.
وی گفت: 23 نوامبر 2015 پیر برنارد طراح بزرگ فرانسوی و یکی از پایهگذاران گراپوست در سن 73 سالگی در پاریس در گذشت. پیر برنارد در جریان شورشهای دانشجویی سال 1968 بر حسب تصادف با رهبران جنبش دانشجویی فرانسه آشنا شد. دانشجویان جوان با گرایشهای چپ و دیدگاههای سیاسی اجتماعی مشابه گردهم جمع شدند و اولین گروه کاری به نام گراپوس GRAPUS را تاسیس کردند و بعدها »ژرارپاری ـ کلاول« به آنان پیوست.
مجید عباسی با بیان اینکه گراپوس ترکیبی از کلمات گرافیک و کلک ناقلا و انقلابی فرانسوی قرن هجدهم است، گفت: آنان سفارشات تجاری را پس زدند و برای گروههای تئاتر تجربی، شوراهای شهرهای در حال توسعه و احزاب چپ فرانسه، موسسات غیر دولتی و انسیتوهای گوناگون آثاری را تحت یک نام خلق کردند که بخش جداییناپذیر گرافیک نیمه دوم قرن بیستم بود.
این گرافیست افزود: بعدها تعدادی دیگر از طراحان از جمله آلکس جوردن و چند تن دیگر به آنان پیوستند تا سال 1990 که به کار گروهی و جسورانه خود پس از 22 سال پایان دادند. پیر برنارد پس از آن مانند بقیه همکارانش استودیو خود را به نام آتلیه خلق آثار گرافیک تاسیس کرد و در آنجا پروژههای گوناگونی را برای سفارش دهندگانی از جمله موزه لوور، انجمن حقوق زنان، سازمان مساعدت برای فرانسویها، ارکستر شانزلیزه، آکادمی موسیقی فستیوال جاز اورلئان، خانه عکس اروپایی و بسیاری دیگر به سرانجام رساند.
وی با یادآوری خاطره حضور برنارد در ایران گفت: پیر در مقالهای به نام نماد گراپوس که در فصلنامه شماره 18 نشان در تاریخ زمستان 1387 منتشر شد؛ برای ما چنین نوشت: ما میخواستیم در کشور خود و در چارچوب فرهنگمان نشانههایی پدید بیاوریم و طراحیهایی خلق کنیم که به طبقات استثمار شده سرمایهداری یاری برساند تا بتوانند مقاومت کنند و با ساختار تجسمی راه حل دموکراتیک شرکت کنند. این عملگرایی اجتماعی موجب شد با مشتریان مبارز گوناگونی همکاری کنیم. ما همواره آماده بودیم از مهارتهای شخصی خود استفاده کنیم، ما به هیچ یک از اهداف انقلابی خود دست نیافتیم ولی از طریق صدها برخورد ثمربخش و همکاری خلاق موفق شدیم مسیر پیشرفت را بیابیم و دشواریهای فرآیند خلق اثر را به دقت مشخص کنیم.
مجید عباسی در پایان گفت: پیر برنارد را چندین بار ملاقات کردم. نخستین بار در فستیوال بین المللی پوستر شومون در سال 2003 که همسفر مرتضی ممیز بودم و دومین بار به دعوت بنیاد ممیز برای سالگرد مرتضی ممیز او را دیدم و بالاخره سومین بار در نوزدهمین فستیوال بینالمللی شومون در سال 2008 که به عنوان داور از جانب وی دعوت شده بودم؛ وی را ملاقات کردم. در سپتامبر گذشته نیز در انتظار دیدارش در کنگره جهانی ای. جی .آی در سوییس بودم که غایب بود و دیگر ندیدمش.
خداحافظ پیر، خداحافظ رفیق شورشی