فیلم سینمایی یا تیزر تبلیغاتی؟!
استفاده بیش از اندازه تبلیغ در فیلمها پدیدهای نو در سینماست. موضوعیکه یا فیلمسازان و تهیهکنندهها خود باید مانع آن شوند و به خواستههای نابجای اسپانسرها تن ندهند. شورای معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز باید به عنوان نهاد قانونگذار به این موضوع ورود کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ ضعیف شدن بنیه اقتصادی سینما. عدم تعادل بین ورودی، خروجی و هزینه و درآمد. بالا رفتن هزینهها و کم شدن مخاطب. ضریب اشغال پایین صندلیهای سینما. سالنهای کم. فیلمهای در صف اکران مانده. گلایهمندیهای سینماگران بهجا و قبول! تهیهکننده برای ساخت فیلم سرمایه ندارد و مجبور به جذب اسپانسر است. این هم قبول! تهیهکننده برای راضی نگه داشتن صاحب کالا مجبور به تن دادن تبلیغ در فیلمش است به جا و به حق! ماجرا زمانی ناحق میشود که به جای به کار گرفتن تبلیغ در راستای فیلم؛ قصه، فیلمساز، تهیهکننده تمام و کمال در برابر اسپانسر سرتعظیم فرود میآورند و بدون ذرهای زحمت و بهره گرفتن از خلاقیت برای بیرون نزدن تبلیغ از فیلم؛ آن را در صورت مخاطب پرتاب میکنند و مخاطب ناچار است در میایهی یک فیلم سینمایی رسما تیزر تبلیغاتی تماشا کند. بازیگر نقش اول فیلم در زمان و مکانی نامرتبط، مستقیم و بدون هیچ ابایی به مخاطب پیشنهاد استفاده از کالایی را میدهد که صاحب آن؛ سرمایهی فیلم و شاید بیشتر از آن را به تهیهکننده پرداخت کرده و حالا تهیهکنندهای که سود خود را پیش پیش برده برای به تعویق افتادن اکران فیلمش عجله دارد و هم و غمش میشود حمایت از بخش خصوصی. حال اینکه اکران برای تهیهکننده بخش خصوصی به معنی جبران هزینه و بعد کسب سود است. اما برای این گروه از تهیهکنندهها که خود را پرچمدار بخش خصوصی معرفی میکنند از همان روز نخست به منزله کسب سود و بسته نگهداشتن دهان اسپانسریست که میلیاردی برای فیلم هزینه کرده و توقع اکران هرچه سریعتر فیلم را دارد.
حد و مرز تبلیغ در فیلم تا کجاست؟ شان فیلم و سینما تا کجا پایین آمده؟ اینکه این فیلمساز میخواهد به جای فیلم؛ تیزر تبلیغاتی بسازد ارتباطی به ما ندارد. اینکه تهیهکنندهها به شمایل آگهیبگیر درمیآیند هم به ما ارتباطی پیدا نمیکند. به این موضوع که اسپانسر برای ساخت تیزر همین کالا و پخش آن از رسانه ملی باید بیش از این مبلغ هزینه میکرد پس ساخت فیلم در سینما را مقرون به صرفهتر یافته و به گمان خودش کار فرهنگی انجام داده هم کاری نداریم؛ اما اینکه تهیهکننده به هر خواسته بهجا و نابهجا اسپانسر تن بدهد؛ سرنوشت فیلم را تغییر میدهد. اگر فیلم را با تیزر تبلیغاتی اشتباه گرفته باشند؛ دیگر با فیلم سینمایی روبرو نخواهیم بود. اینکه تکرار این روش چه اندازه برای سینما مخرب و اندک مخاطب آن را هم دلزده کند؛ امریست بس خطرناک.
حبیب ایل بیگی (معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی) این روشها را پدیدههایی نو در سینما عنوان کرد و به ایلنا گفت: «در سالهای قبل شاهد چنین نمونههایی نبودیم و به همین دلیل در آییننامههای پروانه ساخت و نمایش قوانینی در ارتباط با فرم و میزان بهکارگیری تبلیغ در فیلمها تدوین نشده است و تمهیداتی برای این موارد نداریم.»
وی با منفور دانستن اقناع مستقیم مخاطب حین تماشای فیلم در سینما؛ ادامه داد: «این موضوع باید در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی طرح و مورد ازیابی قرار گیرد که نهایتا میزان استفاده تبلیغ در فیلمها به شکل قانون دربیاید زیرا تا زمانی که قانونی تصویب نشود نمیتوان اعمال سلیقه کرد.»
ایلبیگی مقابله با این روش فیلمسازی را صیانت از سینما عنوان کرد و گفت: «به طور حتم عدم جلوگیری از چنین روشهای فیلمسازی به کلان سینما ضربه میزند. پرداختن به این مسئله درست، به جا و منطقیست و باید این موضوع به نقد گذاشته شود و صاحبنظران نظراتشان را در اینباره که تبلیغ تا کجا، به چه شکل و چهقدر به کار گرفته شود، مطرح کنند.»
معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی؛ جذب اسپانسر را بد ندانست اما به نحوه فرم و شکل آن انتقاد کرد و ادامه داد: «بسیاری از کشورها دستآوردهای بزرگ خود را در سینما تبلیغ میکنند اما اینکه از فیلم و سینما برای تبلیغ محصولات رده پایین استفاده شود کم لطفی به سینماست. این صحیح که در شرایط بد اقتصادی فعلی؛ سینماگران برای تهیه سرمایه باید از حمایت شرکتهای بزرگ و صنعتی برخوردار شوند اما نباید فیلمشان را با قیمت کم تماما در اختیار تبلیغات قرار دهند.»
وی اضافه کرد: «اینکه فیلمسازان هم وغمشان را برای تبلیغات بگذارند به نام کسانیکه میخواهند کار حرفهای انجام دهند لطمه میزند و مطمئنا مخاطب هم فیلمی که پر از تبلیغ است را پس خواهد زد. کمااینکه در سالهای گذشته شاهد نمونه فیلمهایی بودیم که به دلیل عدم توجه به این موضوع به دستآویزی برای خنده و شوخی تماشاگران تبدیل شدند.»
ابوالحسن داوودی (رییس شورای صنفی نمایش) نیز با اعتقاد بر اینکه "استفاده افراطی و غیرعاقلانه از تبلیغ تاثیری معکوس روی فروش فیلم خواهد گذاشت"؛ ادامه داد: «تبلیغات مستقیم و تخت مخاطب را دلزده و در فروش فیلم تاثیر میگذارد. کمااینکه استفاده افراطی و غیرعاقلانه از تبلیغ برای سینما خطرناک و مضر است.»
وی تاکید کرد: «ما در شورای صنفی نمایش میتوانیم در حد تذکرات صنفی این ضررها را به تهیهکنندهها و فیلمسازان گوشزد و یادآوری کنیم.»
کارگردان «رخ دیوانه» میزان استفاده تبلیغ در فیلم را به فهم تهیهکننده و صاحب کالایی نسبت داد که به عنوان اسپانسر وارد ماجرا میشود و گفت: «گاه برخی متوجه نیستند و فکر میکنند که دیده شدن بیشتر اقناعکنندگی را در مخاطب افزایش میدهد در صورتیکه این کار در سینما ضدتبلیغ است.»
داوودی درباره ساخت فیلم نان، عشق و موتور 1000 که بیش از 90 درصد هزینههای آن از طریق جذب اسپانسر تامین شده بود نیز گفت: «به جذب اسپانسر در صورتیکه تبلیغ در اختیار فیلم باشد اشکال و نقدی وارد نیست. به طوری که نه از فیلم بیرون بزند و نه ضد تبلیغ شود. همانطور که ما در این فیلم تبلیغات را در دو، سه پلان آن هم در دل قصه جا دادیم.»