جشنواره مقاومت برای «هیچکس» برگزار میشود!
سالنهای بدون تماشاگر جشنواره تئاتر مقاومت نشان میدهد، چطور بعضی مدیران همچنان با آمارسازی و پروپاگاندای رسانهای؛ بودجه هنرهای نمایشی را بر باد میدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برای بررسی آنچه در بنیاد روایت و جشنواره فعلی تئاتر مقاومت میگذرد باید کمی به عقب بازگشت؛ زمانیکه حفیظ الله رفیعی، مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در روزهای پایانی خردادماه همراه با جواد تمدنی، مدیر روابط عمومی انجمن تصمیم به برگزاری نخستین نشست رسانهای و اعلام خبر انتشار فراخوان پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت گرفتند. تصمیمی دیرهنگام از سوی مدیرانی که خود را مسئول حفظ و گسترش ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس میدانند اما در عمل...
مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در نشست رسانهای اظهار کرد: «تاکنون جلسات متعددی با حوزه هنری، شهرداری، نیروهای مسلح، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و وزارت ارشاد داشتهایم و به توافقاتی نیز در جلسات دست یافتهایم اما متاسفانه در مرحله عمل تنها ماندیم. ما انتظار بیشتری از نهادهای مربوطه داریم زیرا آنان بودجه و امکانات کافی و وافی را برای حمایت از تئاتر در اختیار دارند اما همه متاسفانه چشمشان به انجمن تئاتر است.»
رفیعی در ادامه نشست تاکید کرد دبیر جشنواره نیز به زودی و از بین گزینههای موجود رسما «از طریق انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس» معرفی میشود.
در اندیشه مدیریت جهانی و عاجز از برگزاری جشنوارهای باکیفیت
روزگار برخلاف عرف و انتظار رفیعی پیش رفت و حسین پارسایی ۲۴ مرداد با حکم مسئولی که خود را در خبر ارسالی پنهان کرد، به دبیری جشنواره تئاتر مقاومت منصوب شد. حکمی که انتهای آن حاوی عبارات قابل تاملی بود:
«مرحله نهایی پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت (انقلاب و دفاع مقدس) با شیوهای نوین! و با تاکید بر اجراهای عمومی آثار در سراسر کشور و با هدف بسط و نشر فرهنگ ایثار و شهادت و با رویکرد پاسداشت ۸ سال ایستادگی و حماسه بزرگ دفاع مقدس و نیز اعتلای فرهنگ جهانی مقاومت در آذر ماه ۱۳۹۴ توسط انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس برگزار خواهد شد.»
مسئول اصلی غایب و دو مدیر در میانهاند!
البته اصحاب رسانه برای کسب اطلاع از آنچه در حوزه ریاست بنیاد روایت میگذشت نیاز چندانی به جستجو نداشتند و اظهارنظرهای حفیظ الله رفیعی و حسین پارسایی علیه یکدیگر به خوبی نشان داد ریشه ماجرا کجاست!
رفیعی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد: «حسین پارسایی انتخاب من نبود، اما او مجری برنامههای شورای سیاستگذاری و انجمن است. اگر پارسایی دبیری را پذیرفته یعنی به دستورات شورا و انجمن عمل میکند.»
حسین پارسایی که حکم خود را از رییس بنیاد دریافت کرده بود در تضاد و تناقضی آشکار با گفتههای مدیرعامل انجمن بیان کرد: «من توسط مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت انتخاب شدهام و حفیظالله رفیعی، مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس نیز انتخاب من نیست.»
قطعا همین مسائل موجب شد انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس عملا به حاشیه رانده شود و رفیعی در هیچ یک از نشستهای رسانهای جشنواره مقاومت شرکت نکرد یا اگر حضور داشت کار تا پایان با سکوت او ادامه یافت.
نشست رسانهای - تبلیغاتی دوم و حاشیهها
پارسایی در دومین نشست رسانهای خود ضمن اشاره به انتشار دیرهنگام فراخوان گفت: «با توجه به تشکیل دیرهنگام دبیرخانه تلاش کردیم آثار در چند بخش اعلام شود که بررسی نمایشها برای حضور در بخشهای مختلف ادامه دارد. اما در مجموع به ۱۰۰ نمایش برای شرکت در چهار بخش خیابانی، عروسکی، صحنهای و کودک رسیدهایم که پیشبینی میکنم حدود ۱۵ تا ۲۵ نمایش در بخش صحنهای، ۱۸ نمایش در بخش خیابانی و دیگر بخشها (که به زودی اعلام میشود) در بخش رقابتی شرکت کنند.»
پایان دوران استراتژی مالی – رسانهای
با توجه به این میزان از وقتکشی و بیبرنامگی مسئولان بنیاد روایت و انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس پیشبینی میشد که جشنواره مقاومت در مرحله برگزاری شرایط مناسبی را پیشرو نداشته باشد. احتمالا این عامل و البته روابط صمیمانه بین دو طرف موجب شد رییس بنیاد روایت حکم دبیری جشنواره را به نام پارسایی صادر کند.
چراکه او هنگام مدیریت تئاتری خود در دولت گذشته بهخوبی نشان داد میتواند در زمانهٔ مدیران بیبرنامه – هیئتی - به پشتوانه بودجههای آنچنانی در مدتی کوتاه شکل و شمایلی از جشنواره را چیدمان کند. رویکردی که به گواهی گزارشهای آرشیو شده از دوره مدیران دولت سابق، همواره با اعتراض اهالی رسانه همراه میشد اما با لبخندهای معروف به «سبک آن مسئول فوتبالی» به سرانجام میرسید.
صرف بودجههای چشمگیر برای تشویق گروههای نمایشی به حضور در جشنواره استراتژی مشخص و همیشگی مسئولان منتسب به جشنواره تئاتر مقاومت بوده است. نکتهای که در اظهارات امیرحسین شفیعی، دبیر بخش خیابانی پانزدهمین دوره متبلور شد: «کمکهزینه ۱۰۰ میلیون تومانی یکی از نکات مهم جشنواره است که برای اجراهای عموم و حمایت از تولیدات در نظر گرفته شده و بسیار قابل توجه است؛ بهطوری که اختصاص این میزان بودجه حتی در جشنوارههای معتبری مانند تئاتر فجر هم کمتر اتفاق میافتد.»
گذشته از این اظهارات، کدام عقل سلیم میپذیرد مشارکت «تکههای سنگین سرب» به کارگردانی ایوب آقاخانی، «جان گز» به کارگردانی نیما دهقان، «پدران، مادران، فرزندان» به کارگردانی آرش عباسی (محصول مشترک ایران و ایتالیا) و «قرار» به کارگردانی مهرداد کوروشنیا که همه آنها قبلا با حمایت دولت اجرا شدهاند یا در نوبت اجرایی هستند؛ با دریافت مبالغی اندک اتفاق افتاده باشد.
فراموش نکنیم تجربه قبل نیما دهقان – ترن – هیچگاه از سوی مسئولان بنیاد روایت و انجمن تئاتر انقلاب مورد حمایت نگرفت که نارضایتی و مصاحبههای انتقادی این هنرمند را در پی داشت.
ادامه آمارسازیهای تکراری و سکوت معنادار رسانهها
بخش دیگر استراتژی مسئولان جشنواره مقاومت پس از صرف بودجههای میلیاردی؛ پروپاگاند پیشپا افتاده رسانهای و خبرسازیهای عموما کودکانه است که برگزاری سه نشست رسانهای پیش از آغاز جشنواره! نماد آن به نظر میرسد.
گرچه پارسایی در نشست رسانهای دوم خود، ارسال روزانه ۵ خبر از دبیرخانه جشنواره را نشانهای برای سطح کیفی امور اجرایی و فعالیتهای انجام شده دانست؛ اما حقیقت حکایت دیگری دارد.
دبیر جشنواره تئاتر مقاومت برای اثبات گفتههای خود اظهار کرد: «در ابتدای سال ۷۰۰ اثر نمایشی در پنج بخش بازخوانی و توسط هیئت بازبینی مورد بررسی قرار گرفت. از میان آنها ۱۰۰ اثر منتخب ۱۰۰۰ شب! در ۱۶ شهر کشور اجرای عمومی میشوند. همچنین ۱۴ تالار نمایشی نیز به عنوان محل اجرای این آثار با ما همراهی میکنند.»
رویکرد آماری که رد آن را میتوان از دولت گذشته و فرهنگ تبلیغی حاکم بر آن جریان جستجو کرد. مانند «اجرای ۱۳۹۲ نمایش خیابانی در مرزهای کشور به مناسبت نوروز ۱۳۹۲» و این درحالی است که با گذشت آن دوران نه تنها رسانهها بلکه مردم نیز دیگر برای چنین صحبتهایی تره خورد نمیکنند.
احتمالا همین عامل موجب شد مسئولان جشنواره مقامت در انتهای نشست رسانهای؛ هنگامیکه با سکوت معنادار خبرنگاران و عدم طرح حتی یک پرسش از سوی آنها مواجه شدند؛ برای خود دوران خوش گذشته را یادآوری کردند!
نمونههایی برای اثبات بیخاصیتی جشنواره
اجراهای بخش اصلی جشنواره تئاتر مقاومت در حالی آغاز شد که نمایش «خون و ماتیک» به کارگردانی سروش طاهری در اولین روز روی صحنه رفت اما هنگام اجرا کمتر از ۲۰ تماشاگر شاهد اجرای آن بودند. تا یادآور مثل قدیمی تئاتریها باشد که تعداد بازیگران روی صحنه از تماشاگران آن بیشتر بودند.
گرچه هنگام اجرای نخست نمایش «شام آخر» به کارگردانی احمد سلیمانی ظرفیت سالن تکمیل بود اما جستجویی ساده در سامانه فروش بلیت نمایشهای حاضر در جدول جشنواره نشان داد این نمایش روز گذشته، ساعاتی مانده به آغاز دور دوم اجراها حتی یک عدد بلیت هم نفروخت. این وضعیت به خوبی بیان میکند حضور تماشاگران در اجرای نخست به هیچوجه قابل اطمینان و استناد نیست؛ زیرا در غیر اینصورت روند مورد نظر باید ادامه مییافت.
نمایش «کوچ» به کارگردانی حسین احمدی قاجاری حتی با تخفیف ۵۰ درصدی بهای بلیت تنها موفق شد سه ردیف ابتدایی سالن کمظرفیت خانه نمایش را پرکند. باید توجه داشت یک ردیف از این سه ردیف (۱۸ صندلی) با داوران جشنواره تکمیل شد.
نمایش فولاد «هرگز زنگ نمیزند» به کارگردانی زری اماد که در پلاتو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است؛ براساس آمار روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، طی ۶ اجرا ۱۲۲ تماشاگر داشته که ۵۷ بلیت تمام بها، ۴ بلیت نیمبها و ۶۱ مهمان برای آن ثبت شده و رقم فروش تا ۲۹ آبان ۷ میلیون و ۸۰ هزار ریال است.
«تاریخ انقضاء» به کارگردانی مریم معترف یکی دیگر از نمایشهایی است که اجراهای خود را پیش از برگزاری به اصطلاح جشنواره تئاتر مقاومت آغاز کرده بود و مسئولان برگزاری آن را به حضور در جدول اجراهای خود دعوت کردند. رجوع به آمار فروش این نمایش نیز نشان میدهد مخاطب استقبال شایستهای از اجرا نداشته که دلیل این اتفاق بهطور حتم کیفیت نازل کار تلقی میشود.
نمایش «تاریخ یک مادر» به کارگردانی افشین قاسمی از شرکت کنندگان بخش مسابقه پانزدهمین دوره؛ روز گذشته با حدود ۱۵ تماشاگر در تماشاخانه باران روی صحنه رفت.
همین مَُشت نمونه خروار و عدم استقبال مخاطبان پیگیر تئاتر از نمایشها، نشانی جز کیفیت نازل بخش اعظمی از آثار حاضر در پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت ندارد. نشانهای که هر کارشناسی را از بررسی نمایشهای دیگر بخشها مبری خواهد کرد؛ چراکه همه ظرف یک ماه برای حضور در جشنواره خریداری! شدهاند.
ابهامهایی که همچنان باقی است:
۱- آیا در این جشنواره اتفاقی جز پروار کردن گروههایی که قبلا بودجههای حمایتی خود را از دولت دریافت کردهاند رخ داده است؟
۲- آیا جشنواره پانزدهم با پرداخت مبالغ کلان به گروههایی که از نظر کیفی (در تمام زمینهها) و جذب مخاطب در نازلترین سطح هنری قرار میگیرند؛ کاری جز هدر دادن بودجه میلیاردی انجام میدهد؟
۳- شاید مسئولان جشنواره عنوان کنند با بودجه دریافتی تماشاخانه سرو برپا کردهایم اما میدانیم عمر کوتاه این سالن در زمینی که تا چندی دیگر برای احداث ساختمان تخریب خواهد شد به جایی قد نمیدهد و راهاندازی آن تا چه حد رفتاری غیرحرفهای و بهدور از آیندهنگری است.
۴ - آیا مسئولان جشنواره تئاتر مقاومت فهرست مبالغ پرداختی به گروهها را منتشر میکنند؟
۵ - جامعه هدف نمایشهای جشنواره تئاتر مقاومت دقیقا چه افرادی هستند؟ و چرا آنها از آثار استقبال نمیکنند؟
نتیجه:
پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت به هیچوجه متناسب با بودجه دریافتی عمل نکرده و بیتالمال هدر رفته است. کافیست میزان بودجه دوره پانزدهم را با بودجه سال 94 اداره کل هنرهای نمایشی تا این لحظه مقایسه کنیم؛ آیا عملکرد کمی و کیفی مدیران تئاتر انقلاب و دفاع مقدس با آنچه در سالنهای دولتی روی صحنه رفته قابل مقایسه خواهد بود؟
اگر قرار است دولت حامی و تولیدکننده باشد و بنیاد روایت و انجمن تئاتر انقلاب هنگام درو کردن محصول با جیب پر پول از راه برسند؛ پس به چه عنوان بودجه دریافت میکنند؟
بد نیست مدعیان دلسوز برای تئاتر که در عمل به چیزی جز خود نمیاندیشند اندکی در خلوت تامل کنند که آیا «شیوهای نوین با هدف بسط و نشر فرهنگ ایثار و شهادت و پاسداشت ۸ سال ایستادگی و حماسه بزرگ دفاع مقدس و نیز اعتلای فرهنگ جهانی مقاومت» در جشنواره پانزدهم با چنین کیفیتی عملیاتی شده است؟!
آیا وقت آن نرسیده که بعضی مسئولان پیشفرضهای باندی، جناحی را در انتخاب مدیران کنار بگذارند و با بهرهگیری از مدیران تازهنفس، با انگیزه، کاردان و آیندهنگر فضایی فراهم کنند تا واژههایی مانند دفاع مقدس و انقلاب چنین تخطئه نشود؟