بازی در تئاتر برایم نهایت سرپا ماندن است
الیکا عبدالرزاقی میگوید: اگر قرار باشد خودمان را با عنوان «تئاتری» بودن در جزیرهای قرار دهیم، اصلا درست به نظر نمیرسد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، الیکا عبدالرزاقی، این روزها در نقش «شارلوتا»ی نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آتیلا پسیانی در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود. دانش آموخته آموزشگاه سمندریان گرچه بیشتر با حضور در سریالهای تلویزیونی شناخته میشود؛ اما در مقایسه با همتایان خود تفاوتی ویژه دارد. از تئاتر میآید و در میان فعالیتهای تلویزیونی، همکاری با گروههای تئاتری را فراموش نمیکند. عاملی که به گفته خودش «نهایت سرپا ماندن» را به همراه دارد. در ادامه گفتگو با این هنرمند را میخوانید.
با توجه به شناخت قبلی از شخصیت «شارلوتا»ی نمایشنامه باغ آلبالو، آیا آمادگی طرح چنین درخواستی از سوی کارگردان در شما وجود داشت؟ به این دلیل که کارکتر تفاوتهای چشمگیری نسبت به متن چخوف دارد.
نمایشنامه «باغ آلبالو» یکی از متنهایی بود که همواره علاقه داشتم در آن ایفای نقش کنم. از طرفی دلم میخواست با آقای پسیانی هم همکاری داشته باشم. وقتی عنوان شد قرار است نقش "شارلوتا" را برعهده بگیرم، بهرغم اینکه شخصیت در نمایشنامه چخوف پررنگ و محوری نیست، خوشحال شدم چون به تجربه با گروه تئاتر «بازی» علاقه داشتم. به هرحال شخصیتهای مهمتری در نمایشنامه خلق شده که نقشهای اصلی را ایفا میکنند و شارلوتا یک نقش فرعی به حساب میآید. اما بعد از مطالعه متن متوجه شدم کارگردان نگاه متفاوتی داشته و جذابیت حضور در این نقش برایم بیشتر شد.
واکنش تماشاگر چه بود؟
مخاطب وقتی برای تماشای «باغ آلبالو» به سالن میآید، اصولا از اینکه تا این اندازه به "شارلوتا" توجه شده تعجب میکند و انتظار ندارد کارگردان زیاد به این نقش پرداخته باشد. شاید به این دلیل که کارگردانان دیگر جای کار چندانی برای شخصیت "شارلوتا" درنظر نمیگیرند؛ در نمایشنامه چخوف هم همینطور است و این شخصیت حضور پررنگی ندارد. گرچه نمایش ما در مقایسه با متن اصلی کوتاهتر است، اما همه شخصیتها بهصورت جداگانه فضای معرفی و بازی را بهدست میآورند.
تجربه تماشای اجرای دیگر کارگردانان از نمایشنامه «باغ آلبالو» را داشتید؟
قبلا اجرای نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی روبرتو چولی را در جشنواره تئاتر فجر دیده بودم و اتفاقا بسیار برایم جذاب بود اما فضاهای مدرن ویژهای نداشت. سلیقه شخصی من در کار، به حضور در آثاری که با رویکرد مدرن سراغ متن میروند نزدیکتر است؛ مثل اتفاقی که در نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آتیلا پسیانی هم رخ داده است. این علاقه متعلق به الان نیست، بلکه از ابتدای شروع فعالیتم اینطور بود.
همکاری در نمایشهایی که رویکرد کلاسیک را کنار گذاشتهاند چه نکته قابل توجهی دارد؟
حضور در چنین آثاری توان بازیگری و تخیل بازیگر را به چالش میکشد. به این دلیل که برای نقش، شیوه اجرایی و بازیگری مرز وجود ندارد. البته چارچوب کلی وجود دارد اما در زمینه جزئیات جای کار زیادی میگذارد که موجب کاهش وابستگیها و ایجاد چالش میشود. به همین دلیل همکاری در نمایش «باغ آلبالو» برای من جذابیت زیادی دارد چون گاهی ایدههایی مطرح میشود که بسیار شگفتانگیز است. گاهی به نظر میرسد بازیگران همه با هم یکی شدهاند چون مواردی بیان میشود که شما با خود میگویید، مشابه همین نکته در ذهن من هم وجود داشت.
وقتی متن را مطالعه کردید، درباره دراماتورژی انجام شده توسط آقای چرمشیر روی نمایشنامه «باغ آلبالو» چه نظری داشتید؟
ابتدا مقاومت ذهنی در من وجود داشت، به این معنا که چرا باید در نمایشنامهای مانند «باغ آلبالو» تغییر بوجود بیاوریم؟ اما وقتی متن را مطالعه کردم، دیدم شکل دیگری به ماجرا نگاه شده. خیلی خوب است که گروه تئاتر «بازی» با نویسندهای کار میکند که از ابتدا با توجه به اجرا دست به کار میشود.
تفاوت ایفای نقش مقابل تماشاگر تئاتر در مقایسه با واکنش مخاطبان تلویزیون و دیگر مدیومهایی که احتمالا کار کردهاید، چیست؟
جذابیت اجرای زنده این است که شما نفس به نفس مخاطب هستید و همان لحظه بازخورد دریافت میکنید. بلافاصله بعد از پایان اجرا شما از نحوه تشویق یا استقبال تماشاگر متوجه میشوید که چه چیز انتقال دادهاید و آیا موفق به برقراری ارتباط شدهاید یا خیر؟ اجرا در تئاتر به سرعت شما را از کاستیهای احتمالی مطلع میکند؛ به این ترتیب در صورت وجود ضعف میتوانید برای تداوم رابطه دست بهکار شوید. گاهی احساس میکنید علاقهمند هستید مخاطب لذت بیشتری ببرد اما این رویکرد با هدف اصلی که ارتقاء فرهنگی است در تضاد قرار میگیرد. شاید سلیقه تماشاگر متفاوت باشد اما به هرحال مخاطب خود را پیدا میکنیم و آنها با آنچه انجام میدهیم آشنا میشوند. اما ماجرا در تلویزیون تفاوت میکند؛ چون با تماشاگر عام مواجه هستیم و امکان ارتقاء سطح سلیقه در آنها کمتر است. حتی شاید بتوان چنین عنوان کرد که سیاستگذاران بیشتر به دنبال شناخت سطح سلیقه مردم هستند تا متناسب با آن دست به تولید بزنند. بنابراین مسئله ارتقاء سطح سلیقه در تلویزیون چندان مطرح نیست اما همواره اعتقاد دارم تماشاگر از کار صداقانه لذت میبرد و متوجه آن میشود.
اما آیا این واکنشها موجب بازنگری بازیگر در تواناییهایش میشود؟
نکته شخصی در بازیگری وجود ندارد. ما ابتدا باید این را در نظر بگیریم که تماشاگر باید لذت ببرد. یعنی شما نخست باید توان سرگرم کردن داشته باشید و تفکر خود را در این میان لحاظ کنید. من قطعا از تماشاگر تلویزیون انرژی و ایده دریافت میکنم اما این رابطه با مخاطب تئاتر مستقلتر است و راحتتر میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. در نهایت هم اگر احساس کاستی وجود داشته باشد، بازیگر ناچار به تغییر و افزایش تواناییهایش خواهد بود، چون به هرحال برای تماشاگر کار میکند، نه خودش.
واقعا امروز میتوان بین تماشاگر تئاتر و تلویزیون تفاوت چندانی قائل شد؟
نه؛ این تفاوت دیگر مثل گذشته نیست. هنر تئاتر زمانی هنری شیک بود که فقط بخش خاصی از جامعه به تماشای آن مینشست؛ اما امروز دیگر اینطور نیست. بهویژه جوانان این دوره مثل قبل نیستند که مثلا فقط سریالهای تلویزیونی تماشا کنند؛ بلکه تئاتر میبینند و به آثار سینمایی علاقه نشان میدهند. اما افزایش تعداد مخاطبان در این میان فقط به سیاستگذاری مسئولان بستگی دارد.
میتوان به چنین اتفاقی نگاه مثبت داشت یا زنگ خطر به صدا درآمده است؟
آنچه در اجرای نمایش «باغ آلبالو» شاهد بودم این است که آتیلا پسیانی موفق شده تماشاگران آثار خود را پیدا کند. اما بهطور کل امروز وضعیت امیدوارکنندهتر به نظر میرسد چون تماشاگر کاملا متوجه آنچه رخ میدهد میشود. شاید در گذشته زیاد اتفاق میافتاد که تماشاگر بعد از دیدن نمایشی به کارگردانی آقای پسیانی عنوان میکرد «درک نکردیم منظور کارگردان چه بود» یا «صحنهها زیبا بودند، بازی بازیگران عالی بود اما کامل متوجه نشدم ماجرا چه بود!» اما این روزها وقتی از تئاتر شهر بیرون میروم شاهد گفتگوی تماشاگران درباره نمایش هستم. جوانهایی که الزاما افراد اهل فلسفه و خاص و آنچنانی نیستند اما اظهار نظرهایی میکنند که بسیار برایم جذابیت دارد. نه؛ واقعا احساس خطر وجود ندارد. چون اگر قرار باشد خودمان را با عنوان «تئاتری» بودن در جزیرهای قرار دهیم، اصلا درست به نظر نمیرسد.
با توجه به فعالیتهای متعدد همزمان در سریالهای تلویزیونی و همکاری با آثار نمایشی؛ برای حفظ تواناییهای روحی و جسمی چه میکنید؟
صبحها زود از خواب بیدار میشوم و ورزش را قطعا در دستور کار قرار میدهم. از طرفی به تغذیه هم دقت میکنم اما تاکید دارم همکاری با گروههای نمایشی موجب افزایش تواناییها و رسیدن به مولفههای مورد نیاز بازیگر میشود. به این ترتیب شما تمرین میکنید، متمرکز هستید، خودتان را همواره روی صحنه محک میزنید و مداوم درون خود به جستجو میپردازید. کاری که در تلویزیون انجام میدهیم؛ ولی بازیگران به دلیل زمان طولانی کار و تولیدی بودن سریالها تا حدودی تنبل میشوند. به همین علت بازی در تئاتر برای من نهایت سرپا ماندن است.
عکاس: مهرداد متجلی