مدیران باید تئاتر را به مسئله نظام تبدیل کنند/ برای کاندیداتوری مجلس دعوت شدهام
سرسنگی بعد از مدتها سکوت درباره تصمیم به حضور در انتخابات مجلس؛ از دعوت گروههای سیاسی برای رقابتهای اسفندماه خبر داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجید سرسنگی چندی قبل با مدیریت خانه هنرمندان ایران خداحافظی کرد تا مجید رجبی معمار به عنوان گزینهی بعدی بر صندلی او تکیه بزند. این مدیر پرمشغله همچنان به فعالیت در تماشاخانه ایرانشهر ادامه میدهد و علاوه بر آن گوشه چشمی به تالار مولوی دارد. سرسنگی در این گفتگو علاوه بر تایید احتمال حضور خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی، درباره وضعیت مدیریت هنرهای نمایشی زیر نظر شهرداری، مسائل جشنواره تئاتر دانشگاهی سال گذشته و میزان بودجه جداگانه تماشاخانه ایرانشهر اظهارنظر کرده است.
چرا تصمیم به خداحافظی از خانه هنرمندان ایران گرفتید؟ به این ترتیب سرنوشت حضور در تماشاخانه ایرانشهر چه میشود و تا چه زمان ادامه دارد؟
نزدیک به پنج سال در خانه هنرمندان حضور داشتم و بسیار از این فرصت خوشحالم چون تصور میکنم بیشتر آنچه من برای خانه هنرمندان انجام دادم، این محل برایم تجربه بسیار خوبی به همراه داشت و به عنوان نمونه با هنرمندان زیادی ارتباط برقرار کردم که چنین تجربهای ساده به دست نمیآید.
از روز نخست که بحث حضور من در دانشگاه تهران مطرح شد و آقای نیلی به عنوان یکی از دوستان قدیمی بنده عنوان کردند حوزه فرهنگی دانشگاه به کمک نیاز دارد، وظیفه دانستم در این بخش همراهی کنم. از سوی دیگر احساس کردم در مدت چهار سال و نیم آنچه از دستم برمیآمد انجام دادهام و شاید بهتر باشد فردی جدید با ایدهها تازه امور خانه هنرمندان را به دست بگیرد.
خوشحالم دوستان بعد از گفتگوهای متعدد موافقت کردند این مسئولیت از دوش من برداشته شود. چون ابتدا این نظر نیز مطرح بود که در کنار دانشگاه، بعد از ظهرها در خانه هنرمندان حضور داشته باشم، اما مدیریت در این مجموعه قطعا با حضور تمام وقت یک مدیر بسیار بهتر انجام خواهد شد.
مدیریت ایرانشهر هم نیازمند تغییر باشد، میپذیرم
فعلا در تماشاخانه ایرانشهر حضور دارم اما اگر اینجا هم نیاز به تغییر داشته باشد، میپذیرم. من هیچوقت اصراری برای چسبیدن به یک مسئولیت نداشتم ولی هرجا به وجودم نیاز بوده، کار کردهام. ایرانشهر امروز نظم خوبی دارد و تهیهکنندگانی از ما گواهینامه فعالیت دریافت کردهاند. در تلاش هستیم تهیهکننده را جایگزین ارتباط مستقیم با کارگردان کنیم که رفتار حرفهایتری به نظر میرسد. تماشاخانه تا اینجا مسیر درستی طی کرده و حتی اگر شخص دیگری نیز حضور داشته باشد، همینطور ادامه میدهد.
همواره به بودجه ۴۰۰ میلیونی خانه هنرمندان در سال اشاره شده است، اما آیا تماشاخانه ایرانشهر هم با همین بودجه اداره میشود؟
خانه هنرمندان ۴۰۰ میلیون تومان بودجه دریافت میکند اما امسال ۲۰۰ میلیون تومان جداگانه برای اداره تماشاخانه ایرانشهر واریز شد که البته مبلغ چشمگیری برای مدیریت این محل به نظر نمیرسد و بیشتر صرف امور جاری میشود و پرداخت حقوق کارمندان خواهد شد. بازسازی ساده یکی از سالنهای تماشاخانه برای ما ۸۰ میلیون تومان هزینه داشت.
بخش دیگر بودجه مورد نیاز از بیرون جذب میشود و میزانی هم بهواسطه صرفهجویی در هزینههای جاری در خدمت برنامههای مورد نظر قرار میگیرد. ما از نمایشها درآمد چندانی نداریم و بیشتر آنچه حاصل میشود اتفاقا صرف تبلیغ و اطلاعرسانی برای همین آثار میکنیم. از طرف دیگر تمام نمایشها امکان فروش چندانی بهدست نمیآورند و نیاز است گاهی ما از درصد خود بگذریم.
نظر شما درباره بودجه ۶ هزار میلیاردی عرصه فرهنگ و هنر و سهم ۶ دهم درصدی هنرهای نمایشی در این میان چیست؟ با توجه به اشارهای که اعضای شورای شهر درباره بودجه ۱۵۰۰ میلیاردی شهرداری تهران داشتند؛ آیا امکان اختصاص بودجه جداگانه برای حمایت از آثار نمایشی در شهرداری وجود ندارد؟
در سال بودجه هنگفتی به نام فرهنگ و هنر در کشور صرف میشود اما متاسفانه هزینهها در محل درست صورت نمیگیرد. باید سوال کنیم «چرا با وجود این مقدار پولی که به ظاهر در عرصه فرهنگ هزینه میشود وضعیت تغییر نمیکند؟» بنابراین باید راجعبه این ماجرا فکر جدی کنیم که آیا بودجهای به نام فرهنگ اختصاص پیدا میکند در محل درست هزینه میشود؟ به نظرم اینجا دچار مشکل هستیم.
اعتقاد دارم در مورد تئاتر کوتاهی صورت گرفته و سازمانهای متولی نتوانستند حق تئاتر را از درآمد ناخالص ملی بگیرند. سهم تئاتر نسبت به ظرفیت و کاری که میتواند در کشور انجام دهد بسیار اندک است. اگر تئاتر در کشور قوام و گسترش پیدا کند و به معنای واقعی برای اقشار گوناگون اجتماع پیشنهاد داشته باشد؛ کشور از نظر فکری تکان جدی خواهد خورد.
به نظر میرسد سهم توسعه تئاتر در کشور نسبت به دیگر مولفههای فرهنگی بسیار اندک است. اما مسئله این است که از همین بودجه و ظرفیت نیز به درستی استفاده نمیکنیم و اندیشه درست برای خرج پول و امکانات وجود ندارد. اگر در همین سیستم غلط شما به یکباره ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه تئاتر تعیین کنید، قول میدهم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. بلکه یک مدیر میآید و این پول را مثل حسابدار بین دیگران پخش میکند.
امکان دارد عدهای از پولهای دریافتی ابراز خوشحالی کنند و دو نمایش پر زرق و برق نیز تولید شود، اما در زمینه توسعه هنرهای نمایشی اتفاقی رخ نخواهد داد. ما زمانی در جشنواره تئاتر فجر کتاب سال تئاتر ایران منتشر کردیم اما همه دوستان قوای خود را جمع کردند این اتفاق ادامه نداشته باشد.
ما باید ابتدا برای تئاتر برنامه و سازماندهی داشته باشیم نه اینکه شاهد باشیم مانند سی سال گذشته یک مدیر از راه برسد و سلیقه شخصی خود را اعمال کند و برود.
چرا این اتفاق تا حدودی در سینما رخ میدهد اما در تئاتر شکل نمیگیرد؟
وضعیت سینما بهتر است چون حمایت بیشتری دریافت کرده و این حمایت تنها مادی نبوده است. بلکه این هنر برای نظام اهمیت بیشتری داشته و سینما برایش مسئله بوده اما تئاتر مسئله نبوده است. اگر مدیران تئاتری تنها بتوانند هنر نمایش را برای کشور تبدیل به مسئله کنند بودجه خود به خود میآید. اما تا زمانی که برای تئاتر داخلی، حوزه بینالملل، آموزش این هنر در دانشگاه، کتابهای موجود در فضای دانشگاهی و دیگر عرصهها فکر ی نکردهایم نمیتوان انتظار چندانی داشت.
کافیست به انبار انتشارات نمایش مراجعه کنید تا شاهد کتابهایی باشید که تا سقف چیده شده و مخاطب ندارد و بعد از مدتی خمیر میشود. «تا وقتی ندانیم چطور سرمایهگذاری کنیم نه میلیونها، بلکه میلیاردها تومان خمیر میشود. بنابراین در حوزه دولت استراتژی وجود نداشته است.»
بنابراین علاوه براینکه معتقدم مدیران باید از بودجه تئاتر دفاع کنند، باید به سمتی حرکت کنیم که مدیر پیش از دریافت حکم برنامه خود را اعلام کند. نه اینکه منصوب شود بعد ببیند برنامه دارد یا خیر؟ کشورهای توسعه یافته در حوزه تئاتر آنهایی هستند که برای تئاتر در تمام شئون از جمله حرفهای، دانشگاهی، آماتور و روشنفکری و عامهپسند برنامه داشتهاند.
شاید به همین دلیل از شهرداری انتظار بیشتری میرود؟ چون بودجه بیشتری دریافت میکند و نشان داده در امور مدیریتی چابکتر عمل میکند؛ اما به نظر میرسد در مدیریت تئاتر با موازیکاری مواجه است.
درست است که شهرداری چابکتر عمل میکند و به عنوان نمونه تماشاخانه ایرانشهر با بودجه اندک تاثیرگذار عمل کرده است. اما این نکته را هم قبود دارم که در زمینه حمایت از تئاتر و برنامهریزی برای این هنر درست پیش نرفته و با مشکلاتی مواجه است. به همین دلیل طرحها و پیشنهادهایی مطرح شده که فکر میکنم در آیندهای بسیار کوتاه، «شاهد اتفاقهای خوبی در زمینه هنرهای نمایشی باشیم که سازمان فرهنگی هنری شهرداری در محوریت آن قرار دارد.»
فکر میکنید از رقم ۱۵۰۰ میلیارد بودجه فرهنگی شهرداری تهران چیزی به سمت تئاتر هدایت خواهد شد؟
درست که این رقم زیاد است اما باید توجه کنیم شهرداری تهران هم هزینههای کمی ندارد. اما اعتقاد دارم شهرداری میتواند سهم بیشتری را به تئاتر اختصاص دهد و هرجا بودم به این نکته اشاره کردهام. کافی است شهرداری ۳۰ درصد از هزینهای که برای تاسیس پردیسهای سینمایی سرمایهگذاری کرد، در سال صرف تئاتر کند. به این ترتیب شاهد تحولی ویژه در این عرصه خواهیم بود.
این مشکل در زمینه مدیریت سالنهای نمایشی نیز وجود دارد، چون سایه شما بر تماشاخانه ایرانشهر و تالار مولوی پررنگ است، اما چرا همچنان وضعیت پردیس تئاتر تهران و صبا روشن نیست؟
اعتقاد من از اول این بود که تئاتر در شهرداری باید مرکزیت داشته باشد و نمیتوان آن را توسط چند محل اداره کرد. این به معنی اداره امور توسط یک شخص نیست، بلکه این مرکزیت میتواند زیر نظر یک شورا قرار داشته باشد. در واقع این جمع برای تئاتر برنامهریزی خواهد کرد، فارغ از اینکه مسائل اجرایی توسط معاونت اجتماعی فرهنگی اتفاق بیفتد یا سازمان فرهنگی هنری، ایرانشهر یا شهرداریهای مناطق.
پیشنهاد ما این بود که نمایشخانه ایرانشهر به سبب تجربه و توفیقات گذشته در این حوزه به مرکز تخصصی تئاتر در شهرداری تهران تبدیل شود. به این ترتیب بودجهها بدون حساب و کتاب خرج نمیشود، چون وقتی یک مرکز در این زمینه مسئولیت داشته باشد، بودجه متناسب با عملکرد هر سالن اختصاص مییابد. از طرفی موجب چرخش نمایشها در نقاط محتلف پایتخت میشود و کار برای گروه پس از ۳۰ اجرا به پایان نمیرسد.
این طرح توسط من مطرح شده اما حتی اگر فرد دیگری مسئولیت را برعهده بگیرد تفاوت نمیکند، بلکه اصل طرح مهم است و اگر کار در دست یک مرکز قرار داشته باشد امکان استفاده بهتر از امکانات موجود فراهم میشود. از ابتدا خدمت دکتر قالیباف و دیگر دوستان هم عرض کردم که سیاستگذاری در شهرداری تهران باید توسط یک مرکز صورت بگیرد چون در این صورت امکانات پراکنده میتواند در محلی جمع شود و در خدمت تقویت تئاتر در سطح پایتخت قرار بگیرد.
الان چون ما گریزگاههای متفاوت برای بودجه قرار دادیم امکان مدیریت صحیح منابع وجود ندارد و من امیدوارم روزی در مدیریت شهری شاهد این باشیم در هنرهای مختلف مرکز و مرجع سیاستگذاری واحد باشد.
در بخشی از صحبتهایتان به فصل جوان تماشاخانه ایرانشهر اشاره داشتید، با توجه به مسائلی که سال گذشته در جشنواره تئاتر دانشگاهی رخ داد آیا دانشجویان امسال هم میتوانند به همراهی و حمایت شما امید داشته باشند؟ به هرحال شما علاوه بر سالنهای نمایشخانه ایرانشهر و استاد انتظامی بودجهای را جذب کرده و در اختیار جشنواره تئاتر دانشگاهی قرار دادید.
ترجیح میدهم زمان دیگری در این رابطه صحبت کنم و البته به همین دلیل هم بود که امسال ریاست جشنواره را نپذیرفتم چون سال گذشته اتفاقاتی رخ داد که خیلی شایسته جشنواره نبود؛ من با نیت کمک وارد شدم.
به نظر عملا این اتفاق رخ داد چون هم سالنهایی در اختیار جشنواره قرار گرفت و طبق شنیدهها مبلغ ۸۰ میلیون تومان هم بودجه جذب کردید و در اختیار دبیرخانه گذاشتید.
مبلغ بسیار بیشتر از این بود و چیزی حدود ۲۰۰ میلیون تومان به جشنواره تزریق شد. به هرحال ایرادی نیست چون هدفی جز کمک نداشتم اما از این نظر ناراحت هستم که چرا وقتی میتوانیم نیروها را کنار یکدیگر بگذاریم و جشنوارهای خوب برگزار کنیم، بعضی رفتارهای شخصی موجب میشود افراد خود را جدا ببینند. واقعا امسال دیگر انگیزهای برای ورود به بحث جشنواره نداشتم.
اما با توجه به حضور شما در دانشگاه تهران و نزدیک بودن زمان برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی؛ آیا دانشجویان همچنان میتوانند چشم امید به همراهی شما داشته باشند؟
من اعلام کردم نه به شورای سیاستگزاری میروم و نه سمتی میپذیرم، ولی قطعا به عنوان فردی که به جشنواره و دانشجویان علاقهمند است از هیچ کمکی دریغ نخواهم کرد. اگر یک عدهای درست عمل نمیکنند، گروههای تئاتر دانشجویی مقصر نیستند اما اعتقاد دارم باید بازنگری جدی در جشنواره صورت بگیرد. اینجا هم همان مسئلهای که قبلا اشاره کردم به چشم میخورد؛ یعنی بودجهای اختصاص مییابد اما نتیجه درستی به دست نمیآید و فضایی که باید هویت تئاتر دانشگاهی را نمایندگی کند به چشم نمیخورد. البته با افتتاح تالار مولوی تلاش میکنیم نقش بیشتری در تئاتر دانشگاهی ایفا کنیم.
به عنوان پرسش پایانی شاید بد نباشد به شایعههای اخیر اشاره کنید. آیا حضور شما در انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی قطعی است؟
تا این لحظه که با شما صحبت میکنم برنامهای برای حضور در مجلس ندارم.
آیا باید از سوی گروههایی که قصد رقابت دارند دعوتی صورت بگیرد؟
واقعیت این است که از مدتها قبل گروههایی برای حضور در فهرست دعوت کردهاند ولی تا این لحظه که با شما صحبت میکنم شخصا برنامهای برای حضور در مجلس ندارم و با توجه به حضور در دانشگاه تهران بیشتر در این زمینه متمرکز هستم. باید ببینیم در آینده چه پیش میآید اما فعلا تمام فکر و تمرکز من این است که به دانشگاه خدمت کنم. چون کار فرهنگی، آن هم در محلی مانند دانشگاه تهران بسیار مهم است و تفاوت چندانی با کار در تمام آموزش عالی ندارد.