راهِ نفوذ در میان مردم؛ معذرتخواهی نیست
وظیفه رسانه ملی جلب اعتماد است و اعتماد و مشارکت دو اصل ارتباط و ارتباط جمعیاند. رسانه ملی نیز با رعایت این نکات میتواند نفوذ ملی پیدا کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ رفتارهای سلیقهای صداوسیما داستان تازهای نیست اما آنچه موجب میشود پرونده آن را بار دیگر باز کنیم؛ برمیگردد به واکنشهایی متضادی که این رسانه اخیرا در رابطه با موضوعات مختلف در پیش گرفته است. رسانه ملی در یک کفه ترازو؛ مجری چندین سالهاش را به دلیل حضور در محفلی و سر دادن شعاری که بیاحترامی به یکی از مربیان سرشناس فوتبال کشور است؛ ممنوعالتصویر و ممنوعالفعالیت میکند یا «فیتیله» را که از معدود برنامههای پرمخاطبش است را به دلیل بیاحترامی سهوی به یک قوم خاص توقیف میکند و از گروهی که خاطر آنها را مکدر کرده؛ دلجویی میکند. اما در کفه دیگر ترازو؛ از سیاست تهدیدآمیز یکی از مجریان خود برای دعوت یکی از فعالان سینمایی به برنامهاش حمایت کرده و به عمد گفتوگوی کارگردان مورد اشاره را بهطور منقطع از شبکههای خبریاش پخش میکند. خلاصه اینکه این رسانه از ابزاری که در دست دارد برای تنبیه شخص یا اشخاصی که باب میلش نیستند مدد میگیرد که البته این موضوع با مواضع تند او علیه دولت و رقیبان سیاسی خودش در زمینههای اقتصادی و سیاسی نمود بیشتری پیدا میکند.
این انتظار میرفت با تغییر رییس؛ رسانه ملی از مواضع قبلی خود که طرفداری از یک حزب خاص و داوری و قضاوت بود؛ فاصله بگیرد و کمی بیطرفانهتر اخبار را مخابره کند. شاید این روزها رسانه ملی درمورد موضوعاتی که از اهمیت کمتری برخوردارند از در معذرت خواهی و دلجویی وارد میشود اما در ارتباط با موضوعاتی که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و تاثیرگذاری یبیشتری در تصمیمگیریهای مملکتی دارند؛ تغییری در رویه خود نداده است.
آیا بیطرف و منصف بودن از اصول مدیریت رسانه در دنیا نیست؟
با اسماعیل قدیمی؛ مدرس دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر ارتباطات؛ موضوع مقایسه رسانه ملی ایران و کشورهای پیشرفته دنیا را مطرح کردیم. او در ابتدا مثالی از پژوهشها و تحلیلهای اخیرش درباره انتخابات نخست وزیر کانادا را مطرح کرد و اینکه چگونه مدیریت رسانه بهطور حرفهای توانست اخبار یک کاندیدای جوان نخستوزیری را پوشش دهد و نهایتا قشر عظیمی از جوانان را پای صندوقهای رای بکشاند. این نمونه و مثالهای فراوانی از این نوع میتواند برای مدیران رسانه ملی ایران از این جهت کاربردی باشد که با معذرتخواهیهای سطحی نمیتوان وجهه خرید و در ذهن مخاطب اعتمادسازی کرد بلکه آنچیزی که سبب جذب مخاطب میشود مخابره خبر بدون هیچگونه سوءگیری، قضاوت و دفاع از حزب و گروهی خاص است.
قدیمی درباره تحلیل مورد اشاره به ایلنا میگوید: مدیریت رسانهای در این کشور بهطو رحرفهای با آزادی بیان و رعایت مواد قانونی و آزادی مطبوعات به گونهای عمل کرد که با رعایت اخلاق حرفهای و ظرافت روزنامهنگاری مقامات مسئول را مورد نقد قرار دادند و دیدگاههای دو حزب را به صورت برابر و بدون هیچ تبعیضی با شفافیت بیان کردند.
او با تاکید بر این مطلب که رعایت عدالت بین افراد، گروهها و احزاب در انتخابات بدون هیچ نوع بیانصافی کاملا مشهود بود؛ ادامه میدهد: نکته جالب که برای دستاندرکاران و فعالان وسایل ارتباط جمعی درسآموز است این است که هیچکدام در اطلاعرسانی خود قضاوت و داوری نمیکنند و با ارائه آمار و اطلاعات دقیق این بخش را به عهده مخاطب میگذارند.
این پژوهشگر ارتباطات بر این اعتقاد است که اگر یک تیم اطلاعرسانی درست عمل کند؛ افکار عمومی بهترین محکمه است و بهترین قضاوت را میکنند.
او با بیان این جمله که حال این را با صداوسیمای ایران مقایسه میکنیم. ادامه میدهد: در این رسانه نه تنها این اخلاق حرفهای وجود ندارد بلکه شاهد رفتارهای تبعیضآمیز بسیاری هستیم. بیانصاف بودن، داوری کردن، نادیده گرفتن و بها ندادن به افکار عمومی که از حقوق بدیهی یک شهروند است رویهای است که صداوسیما در پیش گرفته. و نتیجه میشود افکار عمومی منفعل. درحالیکه افکار عمومی کشورهای پیشرفته؛ آگاه، زنده و با نشاط هستند که رویه مدیریت رسانه باعث این تازگی و طراوت است.
قدیمی با اشاره به اینکه باید از تجربه 100 ساله کشورهای پیشرفته استفاده کنیم؛ میافزاید: بسیاری از بیعدالتیها ناشی از سومدیریتهاست. باعث میشود مردم بازنده یک رفتار غیرحرفهای در مدیریت رسانهها باشند. مدیران رسانهها باید حرفهای، متعهد و منصف باشند و به تکنیکهای روزنامهنگاری اشراف داشته باشند.
او با تاکید بر اینکه صداوسیما باید از هر نوع جبههگیری به هر سمت، فرد و جناح و حزبی پرهیز کند زیرا رسانه، ملی است؛ میگوید: حفظ همبستگی اجتماعی، حذف اصول، مبانی، ایجاد امنیت فکری و اطلاعاتی وظایفیست که باید این رسانه روی آنها تمرکز کند. رادیو وتلویزیون ما نه تنها به این نگاه نمیکند که در حد قواره ملی ظاهر شود و ایجاد همبستگی اجتماعی کند بلکه با سیاستهایی که در پیش گرفته خودش را در حد یک روزنامه پایین میآورد.
به اعتقاد این استاد دانشگاه؛ صداوسیما با این معذرتخواهیها و چنین رفتارهای ظاهری تنها شکاف بین خودش با افکار عمومی را بیشتر میکند. درصورتیکه باید اصول مدیریت رسانه در دنیا را که عینی بودن، بیطرف بودن، منصف بودن، تازه و بهروز بودن و به کار بردن آمار و ارقام دقیق است را در مخابره اخبار رعایت کند و با حفظ اصل بیطرفی حمایتی یکسان از همه جناحها کند.
قدیمی؛ وظیفه رسانه ملی را جلب اعتماد عنوان میکند و با اشاره به اینکه اعتماد و مشارکت دو اصل ارتباط و ارتباط جمعی هستند؛ میگوید: با رعایت این نکات رسانه؛ میتواند نفوذ ملی پیدا کند. اگر افکار عمومی بهطور صحیح در فرایندهای اطلاعرسانی درگیر شوند بزرگترین منبع اطلاعات و منبع اعتماد عمومی هستند. این اصل دموکراسی و مردم سالاری و حضور زنده و شفاف مردم در فرایندهای سیاسی است و رسانه ملی باید با کمک صاحبنظران این جایگاه خود را احیا کند.