«کارت پستالهای سترون» در دوران ناامیدی نوشته شد
«کارت پستالهای سترون» پس از سالهای 88 نوشته شد. کتاب به نوعی شامل تندیسهایی سترون، نازا و عمیقی است که هیچ زایشی در آن صورت نمیگیرد.
فریبا خادمی(شاعر، رماننویس و بازیگر تئاتر) در اشاره به آثار جدید خود گفت: در حال حاضر یک مجموعه داستان به نام «کارت پستالهای سترون» نزد ناشر است که به زودی منتشر میشود. این کتاب 6 داستان دارد که نگارش آن به سالهای 88 برمیگردد.
او ادامه داد: شاید بتوان گفت این تنها کتابی خواهد بود که علیرغم نگاه من-اینکه همیشه فانوس یا یک نور امید میبینم با وجود تمام سختیها و ناامیدیها-دربارهی دوران ناامیدی است. این مجموعه همانطور که از نامش پیداست، تندیسهایی سترون، نازا و عمیق است که هیچ زایشی در آن صورت نمیگیرد.
این نویسنده افزود: «کارت پستالهای سترون» موقعیت آدمهایی که در آن قرار دارند را از جنبهی روانشناختی بررسی میکند. کاش میتوانستم آن را منتشر نکنم، اما انگار که باید منتشر شود. من در اوج ناامیدی سعی میکنم امیدم را از دست ندهم، اما این کتاب در دورهای از تاریخ نگارش شده که همهی ما ناامید بودیم.
خادمی با اشاره به دیگر آثار خود گفت: کتاب «ترزا میگفت»، اوایل سال 94 منتشر شد و همچنین رمان «دایره است اینکه میبینم» توسط نشر خجسته منتشر شده است. رمان «دایره است اینکه میبینم» یک رمان فلسفی-تخیلی است و تخیل سورئال در آن به کار رفته است که جهانبینی عمیقی دارد. کتاب از کاراکترهای مختلفی حرف میزند که درنهایت همانطور که از نام کتاب پیداست، همچون دایره به هم وصل میشوند.
او با اشاره به یک مجموعه شعر افزود: مجموعه شعری دارم به نام «زنِ درختی» که بعد از مجموعه داستان «کارت پستالهای سترون» قرار است منتشر شود. البته فکر میکنم انتشار آن به سال آینده موکول شود. همچنین در حال نگارش مجموعه داستان دیگری هستم که هنوز اسمی برای آن انتخاب نکردهام.
خادمی افزود: این مجموعه داستان بیشتر خاطرات سالهایی است که ایران نبودم. بنیانِ این مجموعه آماده است اما نیاز به بازبینی دارد تا بتوانم آن را به نشر تحویل دهم.
این نویسنده و بازیگر تئاتر در پایان سخنانش دربارهی یک کار نمایشی که هم اکنون روی صحنه است؛ اظهار داشت: در سال سایه تئاتر شهر هر شب تا پایان آبان ماه اجرایی داریم به نام «موش توی پیت حلبی» به کارگردانی سیدعلی هاشمی.