دولت دخالت مستقیم در تولیدات سینمایی نداشته باشد
شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران در بیانیه شماره 3 خود تاکید کرد؛ دولت دخالت مستقیم در تولیدات سینمایی نداشته باشد و راه را برای فعالیت بخش خصوصی باز بگذارد.
به گزارش ایلنا، متن این بیانیه بدین شرح است:
سینمای ایران سالهاست که با مشکلات عدیده ای دست به گریبان است ولی اگر بدقت نگاه کنیم ظاهراً بزرگترین مشکل کنونی سینمای ما کمبود مخاطب است . همین مشکل است که اجازه نمیدهد تعداد سالنهای سینما از طریق بخش خصوصی افزایش یابد ، همین مشکل است که سینمای ما را از دست یابی به فن آوری های روز باز داشته است . همین مشکل است که صنعت پخش و ارائه و عرضه و تبلیغات را همچنان بشکل حقیرانه و سنتی نگه داشته است و بالاخره همین مشکل است که غالب دست اندرکاران حرفه ای سینما را از فعالیت پیوسته و مداوم محروم نمـوده ، عده ای را به تغییر شغل واداشته و عده ای را نیازمند و سرگشته و حیران ساخته است همه این مشکلات زاییده کمبود مخاطب است . اما کمبود مخاطب را چگونه می توانیم درمان کنیم .
به نظر ما برای این مشکل راه حل مستقیمی وجود ندارد . مگر می شود جماعت را با زور و نصیحت و بخشنامه و دستور به سینما کشاند و در این شرایط اقتصادی وادار به خرید بلیط های چند هزار تومانی کرد . واژه سینما برای مردم مترادف با سرگرمی است . جذابیت رکن رکین سینماست . سینمایی که فاقد جذابیت باشد خود بخود از جماعت خالی می شود . پس مشکل سینمای ما در عدم جذابیت فیلمهای ماست . البته سینمای ایران همیشه اینگونه فاقد جذابیت نبود . ما روزگار پر رونق و سالهای پر جنب و جوش وصف طویل تماشاچیان را در مقابل سالنهای سینما تجربه کرده ایم . این مشکل یکباره اتفاق نیافتاده ، بلکه در یک روند طولانی و رشد یابنده و نامحسوس ریشه دوانید و با تغییر شرایط و نفوذ و حضور رقبای قدرتمندی چون کانالهای ماهواره و صفحات سی دی و دی وی دی و سیاست های آشفته و ناکارآمد رو به وخامت گذاشته و اکنون به نقطه بحرانی رسیده و حیات و بقای سینمای حرفه ای را تهدید می کند و اگر بدقت به سیر و روند صعودی این گریز مخاطب و دلزدگی تماشاچی نگاه کنیم بخوبی می بینیم که با چگونگی حضور دولت و افزایش سرمایه های دولتی در سینما هماهنگ و همراه است . سرمایه گذاری دولتی عوارض مستقیم و عوارض جانبی زیادی دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنیم .
فیلمهایی که با سرمایه دولتی و مشارکت در سرمایه گذاری از طریق دولت و نهادهای عمومی اعم از فارابی ، حوزه هنری ، شهرداری، نیروی انتظامی ، وزارتخانه ها و سایر نهادهای سفارش دهنده ، ساخته می شود ، بدلیل انگیزه و ماهیت سفارش دهنده ، دغدغه جذب تماشاچی و رو در روئی با مخاطب را نداشته و بیشترین خواسته و تمایلشان اینست که بخشنامه ها ، دستور العمل ها ، خدمات و ضرورت وجود و حضورشان به فیلمنامه و فیلم تبدیل شود و همین باعث می شود که سفارش گیرنده ، مخاطب را از ذهنش دور سازد و به بازگشت سرمایه که منوط به جذب مخاطب است توجه نداشته باشد و اولویت اولش در نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم ، راضی کردن سفارش دهنده باشد . در نتیجه سرنوشت چنین فیلمی از همان ابتدا مشخص است ولی نه سازندگان و نه سفارش دهندگان از این عدم استقبال هراسی به دل راه نمی دهند و پشت عناوینی چون احساس وظیفه ، انجام تکلیف ، ضرورت ساخت فیلم ارزشی و انقلابی پنهان می شود و عمل خود را توجیه می کنند و چون اکران سینما را ویترین مناسبی برای تبلیغ نهاد خود میدانند به تشکیلات سینمایی فشار می آورد و متقاضی زمان نمایش مناسب و سالنهای متعدد هستند و در اکثر مواقع تلاش می کنند تا تماشاچی های کاذبی مثل کارمندان ادارات و بچه های مدارس را به طرق مختلف در سالنهای سینما حاضر کنند . در اینگونه فیلمها مسئله ای بنام سود و زیان تهیه کننده مطرح نیست . سود تهیه کننده از همان ابتدا و در جریان تولید حاصل شده و نیازی نیست که چشم به استقبال تماشاچیان بدوزد . بعلاوه شکل و شمایل اینگونه فیلمها معمولاً تناسبی با سرمایه تامین شده از طرف نهاد دولتی نداشته و چندین برابر همان محصول در بخش خصوصی تمام میشود. کارگردانهای اینگونه فیلمها نیز دغدغه ای در زمینه عدم استقبال ندارند و آنرا شکستی برای شخصیت و پرونده ی فیلمسازی خود نمی دانند و معمولاً به قصد و نیتشان استناد می کنند و آنرا خدمتی در اشاعه فرهنگ رسمی و اهداف مقدس کشور میدانند بدون آنکه اشاره ای به وظیفه این مدیوم یعنی انتقال فرهنگ و مقوله مورد نظر به مخاطب داشته باشند.
اما مشکل فیلمسازی دولتی به همینجا تمام نمی شود . تهیه کننده دولتی برای جذب عوامل هنری و فنی بسیار دست و دلباز است و بی رغبتی دست اندرکاران سینما برای حضور در چنین آثار بی رمقی را با دستمزدهای آنچنانی جبران می کند . دستمزدهایی که مغایر عرف معمول و متداول سینماست و همین باعث می شود که تورم بر سینما حاکم شود و هزینه تمام شده فیلمها روند صعودی پیدا کند بگونه ای که بخش خصوصی دیگر قادر به تامین چنین بودجه ای نباشد .
سینما ورشکسته است و اکثر قریب به اتفاق فیلمهای بخش خصوصی با ضرر و زیان توام است ولی دستمزدها پیوسته روند افزایشی دارند و رقمهایی نجومی دهان به دهان می چرخد .
دیگر کمتر کسی برای فیلمسازی دست در جیب خود دارد . همه چشم بدست دولت دوخته اند و پیوسته پشت در اطاق مسئولین نهادهای مختلف خیمه زده اند تا بلکه او را قانع سازند و سرمایه ای جذب کنند و فیلمی بسازند و اگر در این چشمه آبی نباشد فیلمی هم نخواهد بود . آنچنان که در یکی دو سال اخیر کم و بیش چنین شده . دولت به دلیل تحریمها به مضیقه مالی دچار آمده و دیگر پولی ندارد که در اختیار رانت گیران و متخصصین جذب سرمایه های دولتی قرار دهد در نتیجه همه آقایان حیران و سرگردان چون بوتیمار کنار رودخانه لم یزرع بانتظار نشسته اند .
اما پیشنهاد ما :
پیشنهاد ما یک جمله بیشتر نیست .صلاح ما و سینمای جمهوری اسلامی این است که دولت دخالت مستقیم در تولیدات سینمایی نداشته باشد و راه را برای فعالیت بخش خصوصی باز بگذارد . همین .
براین اساس وظیفه دولت کمک به رشد و تعالی صنعت سینمااز طریق بستر سازی مناسب است ، نه مشارکت در زمینه تولید. تولید سهم ماست و کلیت سینما یعنی زیرساخت ها و ایجاد زمینه های لازم جهت فعالیت سینمایی، سهم دولت است. ما باید فیلم بسازیم و سرمایه مان را از مردم تامین کنیم نه از دولت . صنعت سینمای ایران باید به رسمیت شناخته شود و نظر ما اینست که اگر دولت احیاناً پولی برای تزریق به تولید از نفس افتاده فعلی در اختیار دارد آنرا به یک نسبت و در زمان اکران بین همه تولیدات تقسیم کند و چتر حمایتش را بر سر همه تهیه کنندگان بگستراند و همه با هم فرصت دهیم تا مردم لذت و طعم سینما رفتن را با همه آداب و آیین روح نوازش بار دیگر حس کنند و سالن ها را رونق بخشند که هر چه داریم از همین مردم است و اجازه دهد بساط این ویژه خواری و نخبه گرائی یک بار برای همیشه از سر سینما برچیده شود . والسلام.