ملاحظات سیاسی در انتخابهای سیدحسینی بیتأثیر بود + یادداشت رضا علیزاده
با اینکه همۀ ما معمولاً فرزند زمانۀ خود هستیم، ذوق و سلیقۀ زمانه و ملاحظات سیاسی در انتخابهایش تأثیری چندانی نداشت و اگر به این نتیجه میرسید که اثری جزو آثار مطرح ادبی است، دست به ترجمهی آن میزد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ رضا سیدحسینی، مترجم، نویسنده و روزنامهنگار ایرانی است که در سال ۱۳۸۰ عنوان چهره ماندگار را به خود اختصاص داد. همچنین نشان شوالیه پالم آکادمیک فرانسه در سال ۲۰۰۰ نیز از جوایز جهانی این مترجم در حوزه ادبیات است.
او در 22 مهرماه سال 1305 در اردبیل متولد شد و کار ترجمه را از شانزده سالگی با ترجمه از زبان ترکی آغاز کرد. او سپس نزد کسانی چون دکتر پرویز خانلری و عبدلله توکل زبان فرانسه را آموخت. شاید بتوان گفت با ترجمههای او بود که نسل گذشته ادبیات را بیشتر شناخت و هنوز هم کتاب «مکتبهای ادبی» مرجع مهمی برای محققان بهشمار میرود.
در زادروز تولد او، رضا علیزاده (مترجم) که خود را یکی از شاگردانِ غیرمستقیم حسینی میداند، یادداشتی برای ایلنا فرستاده است که در زیر میخوانید:
«رضا سیدحسینی از سال 1326، از هنگام ترجمۀ چند اثر با همکاری مرحوم توکل تا هنگام درگذشتاش در سال 1388، همیشه در بطن زندگی روشنفکری دوران خود حضوری فعال و تأثیرگذار داشت. در طی این شصت و اندی سال فعالیت پر بار ادبی، هم در زمینۀ ترجمه و هم در زمینۀ تألیف، میتوان به مقاطع شاخصی در زندگی چند وجهی او اشاره کرد:
یکی از بخشهای شاخص زندگی او تألیف «مکتبهای ادبی» است در سال 1334. این کتابِ ابتدا کم حجم، با این هدف تألیف شده بود که خواننده را بهصورت اجمالی با مکتبهای ادبی دنیای غرب آشنا کند. البته اثر در طول سالها فعالیت او همچنان گسترش پیدا کرد و آنچه اکنون در دست داریم کتابی است دو جلدی مشتمل بر 1200 صفحه که به یکی از منابع دانشگاهی در این زمینه تبدیل شده. به جرأت میتوان گفت که بعید است که حتی در خود غرب هم کتابی با این انسجام یافت شود که مکتبهای گوناگون را با تاریخ شکلگیری آنها در زمینۀ اجتماعی و فلسفی دوران خودشان و همچنین نمونۀ آثار نویسندگان هر سبک چنین روشن به خواننده ارائه دهد. نسلیهای متوالی نویسندگان و علاقمندان ادبیات داستانی ما در فهم آثار گذشته و حتی جدید، مدیون این کتاب بودهاند.
بخش دیگر شاخص زندگی او سردبیری مجلاتی مثل «سخن» در سالهای دهۀ چهل و سردبیری مجلۀ «تماشا» در سالهای میانی دهۀ پنجاه بوده است. رضا سیدحسینی در این مقطع با داوری منصفانۀ خود بسیاری از نویسندگان و شاعران و مترجمان جوان و بالندۀ آن دوران را به خوانندگان شناساند. کسانی چون منوچهر آتشی، بهرام صادقی و ... به همت او شناسانده شدند. نهایتاً گاه آثار این نویسندگان در «انتشارات زمان» که یکی از بنیانگذرانش بود، حتی به هزینۀ شخصی خود او منتشر شدند.
رضا سیدحسینی مترجم بزرگی بود. او آثار درخشانی را برای ترجمه برمیگزید. با اینکه همۀ ما معمولاً فرزند زمانۀ خود هستیم، ذوق و سلیقۀ زمانه و ملاحظات سیاسی در انتخابهایش تأثیری چندانی نداشت و اگر به این نتیجه میرسید که اثری جزو آثار مطرح ادبی است و اگر اشتغالات اداری و سردبیری مجلهها به او فرصت میداد، دست به کار ترجمه میشد. از انتخابهای درخشانش برای ترجمه میتوان به «طاعون» آلبر کامو در دهۀ 40، «مدراتو کانتابیله» اثر مارگاریت دوراس در دهۀ 50 و «ضد خاطرات» اثر آندره مالرو با همکاری ابوالحسن نجفی در دهۀ 60 اشاره کرد. رضا سیدحسینی از زمرۀ مترجمانی بود که زبان فارسی را با دقت و با تکیه به پیشینۀ درخشان آن، در حد وسواس برای بیان اندیشهها و احساسات معاصر صیقل دادند و روزآمد و شاداب کردند. برای پی بردن به این موضوع کافی است دو کتاب را خواه ترجمه و خواه تألیف از دهۀ بیست و دهۀ پنجاه با فاصلۀ سی سال مقایسه کنیم تا متوجه شویم که زبان تا چه حد در نتیجۀ کار این مترجمان دچار تحول شده است. بد نیست از میان آثار متعددی که او ترجمه کرده است به دو کتاب با عناوینِ «داستانهایی از نویسندگان بزرگ با قهرمانان کوچک» و «قصههایی از نویسندگان بزرگ برای خردسالان» اشاره کنیم. این دو کتاب را شاید بتوان آغازگر چیزی که ما اکنون ادبیات نوجوان میشناسیم، بهشمار آورد.
دهۀ 60 در ایران، آغاز دهۀ دایرهالمعارفنویسی است. رضا سیدحسینی در این زمینه نیز از پیشتازان بود. نتیجۀ تلاشهای بیست و چند سالۀ او در مقام سرپرست، و نیز همکارانش، اکنون در دست ماست: «فرهنگ آثار». فرهنگ آثار با بیش از بیست هزار مدخل، در شش جلد و 4700 صفحۀ سه ستونه، در قطعی مشابه دایرهالمعارف مصاحب، به معرفی آثار مکتوب ملل جهان از آغاز تمدن بشر تا امروز پرداخته.
سیدحسینی آدمی جامع و منصف و بردبار بود؛ و درست به همین دلایل میتوانست آدمهایی را با سلایق مختلف گرد هم بیاورد و به کارشان سمت و سو و تداوم بدهد. توان او در کار کردن لاینقطع با مدیران مختلفی که میتوانستند هر پروژهای را در بازۀ زمانی بیست ساله چندین و چند بار به تعطیل بکشانند، مثال زدنی است. فهرست همکاران او که نامشان در ابتدای هر مجلد از این فرهنگها مندرج است و گروهی از آنان همچون احمد آرام، جهانگیر افکاری، عبدالله توکل، مثل خود او درگذشتهاند و گروهی دیگر که هنوز هم هستند و عمرشان دراز باد، نشان از بزرگی کاری که انجام گرفته، میدهد.
برای اهالی ادب و فرهنگ نام نویسندگان و پدیدآورندگان کتابها بسیار ملموستر و زندهتر از هر آدمی است که در کوی و برزن به آنها برمیخورند. از این نظر، رضا سیدحسینی در اذهان عاشقان ادبیات همچنان زنده است و حضوری تأثیرگذار دارد. تولد او را تبریک میگویم.»