تاریخ ترجمه در ذیل تاریخ فرهنگی قرار میگیرد
پنجاه و هفتمین نشست خانه نقد کتاب به نقد و بررسی کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» با حضور عبدالحسین آذرنگ (مولف)، کامران فانی (کتابشناس و نسخهپژوه)، مهرداد ملک زاده (عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی)، علی بهرامیان (مدیر بخش اسناد مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی)، مجدالدین کیوانی(مترجم) و محمد غفوری (پژوهشگر تاریخ) برگزار شد. دبیری این نشست را غفوری برعهده داشت.
به گزارش ایلنا، کامران فانی در نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» گفت: آذرنگ سالها پیش در حوزه تاریخ نشر در ایران پژوهش کرده و مقالههای وی در این حوزه بسیار مفصل است. او در این کار پژوهش نشر، سراغ کتاب رفته است با توجه به اینکه کتاب یا تالیف است یا ترجمه، پژوهشگری که در حوزه تاریخ نشر پژوهش میکند، طبعا نیمی از کارش به ترجمه اختصاص دارد. این تاریخ ترجمه به نوعی مکمل تاریخ نشر در ایران است و از اینکه وی به تاریخ ترجمه روی آورده، به این دلیل است که آذرنگ به ترجمه به عنوان یک حوزه مستقل نگاه کرده و در واقع این اثر حاصل پژوهشهای وی در حوزه تاریخ نشر ایران است؛ به ویژه تاریخ نشر در ۲۰۰ سال اخیر بدون بررسی تاریخ ترجمه تقریبا ناممکن به نظر میرسد و پاسخگوی نیازها هم نخواهد بود.
کامران فانی ادامه داد: کتاب در ظاهر ساختار سادهای دارد که به دو بخش پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیمبندی میشود. بعد از اسلام نیز دو بخش با عناوین ترجمه در سدههای اولیه صدر اسلام تا اوایل قاجار را دربرگرفته است. اوایل قاجار به یک معنی برابر با ورود صنعت چاپ به ایران است که شاید مهمترین دوره در تاریخ ترجمه در ایران باشد. همچنین احساس نیاز به علوم جدید باعث میشود که جوامع در زمانهای مختلف دست به ترجمه آثار جوامع دیگر بزنند و این نیاز به ترجمه دارد.
کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» را با لذت خواندم
در ادامه این نشست، ملکزاده گفت: عبدالحسین آذرنگ را در مقام نویسنده، مترجم، مدرس و ویراستار دوست میدارم، نه تنها برای ترجمهها، تالیفات و یک عمر تلاشهای وی بلکه برای بهبود ویرایش و نشر در ایران و برای کتاب خواندنی و خواستنی وی «استادان و نااستادانم». کتابی که شاید عمری، مجالی، فرصتی و فراغتی میبود تا بتوانم درباره استادان و نااستادانم در باستانشناسی ایران بنویسم. کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» را با لذت خواندم و بسیار لذت بردم، با این حال این لذت بردن از اثر و دوست داشتن آن مانع من نبود برای آنکه درباره کتابش با نگاهی منتقدانه بیندیشم.
عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی ادامه داد: آنچه که درباره دوره باستان کتاب مطرح میشود، این است که در آن اشاره به کژی نیست، بلکه اشاره به اندکی کاستیهاست که این نقص به منابع و منبعشناسی آن برمیگردد. نخستین مطلب درباره منابع است و ارجاع مولف به برخی نوشتههای شبه پژوهشی است که متاسفانه در ادبیات پژوهشی ما جاخوش کرده، که اگر با اندکی دقت و وسواس با آنها برخورد نکنیم تا سره را از ناسره جدا کنیم وارد ادبیات پژوهشی ما شده و بدون تعارف موجب گمراهی میشود.
آذرنگ خواننده را خلع سلاح میکند
مجدالدین کیوانی (مترجم) نیز در بخشی از نشست گفت: در کتاب آذرنگ، ترجمه مربوط به زمانی است که نقش انتقال و ارتباط به خود میگیرد. اگرچه ترجمه در این زمان بیش از حد بود، اما کمتر به آن توجه شده و شمار ترجمههای علمی و غیرعلمی بینهایت است. تاکید مولف در این کتاب درباره شیوهها به حدی زیادی نیست و دلمشغولی وی در بررسی ترجمه یک امر اجتماعی است و وسیلهای برای برقراری ارتباط بین فرهنگهاست. وی ادامه داد: آذرنگ در این اثر ترجمه را در حوزه ارتباطی مورد بررسی قرار داده و آنچه که در این کتاب برجسته است، به این صورت است ک مولف برای اینکه ترجمه در خلا انجام نشود، ناچار بوده قدری از تاریخ سخن براند و شما در هر عصر و سدهای با تاریخ روبهرو خواهید بود. این مترجم عنوان کرد: مولف با توجه به اینکه با مهارت قلم میزند در همان مقدمهای که در کتاب آورده، خواننده را خلع سلاح کرده و بسیاری از پرسشهایی که ممکن است پیش بیاید را خود وی متذکر شده که این آغاز کار در حوزه ترجمه است، لذا یک سرآغاز است و ما امیدواریم خود آذرنگ این کار را دنبال کند.
در برخی مسائل تحقیقات و آثار تاریخی چندان روشن نیست
بهرامیان نیز در این نشست با اشاره به سخنان کیوانی گفت: همانطور که دکتر کیوانی نیز اشاره کرد حجم بسیار زیادی از این کتاب درباره تاریخ است و از این روایتگویی مفر و گریزی نبوده، زیرا باید یک پیش زمینه برای خواننده وجود داشته باشد تا دریابد چه اتفاقی رخ داده و چه نیازی به ترجمه بوده است. با این حال از آنجا که تاریخ ایران از دو سه قرن نخست هنوز چندان خوب کاویده نشده و روشن نیست، مانند بیشتر آثار معاصران احکام تاریخی صادر شده بدون اینکه جمیع ماخذ ملاحظه شوند. این مدیر بخش اسناد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی عنوان کرد: بنده گمان میکنم اگر قرار است تاریخ ترجمه را از دوره صدر اسلام آغاز کنیم این کار تا حدود بسیاری، نیاز به یک سری مقدمات دارد. تا این مقدمات نباشد کار قدری ناقص انجام میشود. اگرچه تصور نمیکنم که این همه کار را باید آذرنگ به تنهایی انجام دهد، زیرا کار بسیار دشواری است و وی ناچار بوده در پژوهش «تاریخ ترجمه در ایران» به آثار معاصران مراجعه کند، همانطور که اشاره کردم این آثار گرفتاریهایی به همراه دارند. بهرامیان بیان کرد: در برخی مسائل تحقیقات و آثار تاریخی چندان روشن نیست. برای مثال درباره فتح ایران از سوی اعراب، حرفها و سخنهایی میگوییم، اما روایتها به درستی کاویده و سنجش نشدند. معلوم نشده که این روایتهای تاریخی که در منابع ما از قبیل «تاریخ طبری» و «تاریخ بلاذری» آمده تا چه میزان روایتهای حماسی قوم عرب است و چه اندازه اطلاعات تاریخی قابل اطمینان میتواند در آنها نهفته باشد؟
نگارش تاریخ ترجمه یک امر خطیر میان رشتهای است
غفوری گفت: نگارش تاریخ ترجمه یک امر خطیر میان رشتهای است که در آن پای بسیاری از مطالعات گوناگون، مثل مطالعات ادبی، زبانشناختی، تاریخنگاری و... به میان میآید. همانطور که استاد آذرنگ در مقدمه کتاب به درستی اشاره کرده، ترجمه یکی از مهمترین ابزارهای انتقال فرهنگی است و به همین دلیل تاریخ ترجمه در ذیل تاریخ فرهنگی قرار میگیرد که اگرچه رشتهای جدید است، اما بسیار گسترده و پرطرفدار است. وی افزود: تاریخ فرهنگی خود حوزه وسیعی است که یکی از شاخههای مهم آن هم «تاریخ کتاب» است. اگر بخواهیم کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» را در سنت تاریخ فرهنگی در ایران جای دهیم، باید بگوییم که این کتاب در درون سنت کلاسیک اما جدید تاریخنگاری فرهنگ در ایران قرار میگیرد. این سنت با گسست از اشکال قُدَمایی تاریخنگاری فرهنگ شکل گرفت. مهمترین اشکال این تاریخنگاری قدمایی تذکرهنویسی و تَراجمنویسی بود که از آخرین نمونههای مهم آن میتوان به «آتشکده آذر لطفعلیبیگ آذر» و «مجمع الفصحا» اثر هدایت اشاره کرد.
انتقادهایی که به کتابم وارد است را میپذیرم
آذرنگ در پایان این نشست چگونگی و دلایل این پژوهش را شرح داد و انتقادهایی را که به کتاب وارد شد نیز پذیرفت در عین اینکه اشاره کرد وی باستانشناس، متخصص و پژوهشگر ترجمه، زبانشناس و محقق حوزه تاریخ اسلام نیست و پژوهشی که وی در حد وسع و توان خود انجام داده، همانطور که در مقدمه آورده، درآمدی بر ترجمه است. این کار یک گروه منسجم را میطلبد و وی در این عرصه ادعایی ندارد جز اینکه در طی روند پژوهش در حوزه نشر به این حیطه وارد شده است.