دیگه میخوام برم پیش حمید...
پیکر زندهیاد هما روستا دقایقی قبل در حضور نزدیکان و هنرمندان از خانه هنرمندان ایران به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشیع شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجید سرسنگی (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران) در ابتدای این مراسم با عرض تسلیت به جامعه هنری و بازماندگان هما روستا گفت: برای کسانی که حمید سمندریان و هما روستا را میشناختند؛ امروز روز غمگین و پردردی است اما خوشحالیم که روح حمید سمندریان کنار روح او آرام گرفته است.
او ادامه داد: چند سال قبل حمید سمندریان را از همین محل بدرقه کردیم و امروز همسرش، همراهش و کسی که در تمام دوران بیماری سختی مراقبت از او را تحمل کرد اما هیچگاه خنده از روی لبانش کنار نرفت.
سرسنگی تصریح کرد: امروز هما روستا را تشییع میکنیم و جسمش زیر خاک آرام خواهد گرفت و روحش در آسمان با همسرش و یارش به شادی خواهد پرداخت.
محمودرضا رحیمی؛ دوست خانوادگی و از شاگردان زندهیاد سمندریان که اجرای این مراسم را برعهده داشت؛ ضمن تشکر از پرسنل بیمارستان لاله و مهر، محمدباقر قالیباف شهردار تهران حجت اله ایوبی معاون وزیر و رئیس سازمان سینمای رخشان بنیاعتماد دعوت کرد تا چند کلامی درباره هما روستا صحبت کند.
بنیاعتماد که به سختی امکان صحبت داشت؛ اظهار کرد: گرچه برای هما حرف زدن نیاز به نوشتن ندارد اما به دلیل اینکه حال خوشی ندارم از روی متن میخوانم. گفتن از همای پرده سینما و تئاتر نیازی به تکرار ندارد من هیچ وقت شانس کار کردن با او را نداشتم اما گهگاه با یکدیگر دیدارهایی داشتیم.
این هنرمند ادامه داد: دیدارهای ما به صورت موقت در جریان بود و شک ندارم این بخش از شخصیت هما روستا که برای شما خواهم گفت برای هیچکس شناخته شده نیست.
کارگردان فیلم قصهها توضیح داد: هما روستا به هر اندازه در هنر قدرتمند و توانا بود به همان اندازه در پشت صحنه و در زندگی شخصی توانایی داشت دامنه همراهیهای او با من به زمانی بازمیگردد که اگر قرار بود برای انجام فعالیتهای خیریه، کمک به دختران رانده شده از خانه، یا مثلا به شهر دیگری برای نجات زنی از چوبهدار سفر کنم هیچگاه احساس تنهایی نکردم.
بنیاعتماد خاطرنشان کرد: زنی که هر جا لازم بود حضور داشت و تمام توان خود را برای انجام امور خیر به کار میگرفت و تمام این اتفاقها بدور از جریانهای امروز که بعضی منتظر تیتر رسانهها هستند انجام میشد مثلا نیاز نداشت که رسانهها تیتر کنند «تفقد بانوی هنرمند» و حضور هما روستا از این جنس بود.
ابراهیم حقیقی؛ یکی دیگر از دوستان هما روستا؛ در این مراسم اظهار کرد: هما روستا سالها دوری از حمید سمندرریان را روی آورد تا وقتی دستان او زیر این آوار طاقتفرسا خم شد.
او سپس به بخشهایی از دغدغههای این هنرمند برای برگزاری جشن آکادمی استاد سمندریان اشاره کرد و افزود: اگر حالم خوب شود کارهای زیادی داریم که باید انجام شود. هما روستا کارهای زیادی داشت البته حالش بهتر نشد. از سفر هندوستان که بازگشت حالش خوب بود اما این حال خوش باقی نماند و فرشته مرگ آنسوی آبها دستش را گرفت و به باغ آلبالو زیر شکوفههای سفید برد.
محمدحسن معجونی؛ نماینده آکادمی استاد سمندریان و از دوستان نزدیک زندهیاد هما روستا؛ درحالیکه بسیار اندوهگین بود نیز در جایگاه قرار گرفت تا دلگوییهای خود را درباره این هنرمند بیان کند.
معجونی گفت: امروز آمدم به عهدم وفا کنم و شما را خانم روستا صدا نکنم بلکه همانطور که خواسته بودید بگویم «هما جان».
معجونی سپس بخشهایی از متنی که توسط محمد چرمشیر نوشته شده و قرار بود هما روستا پس از بهبودی در آن ایفای نقش کند را برای حاضران خواند.
این کارگردان قصد داشت دیالوگ موردعلاقه هما روستا در این نمایشنامه را برای حاضران بخواند اما صحبتهایش به دلیل بغضی که در گلو داشت؛ نیمه کاره ماند.
بعد از صحبتهای حسن معجونی؛ محمودرضا رحیمی بار دیگر در جایگاه حاضر شد و با اشاره به دشواری انتقال پیکر هما روستا از ایالات متحده به ایران از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، آخوندی وزیر راه و اسماعیل سماوی، از نهاد ریاست جمهوری که تلاشهای پیگیرانهای برای این انتقال انجام دادند؛ تشکر و قدردانی کرد.
این هنرمند سپس از فاطمه رزمگاه مادر زندهیاد هما روستا درخواست کرد در جایگاه حاضر شود و برای حاضران صحبت کند.
این مادر اظهار کرد: از همه شما سپاسگزارم که گوشه گوشه این غم سنگین را گرفتید. هما همیشه خیلی از من دور بود اما امروز برای همیشه از من دور میشود و او را به خدا و حمید میسپارم.
محمودرضا رحیمی سپس با بیان اینکه چهارم مهرماه از این به بعد برای ما آیین مهرگان تازهای را به همراه دارد؛ گفت: زمانی که قرار شد هما روستا برای ادامه درمان به آمریکا سفر کند هیچ کس تصور نمیکرد او قادر به انجام این کار باشد اما در نهایت این اتفاق افتاد و جا دارد به آخرین جملهای که ساعت 11 و 30 دقیقه چهارم مهرماه بیان کرد اشاره کنم که گفت: «دیگه میخوام برم پیش حمید» و سپس روی سینه مادر جان به جان آفرین تسلیم کرد.
کاوه سمندریان تنها پسر زندهیاد هما روستا به عنوان آخرین سخنران مراسم در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: از حضور همه شما سپاسگزارم شما که عاشقانه مادرم را دوست داشتید و او هم عاشقانه شما را دوست داشت. در نهایت هم به میان شما بازگشت تا کنارتان آرام بگیرد.
بعد از اتمام سخنرانیها حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی بر پیکر این هنرمند نماز خواند و هما روستا به بهشت زهرای تهران انتقال یافت.
قبل از شروع مراسم پیکر هما روستا برای وداع به سالن استاد ناظرزاده کرمانی جایی که او در آخرین نمایش خود "باغ آلبالو" ایفای نقش کرده بود و سپس سالن استاد سمندریان برده شد.