رقابت به تعداد سیلندرهای ماشین رسیدهاست
علی رفیعی امروز علاوه بر ارائه توضیحاتی درباره نمایش جدید خود به گلایه جدی از روند مالاندوزی بین هنرمندان و از میان رفتن ارزشهای حرفهای پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی رفیعی در پاسخ به این سوال که آیا اجرای نمایش «خاطرات و کابوسهای یک جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقیخان امیرکبیر» سرآغازی برای ادامه فعالیتهای او و راهاندازی کارگاه آموزشی دائمی خواهد شد یا خبر؟ بیان کرد: ۳۸ سال است که منتظر در اختیار داشتن یک مکان ثابت تمرین و تربیت نسل جوان بازیگران، طراحان صحنه و کارگردان بهسر میبرم اما این خواسته همواره از من دریغ شده و حتی طبقه هفتم مجموعه بنیاد رودکی که خودم بانی راهاندازی آن بودم را به من ندادند.
این هنرمند تئاتر در ادامه با بیان پیشینهای از فعال شدن طبقه هفتم بنیاد رودکی ادامه داد: بعد از اجرای نمایش «رومئو و ژولیت» این کار فروش زیادی داشت و من همان زمان به آقای تشکرینیا که مسئولیت مجموعه را برعهده داشت گفتم اجازه نمیدهم درآمد حاصل از فروش این نمایش بیهوده خرج شود و باید طبقه هفتم بنیاد رودکی را فعال کنیم. حتی آقای منتظری مدیر مرکز هنرهای نمایشی وقت نیز با من موافق بود که درنهایت این کار انجام شد و من هیچ وقت به عنوان بانی این اتفاق انتظار خاصی نداشتم.
او افزود: اما من از نظام فرهنگی کشور انتظار داشتم محلی برای تربیت نسل جوان در اختیارم قرار دهند ولی حالا همین فرصت اجرا هم برایم فراهم میشود بسیار خوشحالم. این روزها در سن ۷۷ سالگی مگر مرگ به سراغم بیاید که دست از فعالیت بکشم مگرنه مانند یک فرد ۴۰ ساله نیرو و انرژی کار دارم.
رفیعی سپس به انتقاد از مدیریت چند سال گذشته پرداخت و گفت: در طول دو سال برگزاری کارگاه بازیگری معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی وقت حتی سراغی از ما نگرفتند، درحالیکه سفرای دیگر کشورها به دیده یک اتفاق مهم همه چیز را زیرنظر داشتند و در تمرینها حاضر میشدند و به ما توجه میکردند.
این کارگردان پیشکسوت با بیان اینکه «فعالیتهای هنری در ایران استمرار ندارد و مقطعی است» خاطرنشان کرد: من اگر با همان گروه ادامه میدادم شما میدیدید که به مدت ۱۰ سال هیچ یک از آنها علاقهای به حضور در سریالهای مبتذل و آبگوشتی نشان نمیدادند. همین حالا درخشانترین بازیگران نمایش جدید من جوانان محصول آن کارگاه هستند چون آلودگی سریالهای تلویزیونی در آنها رخنه نکرده.
وی تصریح کرد: گرچه تمام بازیگران این نمایش درخشان هستند اما تعریف من از درخشان کسی است که تمام مدت و دربست در اختیار کار باشد.
رفیعی با گلایه از چشم و همچشمیهای مالی مرسوم این روزهای اهل تئاتر و سینما اظهار کرد: ۴۵ سال از عمرم را در فرانسه گذراندم و هیچ وقت ندیدم هیچ کدام از هنرمندان تئاتر آن کشور ماشینهای آخرین مدل سوار شوند یا در خانهشان میز بیلیارد باشد. هنرمند تئاتر قرار نیست ویلای آنچنانی داشته باشد اما متاسفانه چشم و همچشمیهای مادی به رقابت بر سر تعداد سیلندرهای ماشینهای جدید رسیده است.
او افزود: در تمام جهان تئاتر دایه شیردهنده بازیگر برای آمادهسازی او محسوب میشود. اما در کشور ما هیچ مسئولی به چنین چیزی فکر نمیکند. ما دو سال کارگاه بازیگری برگزار کردیم و ناچار شدیم قلکی درنظر بگیریم که بازیگران و اعضای گروه پولهای توجیبی خود را داخل آن میانداختند و ما در نهایت پولهای جمعآوری شده را صرف خورد و خوراک گروه هنگام تمرین میکردیم.
رفیعی گفت: من آمادگی کار دارم اما متاسفانه سیاستهای فرهنگی منسجمی در کشور وجود ندارد و همین دلیل نمیدانم آیا کار من استمرار خواهد داشت یا خیر.
رضا سعیدیپور در پاسخ به این سوال که آیا امکان ادامه اجراهای نمایش بیش زا یک یا دو ماه وجود دارد یا خیر اظهار کرد: در هماهنگیهای صورت گرفته با بنیاد رودکی زمان اجرای این نمایش کمترین تداخل را با برنامههای بنیاد نخواهد داشت. به همین دلیل ما هیچ برنامهریزی برای اجرای تئاتر بعد از نمایش آقای رفیعی انجام ندادیم و من هم امیدوار هستیم بتوانیم با دکتر رفیعی ادامه بدهیم. این کاملا به خواست ایشان بستگی دارد که کار ادامه داشته باشد یا خیر.
مجید گیاهچی، مجری طرح نمایش اظهار کرد: بابت تمرین و اجرا از گروه پول دریافت میشود اما این به معنای عدم حمایت مسئولان بنیاد رودکی و معاونت امور هنری نیست. مبنای ما مانند دیگر گروهها فروش گیشه است اما بنیاد کمکهایی نیز درنظر گرفته است مانند اینکه قرار شد بخشی از فروش حاصل از گیشه پیش از موعد به ما پرداخت شود تا کار را آغاز کنیم یا در میزان اجاره بهای سالن تخفیف قائل شدند.
او ادامه داد: شاید جا داشت همکاری بیشتری صورت بگیرد تا نمایش با بیشترین خلاقیت و کمترین دغدغه روی صحنه بیاید اما از همین طریق درخواست حمایت خود را از تمامی علاقهمندان به سرمایهگذاران برای اجرایی شدن این پروژه اعلام میکنیم و امیدوار هستیم در سال تئاتر توجه بیشتری به این هنر وجود داشته باشد.
رفیعی در پایان این بخش اظهار کرد: زمانی هیچ کس جرات ورود به این سالن را نداشت چون مهار صحنه تالار وحدت بسیار سخت است و تنها کارهای من بود که این محل را تا سقف مملو از مخاطب میکرد اما وقتی با من مثل غریبهها و چه بسا دشمن برخورد شد به تماشاخانه ایرانشهر رفتم و رنمایش یرما را از سر اجبار آنجا روی صحنه بردم.
این هنرمند تصریح کرد: انتظار نداشته باشید در قبال من اقدام خاصی صورت بگیرد و تنها خواهان یک رفتار حرفهای هستم متاسفانه امروز سر جای خودشان قرار ندارند و ارزشها در حال از بین رفتن است و من هم به نوعی جزو فداشدههای حفظ میز مدیران به حساب میآیم.