حمایتهای آنچنانی متعلق به متنهای سفارشی است
مهرداد کوروشنیا که تا به حال شش نمایشنامه با محوریت دفاع مقدس نوشته است؛ فاصله گرفتن از سفارشی نویسی را دلیل باز ماندن از حمایت ارگانهای مرتبط میداند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروشنیا نگاه یکجانبه و دستوری بعضی مسئولان و نهادها به جریان خلق متون نمایشی با موضوع دفاع مقدس را موجب دلسردی هنرمندان توصیف کرد و توضیح داد: بعضی نهادها صرفا اینطور تصور میکنند که حتما باید مسائل مورد نظر خودشان در نمایشنامههای مرتبط با موضوع جنگ و دفاع مقدس مطرح شود؛ به همین دلیل با نمایشنامهنویسان مستقل دچار مشکل هستند و حمایت چندانی نمیکنند. این درحالیست که تجربه اثبات کرده وقتی هنرمند به سفارش وابستگی ندارد، مسائل را از زاویههای نو با فرمی جدید بیان میکند که تجربههای تازه به همراه دارد و مخاطب زیادی نیز جذب سالنهای نمایشی میشوند.
او درباره دو نمایشنامه اخبر خود توضیح داد و افزود: نمایشنامههای «مونس، مادر اسفندیار» و «قرار» دو متن جدید من با مضمون دفاع مقدس هستند که یکی به روایت ماجرای مادری میپردازد که بازگشت فرزندش از جبهه را انتظار میکشد اما متن «قرار» درباره انتظار یک پدر است.
این کارگردان و نمایشنامه نویس توضیح داد: هر دو متن پیشنهادهایی مطرح میکنند. به عنوان نمونه «قرار» به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده و چهل و پنج سال در یک ساعت روایت میشود. در متن «مونس، مادر اسفندیار» هم پیشنهادهایی مطرح است که بهطور مشخص میتواند مورد توجه جوانان در شهرستان قرار بگیرد.
کوروشنیا با بیان اینکه چنین شیوههایی کمتر مورد توجه درامنویسی حوزه دفاع مقدس قرار گرفته است، خاطرنشان کرد: این نمایشنامهها فضایی انسانی دارند و از عناصر تکراری نمایشهای سفارشی دفاع مقدس خبری نیست. اتفاقا این متنها را عامدانه نوشتم تا همه آنها که معتقدند اهالی هنر به مسائل کشور بیتوجهی میکنند بدانند این اظهارات صحت ندارد.
نویسنده و کارگردان نمایش «آخرین نامه» با تاکید بر اینکه متنهای نوشته شده به هیچ وجه نگاه ایدئولوژیک ندارند؛ تصریح کرد: امروز این مسئولان در نهادهای گوناگون هستند که باید حسن توجه خود را نشان دهند. در دیدار با یکی از مدیران فرهنگی اعلام کردم خانواده هنرهای نمایشی نسبت به مسائل و رویدادهای ملی بیتوجه نیست و قطعا واکنش لازم را نشان میدهد. به همین دلیل ظرف شش ماه پس از تشییع پیکر شهدای غواص متنی در همین رابطه نوشتم و به دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر سپردم. ادعایی مبنی براینکه اتفاق عجیبی در حوزه ادبیات نمایشی رخ داده ندارم اما تلاش خودم را انجام دادهام.
این نمایشنامهنویس اظهار کرد: بعضی مسئولان که قصد ندارند از نمایشنامههای مستقل در حوزه دفاع مقدس حمایت کنند بعضا میگویند مشخص نیست خروجی متن در اجرا چه میشود. من اما در این دو متن همه چیز از جمله لوازم مورد نیاز در صحنه تا چیدمان آنها و ... را توضیح دادم تا خروجی به خوبی مشخص باشد و هیچ نقطه مبهمی باقی نیست. حال افرادی که عنوان میکنند هنرمندان نسبت به مسائل ملی میهنی توجه نشان نمیدهند باید پاسخگو باشند که خودشان چگونه حمایتی در نظر گرفتهاند.
او ادامه داد: من نمایشنامهای نوشتهام که به آلمانی ترجمه شده و در آن کشور روی صحنه رفته است. نمایشنامه دیگری (آخرین نامه) بیشترین آمار اجرا در کشور را دارد و بیاغراق توسط هنرمندان بومی در تمام استانهای کشور روی صحنه رفته است. اما جالب است بدانید هر دو نمایش در سالن مهجورِ خانه نمایش به صحنه رفت و جز اداره کل هنرهای نمایشی حامی نداشت. یعنی نهادهای مدعی به هیچ وجه همراهی نکردند.
مهرداد کوروشنیا تا امروز نمایشنامههای «کابوس یک رویا» 1382 (درباره یک جانباز شیمیایی)، «مانی» 1383 (با محوریت سرگذشت جوانانی که به جبهه میروند)، «آقا لیلا» 1386 (راجع به خانوادهای جنگزده)، «آخرین نامه» 1388 (کمدی راجع به جنگ)، «مونس، مادر اسفندیار» 1391 (درباره مادران چشم انتظار)، «قرار» 1394 (انتظار یک پدر برای بازگشت فرزندش از جبهه) نوشته است اما آیا ارگانهای مدعی تا امروز از این نمایشنامه نویس و کارگردان حمایتی کردهاند؟