در مراسم دیدار از اسماعیل کهرم بیان شد:
خطرناکترین مسئلۀ کشور کمبود آب و آلودگی آب است
با توجه به غنای محیط زیستی بسیار بالای تالابها در بین اکوسیستمها و میزبانی آنها از پرندگان مهاجر متأسفانه ما شاهد از بین رفتن تالابها و دیدن لاشههای پرندگان در تالابهای خشک شده هستیم .
به گزارش ایلنا، پنجشنبه 19 شهریور 1394، کتابفروشی آینده با همکاری مجله بخارا و علی دهباشی میزبان یکی از اساتید صاحب نام محیط زیست ایران، اسماعیل کهرم بود. این دیدار با تشکر از اسماعیل کهرم از علی دهباشی و یاد کردن ایشان از مرحوم استاد افشار برای موقوفه کردن باغ زیبای خود جهت حفظ آن برای نسل آینده آغاز شد. کهرم در این دیدار مشکلات محیط زیستی کشور را برای حاضرین بیان کرد که گزارش مفصل آن در مجله بخارا خواهد آمد. در این نوشته خلاصهای از سخنان دکتر کهرم بیان میگردد.
اسماعیل کهرم از خاطرات خود در مورد رعایت اخلاق شکار در نسلهای گذشته گفت و به نکاتی چون شلیک نکردن به حیوانات ماده و در نظر گرفتن سن بالا برای شکار که توسط شکارچیان ما در گذشته رعایت میشده است،اشاره کرد. رفتاری که میتوان شاخصهای توسعه پایدار را در آن دید .(بپوش ،بنوش،و برای دگر روزی چند بنه). چیزی که امروز خلاف آن در حال وقوع است. حدود 5/1 میلیون اسلحه شکاری مجوزدار و از بین رفتن گونههای مختلف با شکار بی رویه،آماری است که این موضوع را اثبات میکند.
وی در ادامه مشکلات عمده محیط زیست امروز ایران را در حوزه تالاب ها ـ جنگل ـ ریزگردها و دریاها به تفصیل و با ذکر موارد متعدد تعدی و تخلف بیان نمود.
همچنین کهرم اذعان داشت با توجه به غنای محیط زیستی بسیار بالای تالابها در بین اکوسیستمها و میزبانی آنها از پرندگان مهاجر متأسفانه ما شاهد از بین رفتن تالابها و دیدن لاشههای پرندگان در تالابهای خشک شده هستیم .
اسماعیل کهرم با استناد به اطلاعات ماهوارههایی که تخریب جنگل ها را نشان میدهند، هشدار داد که طبق آمار مراکز معتبر جهانی اگر رویه مدیریتی کشور در این زمینه تغییر نکند تا 75 الی 100 سال دیگر جنگلی در شمال ایران نخواهیم داشت.
تخریب کوههای ایران مانند معدنکاوی در بیبی شهربانو و وجود کارخانه سیمان در کنار بیستون باستانی و رفتارهای غلط در برخورد با دماوند که نمادی از غرور ملی ایرانیان است ،مواردی بود که اسماعیل کهرم با تأسف از آنها یاد کرد.
در ادامه گفتگو علی دهباشی از کهرم خواست که موضوع ریزگردها و عوامل ایجاد آنها را برای حاضرین توضیح دهد.
کهرم با اشاره به نقش صدام حسین در خشک شدن هورالعظیم در دوران جنگ ، از احداث نادرست چاههای نفتی در این منطقه و آلوده کردن مقدار آب باقیمانده در آن گفت و اینکه این منطقه باعث بروز ریزگردها برای مردم عزیز جنوب ایران شده است .
اسماعیل کهرم از مَثَل سوزاندن شمع از دو طرف برای بیان رفتارهای فاجعه بار محیط زیستی ما ایرانیان استفاده کرد.
آلودگی دریای مازندران (خزر) و خلیج فارس موضوعی بود که کهرم با ابراز ناراحتی خود، آن را بیان کرد و به آلوده شدن شدید ساحل قشم که زمانی به داشتن مرواریدهای ناب معروف بود ، اشاره کرد.
مشکلات و معضلات دریاچه ارومیه را احداث چاههای زیاد و بیرویه و نادیده گرفتن حقابه دریاچه دانست و راه حلهای احیای آن را عزم جدی مسئولین و اجرای دقیق طرحهای تصویب شده از جمله ایجاد روشهای نوین آبیاری در کشاورزی دانست
کهرم با ذکر این نکته که کنترل آلودگی کشتیها به هیچ عنوان در بنادر ایران انجام نمیشود. استانداردهای رعایت شده در استرالیا را مثال زد و با مقایسه آن با کنترل کیفیت سازمانهای مسئول(بنادر و کشتیرانی) آن را فاجعه بار خواند و خطر خشک شدن تدریجی خلیج فارس در آینده را گوشزد نمود.
و نیز نصرالله پورجوادی که از حاضران در این نشست بود به طرح نظرات خود در این زمینه پرداخت و گفت : اخیراً در جایی نوشتم که این بحران جدی است ، بحرانی است که ما در یکصد سال گذشته با آن رو به رو بودهایم. اکنون قصد ندارم همه آنچه را در این باب نوشتهام در اینجا بگویم . اما چند نکته از باب یادآوری ضروری است.
او ادامه داد: خوب به یاد میآورم که در اواخر دهۀ پنجاه در ایران معروف بود که اگر کسی میخواست اتومبیل آمریکائی بخرد به او میگفتند مدلهای قبل از 54 را بخرد. من علت آن را نمیدانستم تا این که در آمریکا فهمیدم که این سالی بوده که طرح کهنگی در کنگره به تصویب رسیده بود. بنابراین طرح محصولات صنعتی باید طوری ساخته شود که دوام زیادی نداشته باشد تا هر چیزی زود کهنه شود و مردم مرتب بخرند و بخرند. جنس خوبی که دوام داشته باشد باعث تعطیلی کارخانه ها می شد و تعطیلی کارخانه ها هم بی کاری و عدم انباشت و توزیع ثروت را به همراه می آورد. آثار تصویب «طرح کهنگی» و به طور کلی ورود به جامعۀ مصرفی در دهۀ شصت کاملا محسوس بود و انقلابیون با این معیارهای مصرفی مخالف بودند.
پورجوادی افزود: از سطلهای زبالهای که پر از مواد غذائی مصرف نشده بود گرفته تا میلیونها تن گندمی که دولت آمریکا به دریا می ریخت و اجناس یک بار مصرفی که همه جا تل انبار شده بود. من وقتی در سال 1967 به ایران برگشتم یکی از فضایلی که در جامعۀ خودمان دیدم غیر مصرفی بودن آن بود. مردم ایران حتی تا پنج شش سال بعد هم هنوز با معیارهای سنتی زندگی میکردند. نفت هنوز گران نشده بود و ما تازه میخواستیم پیکان مونتاژ کنیم. نه چندان صنعتی شده بودیم و نه گرفتار آفتهای جامعۀ صنعتی. اسراف هنوز حرام بود. مردم اگر یک تکه نان روی زمین می دیدند بر می داشتند، و فوت میکردند و یک جائی میگذاشتند تا کسی که به آن احتیاج دارد آن را بر دارد.
او در پایان اظهار داشت: همه میدانند که امروزه خطرناکترین مسئلۀ کشور کمبود آب و آلودگی آب است. این مسئله را کی به وجود آورده؟ دکتر پرویز کردوانی در جلسه پرسش و پاسخ خود که دو پنجشنبۀ گذشته در همین محل برگزار شد، میگفت که از زمان آغا محمد خان قاجار تا پایان دورۀ پهلویها ما جمعا پنجاه هزار حلقۀ چاه عمیق در سراسر کشور حفر کرده بودیم و در این سی و پنج سال گذشته تعداد چاهها بالغ بر یکصد و پنجاه هزار حلقه شده است. ما ذخائر آبی خود را که صدها هزار سال طول کشیده تا در این کشور جمع شود در عرض سی سال از زیر زمین به روی زمین آورده و به هدر داده ایم. ما به کمک تکنولوژی جدید کمر به نابودی آب و خاک خود بستهایم.