تعبیر وارونه یک روایت جاسوسی در یک سریال تلویزیونی
در سالهای گذشته سریالهایی پلیسی توسط کارگردانهای مختلف ساخته شده اما در سریالهایی که به مسائل امنیتی و جاسوسی پرداختهاند با فقرِ جدی مواجه هستیم و تمرینِ لازم را نداشتیم.
فریدون جیرانی آخرین و تازهترین تجربهی نویسندگی و کارگردانی خود را در سریال "تعبیر وارونه یک رویا" به محک نقد و تماشای مخاطبان تلویزیون گذاشت تا کسانی که سالها نقدهای او را در چهرهی یک کارگردان و منتقد بر بدنهی سینمای ایران دنبال میکردند؛ حال تماشاگر اثری باشند که نام و امضای او را بر پیشانی دارد.
شاید دوری جیرانی در پایانِ نمایشِ سریال از رسانهها و گریزش از گفتوگو با منتقدان جدی کارش خود بیانگر آن باشد که او خود میداند چه اثری به مخاطب ارایه داده است. داستانی که نه در منطقِ حاکم بر فضای قصه و دیالوگهایش و نه در بازیها و نه کارگردانی هیچیک نتوانست رضایتِ مخاطبِ جدی آثار سینمایی و تلویزیونی را برآورده کند. و اما هنوز جیرانی خود را یک کارگردان حرفهای میداند به این معنا که هر موضوعی که به او سفارش داده شود و در هر ژانری را به خوبی میتواند مصور کند. ازآنجا که گزیدهکاری جیرانی او را تنها به گفتوگوهایی محدود با یک رسانهی وابسته به دولت و یک رسانهی تندرو سوق داد تا حرفهایش را دستکم تا این زمان در همین دو رسانه به گوش مخاطبان برساند؛ ما بر آن شدیم با یکی از منتقدانِ سینما که جیرانی شناختِ خوبی از او و خط و ربطِ فکریاش دارد؛ به گپ و گفت بنشینیم و تندی این نقد را تا آنجا که میشد کاهش دهیم مبادا دلی آزرده شود.
اکبر نبوی (منتقد سینما) درباره سریال تعبیر وارونه یک رویا به خبرنگار ایلنا گفت: با یادآوری اینکه سریال را کامل ندیدم؛ باید متذکر شوم قسمتهایی که دیدم دارای ضعف و قوتهایی بود. از یک طرف ساخت این گونه سریالها ارزشمند است و جایشان خالیست و من از هر فردی که چنین سریالهایی بسازد؛ حمایت میکنم.
وی ادامه داد: ما در حوزه سریالهای اطلاعاتی، جاسوسی و موضوعاتی از این دست خیلی تجربه نداریم؛ کارورزی نکردهایم و تولیدات خوبی نداشتهایم به همین دلیل کارهایمان از آثار مشابه تولیدشده در هالیوود بسیار فاصله دارد. البته این یک امر طبیعیست زیرا تمرین و ممارستِ لازم را نداشتهایم.
نبوی با اشاره به اینکه سریالهایی همچون تعبیر وارونه یک رویا در حوزه امنیت سخن میگویند؛ افزود: امنیتی که در این سریال نشان داده میشود با بحثهای سیاسی و اطلاعاتی و اجتماعی ارتباط دارد.
وی ادامه داد: ایرانِ امروز متاسفانه با کمربندی از موضوعات ناامنکننده مواجه شده است. امروز در مناطق شرقی و غربی با انواع و اقسام کشورها و گروههایی مواجه هستیم که به دنبال ایجاد ناامنی و صدور آن به سراسر کشور هستند. کمربند ناامنکننده ایرانِ امروز را محاصره کرده و سریال تعبیر وارونه یک رویا به کسانی میپردازد که در وضعیتِ موجود به دنبال ایجادِ امنیت هستند. و از این منظر نفسِ سریال کاری باارزش است.
نبوی ادامه داد: نکته دوم اینکه باید حضور اقشار و گروههای مختلف اجتماعی در کارهای سینمایی و سریالها افزایش یابد. متاسفانه در سینما و تلویزیون بسیاری از طبقات و گروههای اجتماعی حضور دراماتیک ندارند یعنی مخاطب در آنها به شکل دراماتیک با زندگی معلمان یا کارگران، کشاورزان و سایر گروههای دیگر آشنا نمیشود. یکی از گروههایی که حضور دراماتیک در سریالهای ما ندارند؛ افرادی هستند که در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی فعالیت میکنند. از همین روست که سریالها و فیلمهای سینمایی ما در یک مدارِ بسته و با سوژههای تکراری ساخته میشوند.
وی با اشاره به اینکه بین سریالِ پلیسی و سریالهای امنیتی و اطلاعاتی و جاسوسی تفاوتهایی جدی وجود دارد؛ گفت: در سالهای گذشته سریالهایی پلیسی توسط کارگردانهای مختلف ساخته شده اما در سریالهایی که به مسائل امنیتی و جاسوسی پرداختهاند با فقرِ جدی مواجه هستیم و تمرینِ لازم را نداشتیم. به همین دلیل هم دست و دل کسانی که قصدِ ورود به این حوزهها دارند؛ میلرزد و آسودگیخاطر لازم را در حینِ ساخت این نوع سریالها ندارند.
نبوی افزود: کسانی که سریالِ تعبیر وارونه یک رویا را تماشا کردهاند؛ میتوانند اشکالاتی به سریال وارد کنند و من با آنچه در همان چند قسمت دیدم؛ متوجه شدم کار به شدت ضرباهنگ کندی دارد درحالیکه سریالهای اطلاعاتی و پلیسی باید ضرباهنگ مناسبی داشته باشند. در این سریال بخش عمدهای از کندی ضرباهنگ به متن، فیلمنامه و داستان بازمیگشت. داستانِ کندی برای سریال انتخاب شده بود و ما با فیلمنامهی لَخت بدون هیچ ماجراهای خاصی مواجه بودیم. این مساله برایم سوال ایجاد کرد که چرا سریالی با یک فیلمنامهی سنگین اما لَخت ساخته شده است.
وی ادامه داد: مساله دوم بحث فنی آن بود. برایم جای تعجب داشت که چطور این مساله از دستِ فریدون جیرانی دررفته. در تصویربرداری سریال ضعفهای مشهودی به چشم میخورد تا آنجا که در یکی از سکانسها دوربین نقطهی فوکوس را پیدا نمیکرد و گیج مانده بود.
نبوی با اشاره به تجربهای که سینمای ایران در حوزه سینمای دفاع مقدس داشته؛ گفت: فیلمهای جنگی و آثار دفاع مقدس از نقطهی صفر و از آغاز آثار کاملا خوب و قابل قبولی نبودند اما به مرور و طی سالها شاهد هستیم کارگردانان دفاع مقدس به مرحلهای رسیدند که حرفهای خوبی برای گفتن دارند و آثار خوبی میسازند و این رشد مرهون تمرین در طی سالهاست. یا در حوزه کارهای تاریخی اگر مرحوم علی حاتمی از قبل از انقلاب در این حوزه فعالیت نمیکرد و فیلمهایی همچون سلطان صاحب قران یا هزار دستان را نمیساخت امروز به شکل منطقی کارگردانهایی همچون داود میرباقری به نقطهای نمیرسیدند که بتوانند سریالهایی همچون مختارنامه بسازند. البته نمیخواهم انکار کنم تلاش فردی میرباقری برای ساخت سریالهایی همچون مختارنامه ارزشمند نیست اما میرباقری بر یک تجربه و مسیر رفته؛ تکیه کرد و اگر پیش از میرباقری سریالهای تاریخی ساخته نشده بود؛ لو هم نقطه اتکایی برای ساختار آثار خود نداشت.
وی ادامه داد: ممکن است کارگردانی توانمندی فردی داشته باشد اما این توانمندی کافی نیست و عوامل بسیاری دخیل است. یعنی ما باید در بحث طراحی صحنه و فیلمبرداری به نقطه رشد خوبی رسیده باشیم که مثلا یک فیلمبردار بداند برای ساخت یک اثر تاریخی یا پلیسی چگونه باید قاب لازم را ببندد و چون ما فقرِ مفرط در ساخت آثار پلیسی و امنیتی داریم؛ جیرانی هم نمیتواند براساس مسیر هالیوود کار خود را پیش ببرد.
نبوی با اشاره به اینکه جیرانی و بسیاری دیگر از فیلمسازان فیلمبینهای حرفهای هستند؛ افزود: درست است که کارگردان باید سریالها را ببیند و بیاموزد اما به صرف دیدن سریالها دردی دوا نمیشود بلکه مجموعه عوامل باید تجربه عملی داشته باشند. حتی ممکن است بسیاری از عوامل یک سریال مانند جیرانی فیلمبین حرفهای باشند اما تا زمانی که آزمایش نکنند و در میدان عمل تجربه نکنند؛ آن دیدنها سودی ندارد و فقط بخشی از توانمندی ما را تامین میکند اما همه را پاسخ نمیدهد. اگر تلویزیون و سینمای ما در بحث آثار امنیتی و جاسوسی کارهای بسیاری کرده و آثار زیادی تولید کرده بود؛ قطعا سریالی که امروز توسط جیرانی ساخته شده یک نقطه ضعفِ بزرگ شناخته میشد.
نبوی با اشاره به اینکه سریالهای امنیتی تاثیر زیادی بر حس امنیت واقعی مردم و باورپذیری مردم درباره یک دستگاه امنیتی میگذارند؛ افزود: اگر دوستانِ صاحبنظر بر این مسئله که سریال تعبیر وارونه یک رویا این ضعف را دارد که باور مردم به دستگاههای امنیتی را تضعیف کرده متفقالقول باشند، این نظر بسیار خطرناک است و اگر بر این نظر تاکید شده باشد قطعا نساختن آثار امنیتی و پلیسی بهتر از ساختن آن است و باید به شدت در ساختن آثار آینده به این مساله توجه جدی شود و اگر معدلِ قضاوتِ صاحبانِ صلاحیت اینگونه بوده حتما باید در آثار آینده توجه لازم را بکنیم.
وی ادامه داد: دوستانی که در این حوزه کار میکنند و سریال میسازند باید حواسشان باشد کارشان به ضدخودشان تبدیل نشود و بهجای تایید امنیت ایجاد دلهره و اضطراب نکنند.