ایران در انحصار رانت اطلاعاتی
باید انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات یک عزم عمومی، ملتی و دولتی باشد. اگر دست از دروغگویی برداریم و خودمان را راستیآزمایی کنیم؛ میتوانیم امیدوار باشیم قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در کشور اجرایی شده است.
حسین باهر (استاد دانشگاه و کارشناس رسانه) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، به ساختار حاکمیت در ایران اشاره کرد و گفت: ما مملکتی داریم با یک سلسله قوانین و مقرارت خاص و با ساختاری کاملاً متفاوت با کشورهای دیگر.
قانون لازمهٔ کار است اما کفایت نمیکند
او ادامه داد: قوهٔ مجریه یکی از سه قوه است که هر سه آنها زیرنظر رهبری عمل میکنند. برای مثال سازمان صداوسیما که از هر سه قوه در آن نماینده حضور دارد اما نصب و عزل رییس این سازمان به عهدهٔ مقام معظم رهبری است و با توجه به این موضوع میتوان گفت که صداوسیما سخنگوی دولت نیست، سخنگوی حکومت است.
این کارشناس رسانه و جامعهشناس در اشاره به قانون و نحوه اجرایی شدن آن گفت: بهترین قانون قرآن خداست. بعد ۱۴۰۰ سال میبینید که در هیچ کشور اسلامی به درستی اجرا نشده است. وضع قانون یک مسئله است و اجرایی شدن آن بحثی دیگر. قانون لازمهٔ کار است اما کفایت نمیکند. برخی کشورها مانند انگلستان، قانون اساسی ندارند ولی فرهنگ خوبی دارند. متأسفانه فرهنگ ما مغشوش است و هرکسی هرکاری که بخواهد انجام میدهد. به تازگی مشاهده کردم که نهادی میگفت که ما ماورای قانون کار میکنیم! این نهاد ادعا میکرد که وقتی اسلام به خطر بیفتد دیگر منتظر قانون و مقررات نمیمانیم و دست به کار میشویم! نتیجه میگیریم از چنین نهادهایی نمیتوان انتظار داشت که اطلاعات شفاف در اختیار مردم و رسانهها قرار دهد.
باهر با بیان اینکه دیوان محاسبات کشور هم تاکنون نتوانسته برای اجرایی شدن قانون دسترسی آزاد به اطلاعات کاری انجام دهد؛ افزود: دولت با اشکالات متعدد خودش روبه روست که آن هم بستگی دارد به اینکه افراد دولت تا چه اندازه آدمهای دموکرات و درستکاری باشند. شاهد بودیم که دولت قبل برای جلوگیری از شفافسازی اطلاعات، سازمان برنامه را تعطیل کرد و صندوق پول را بست تا معلوم نشود چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
او با اشاره به اینکه واژهٔ «آمار» و مفهوم آن برای مردم جا نیفتاه است؛ گفت: ما آمار را نمیفهمیم و نمیدانیم که چه سود و زیانهایی دارد. هر آماری هم که میدهیم درست نیست به همین دلیل است که وقتی در سازمانهای بینالمللی صحبت میکنیم کسی چندان اعتمادی به سخنان ما ندارد. این اولین باری است که در مجامع بینالمللی بحث «راستیآزمایی»، که به اعتقاد من نوعی توهین تلقی میشود، مطرح شده است. معتقدند ایرانی هرچه میگوید باید تحقیق کرد که درست میگوید یا نه. حتی اگر به سازمانهای بینالمللی هم آمار میدهیم، این اطلاعات باید راستیآزمایی شود، بدین گونه که سازمانهای بینالمللی میآیند، تحقیق میکنند تا از راستی و درستی حرف ما اطمینان حاصل کنند.
رانت اطلاعاتی، بزرگترین معضل اقتصادی است
این استاد دانشگاه و جامعهشناس افزود: برخی میگویند ما ایرانیها از دروغ خوشمان میآید. البته گاهی در مواردی دروغ میگوییم که اگر راست هم بگوییم مسئله و مشکلی پیش نمیآید اما این عده اعتقاد دارند ما به شکل اتوماتیک دروغ میگوییم. این مسئله به فرهنگ عمومی ربط پیدا میکند که به دروغگویی عادت کرده و به آن علاقهمند است. اینکه عادت داریم دروغ بگوییم و واژههای ایهام و ابهام در زبان فارسی زیاد داریم! ما در فرهنگ خود با تعارف و تعریف بهطور جدی درگیر هستیم. اصل تعارف و تعریف بر دروغ بنا نهاده شده است.
او با اشاره به اینکه دسترسی آزاد به اطلاعات بر همهٔ جوانب زندگی مردم تأثیر میگذارد؛ گفت: ما مردم نجیبی داریم، اگر واقعیت را برای مردم توضیح دهیم، آنها میپذیرند اما وقتی دروغی میشنوند دیگر گوش نمیکنند. شفافسازی اطلاعات توسط دولت، میتواند در آنان اعتماد به وجود بیاورد که این اعتماد منجر به ایجاد امید در مردم جهت سرمایه گذاری در هر زمینهای میشود. به عنوان مثال اگر من بدانم که فرزندم، با توجه به نمرات و استعدادش و البته با سنجشی درست میتواند وارد دانشگاه شود؛ مجبور نمیشوم او را به خارج از کشور برای ادامهٔ تحصیل بفرستم. اگر آمار و اطلاعات، به شکل صحیح آن، در دست مردم قرار گیرد، میتواند روی برنامهریزیهای آینده هم تأثیرگذار باشد. به طور مثال من استاد دانشگاه هستم اما هنوز نمیدانم کلاسهایم چه روزهایی تشکیل میشود و قرار است چه دروسی را تدریس کنم؟ با توجه به اینکه چیزی به پایان تعطیلات تابستان نمانده، من هنوز نمیدانم که برنامه درسیام برای مهرماه چیست، در نتیجه نمیتوانم برای کلاسم برنامهریزی و مطالعه کنم. همین اتفاق ناشی از در دسترس نبودن اطلاعات است.
باهر افزود: برنامه، مبتنی بر آمار است. بهطور مثال وقتی به واقع نمیدانیم که چند نفر در کشور دچار ایدز هستند؛ طبعتاً این را هم نمیدانیم که روی این مسئله چقدر باید سرمایهگذاری کرد، چقدر وقت باید گذاشت و از چه راهکارهایی میتوان استفاده کرد.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه شفاف نبودن اطلاعات در کشور ما میتواند چند دلیل داشته باشد؛ گفت: برخی اوقات ما انسانهای بیتفاوت و غیرمسئولی هستیم و میگوییم به من چه! کسی که مسئول بیماریهای عفونی است آمار ایدز را اعلام نمیکند چراکه با خود فکر میکند من با این کار شغل خودم را از دست میدهم، از من بازخواست میشود که چرا بین این همه بیماری نامی از ایدز بردی؟ در نتیجه بهتر است چیزی نگویم.
او ادامه داد: مسئلهٔ بعدی این است که سازمانها و ارگانها باید پای این آمار بایستند؛ چون معمولاً آمار ما منفی است. همین امروز روزنامهٔ اطلاعات، نرخ تورم را ۱۳ درصد اعلام کرده. در اینجا سازمانی که تورم را ۶ درصد اعلام کرده بود باید توضیح دهد که چرا این اتفاق افتاده، پای آن بایستد و پاسخگو باشد. از همهٔ اینها مهتر این است که عدهای میخواهند اطلاعات را تنها خودشان داشته باشند و همین رویکرد باعث تشکیل «رانت اطلاعاتی» در ایران شد. مثلاً در بورس کسانی که میدانند کدام کالا بالا یا پایین میرود، زودتر آن را پیش خرید میکنند. مقدار زیادی از مشکلات اقتصادی ما ناشی از همین رانت اطلاعاتی است. به عنوان مثال در کمیسیون بازرگانی تصمیم گرفته شده فلان ماشین را میخواهند وارد کنند، افرادی که در آن حیطه هستند با شنیدن این خبر، خود و دوستانشان شروع به وارد کردن آن ماشین خاص میکنند و وقتی که به اندازهٔ کافی از آن سود بردند، قانونی وضع میکنند که دیگر ورود آن متوقف شده است.
شفاف نبودن اطلاعات، دلیل عقبماندگی است
باهر با اشاره به اینکه برخی افراد از اطلاعات استفادهٔ سودجویانه میکنند و انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات به نفعشان نیست؛ افزود: دلیل عقبماندگی یک انسان و در ابعاد بزرگتر یک جامعه همین مسئله است که با خودش شفاف نیست. متأسفانه قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، وقتی تصویب شد که هرکس تاکنون هرکاری خواسته انجام داده. میلیاردها دلار نفت در ۸ سال گذشته به شکلهای مختلف، در فقدان اطلاعات از دست رفته است. حالا که به قول معروف کفگیر به ته دیگ خورده، قانون انتشار و دسترسی آزاد اطلاعات را تصویب کردهاند که آن هم زینتی بیش نیست و در عمل شاهدیم که قابلیت اجرایی ندارد. مقامات و مسئولان اطلاع و آگاهیهایی که میدهند را به سرعت تکذیب میکنند و رسانهها از این عملکرد متعجب میشوند. گزارشی را سازمان معتبری داده و شما به عنوان خبرنگار آن را منتشر میکنید، اما فردا معترضانه میگویند که این کذب است، منبع موثق نبوده و تکذیبش میکنند.
بنیانگذار مکتب رفتارشناسی ادامه داد: من تصور میکنم در درجهٔ اول دولت باید فرهنگسازی کند. اگر اطلاعات درست داده شد تشویق کند و اگر اطلاعات غلط داده شد تنبیه کند. یک سازمان نظارتی باید تأسیس شود برای اجرای همین قانون شفافسازی. برای رصد میزان شفافیت اطلاعات در سطح جهانی نهاد بینالمللی در سازمان ملل تأسیس شده که نشان میدهد کشورها تا چه میزان فساد دارند و چه کشورهایی اطلاعات شفاف در اختیار عموم قرار میدهند. جالب این است که در سطح جهانی ما را بهتر از خودمان میشناسند اما ما با نخوت بیجهتی که به خودمان میبندیم فکر میکنیم تمام دنیا نادان است و ما دانا.
او در پایان گفت: علت اینکه میگویند کشوری عقب مانده است، در حال توسعه است یا پیشرفته است به همین مسئله انتشار آزاد اطلاعات مربوط میشود نه به درآمد ملی و سرانهٔ آن. من تصور نمیکنم در بحث انتشار اطلاعات آزاد بتوان اسم ایران را کشور در حال توسعه گذاشت چون ما علیالحساب از کشورهای در حال توسعهای مثل برزیل یا کرهٔ جنوبی بسیار عقبتر هستیم.