دریابندری، شکل نوینی از مدرنیته را به ادبیات وارد کرد
امروز تولد 87 سالگی نجف دریابندری، نویسنده و مترجم چیره دست است که هم اکنون در بستر بیماری به سر میبرد.
امروز زادروز مردی است که میتوان او را از جمله مفاخر بزرگ ادبیات فارسی به شمار آورد. او در برههای آثار نویسندگان مطرح انگلیسی زبان را وارد ادبیات فارسی کرد که نویسندگان ما به زبان فرانسه علاقه داشتند و آثار ویکتور هوگو، نقش پررنگی در جامعه داشت.
دریابندری به دنبال شناساندن ژانرهای ادبی گوناگون بود
اگر اهل کتاب و کتابخوانی باشید محال است نام نجف دریابندری را نشنیده باشید. شهرت او بیشتر به دلیل کارهای ترجمهاش مانند: واداع با اسلحه(ارنست همینگوی)، یک گل سرخ برای امیلی(ویلیام فاکنر)ٰ، تاریخ فلسفه غرب(برتراند راسل)، متفکران روس ( آیزایا برلین) است اما او نویسندهی چیره دستی نیز هست که ازجمله تألیفات او میتوان به افسانه اسطوره(شرح چند نظریه در افسانهشناسی و نقد یک اصطلاح)، کتاب مستطاب آشپزی و در بیخویشتنی، بررسی مفهوم الیناسیون در فلسفه غرب اشاره کرد.
نجف دریابندری متولد سال 1308 است که خودش اعتقاد دارد در زمستان 1309 متولد شده و برای اینکه او را زود به مدرسه بفرستند شناسنامهاش را یک سال بزرگتر گرفتهاند و امروز 87 ساله میشود. مردی که با ترجمههایش شکل نوینی از مدرنیته را وارد ادبیات کرد. او معرف نویسندگانی مثل ارنست همینگوی، ای.ال دوکتروف و کازوئو ایشی گورو در ایران است. تخصص او «درآوردن» لحن نویسنده اصلی است، کاری که شاید از کمتر مترجمی ساخته باشد. آثار دریابندری نشان میدهد او هرگز به ترجمه به عنوان یک شغل درآمدزا نگاه نکرده، بلکه ردپای عشق و علاقهی شخصیِ او به کار ترجمه را در جای جای آثارش میتوان مشاهده کرد. او در پی ادای مقصود و شناساندن ژانرهای ادبی گوناگون به جامعهی ادبی ایران بود.
او کار خود را از سالهای جوانی آغاز کرد و از همان ابتدا به سراغ ترجمهی آثار غولهای ادبیات مثل ارنست همینگوی رفت. 22 ساله بود که کتاب «وداع با اسلحه» نوشتهی همینگوی را ترجمه کرد. مقدمههایی که او بر برخی آثار ادبی جهان مانند «بیلی باتگیت»، «پیرمرد و دریا»، «هکلبریفین» و «بازمانده روز» نوشته، از یک سو و آثاری مانند «درد بیخویشتنی»، «تاریخ فلسفه غرب» و «متفکران روس» از سوی دیگر وسعت میدان عمل او را نشان میدهد. در این میان اثری چون «چنین کنند بزرگان» پدید آورده است که از طنزهای ماندگار زبان فارسی به شمار میرود.
دریابندری کتاب مستطاب آشپزی را پس از سالها پژوهش و با همکاری همسرش فهیمه راستکار به پایان رساند. این کتاب که حاصل چیزی حدود 3 دهه پژوهش او و همسرش است و حتی در جمعهای خانوادگی و مهمانیها هم برای آن تحقیق کردهاند، پس از چندین سال پیاپی هنوز هم در زمره آثار پر فروش کشور قرار دارد.
این نویسنده و مترجم روز بیست و سوم سال 1393 به علت سکتهی مغزی در آیسییو بستری شد و هم اکنون در بستر بیماری است.
دریابندری فلسفه و نثر مدرن را به ادبیات شناساند
رضا قیصریه (مترجم و نویسنده) دربارهی دریا بندری میگوید: با اینکه من مدتهاست که کارهای دریابندری را نخواندم اما باید بگویم که انسان بسیار با تجربهای در حوزهی ترجمه است. زمانی که دریابندری شروع به کار کرد ما در زمینهی ترجمه پیشرفتی نداشتیم. نجف دریابندری را میتوان از جمله مفاخر بزرگ ادبیات ایران به شمار آورد.
او ادامه میدهد: از جمله مباحث مهمی که در کارهای دریابندری مطرح است، میتوان به درک مطلب، در آثار او اشاره کرد. همچنین آثاری که از ارنست همینگوی ترجمه کرده، جزء ترجمههای برتر و برجسته ایران است. در دورهای که اکثر مترجمان حوزهی کتاب را به ترجمهی آثار فرانسوی اختصاص داده بودند؛ ترجمهی کتاب «وداع با اسلحه» باعث شد تا مخاطبان و مترجمان نگاه تازهای به ادبیات آمریکا داشته باشند. آن زمان که او شروع به ترجمهی آثار انگلیسی زبان کرد بیشتر نویسندگان ما مانند صادق هدایت فرانسه میدانستند.
این نویسنده و مترجم با اشاره به اینکه نجف دریابندری در شرایطی کارش را شروع میکند که ترجمه مدرن در ایران هنوز باب نبود؛ میگوید: آن زمان جو حاکم بیشتر تحتالشعاع ادبیات فرانسه بود، خصوصاً آقای مستعان با ترجمهی بینوایان این جو را تشدید کرد. در این جو آقای دریابندری آمد و «وداع با اسلحه» ارنست همینگوی را ترجمه کرد که اثر جالبی بود و مورد استقبال هم قرار گرفت. نجف دریابندری این نویسندگان را به جامعهی ادبی ما معرفی کرد. وقتی این آثار ترجمه شد، بسیاری از نویسندگان تحت تأثیر همینگوی قرار گرفتند.
او با اشاره به ترجمه آثار فلسفی دریابندری ادامه میدهد: او فلسفه مدرن و نثر مدرن را به ادبیات ما شناساند. تأثیر دریابندری بر جوانان آن نسل بسیار مشهود است. ترجمههای فلسفیِ دریابندری روان و ساده است. در واقع میتوان گفت دریابندری یک نوع مدرنیته را به ایرانیان شناساند.
قیصریه دربارهی خودآموختگی این نویسنده و مترجم معتقد است: خودآموختگی بخشی از کار ترجمه است و دریابندری با آثار خود نشان داد چگونه میتوان با این روش به نوعی موفقیت ماندگار رسید. آن زمان کلاسی نبود که علاقهمندان در آن مترجمی یا زبان یاد بگیرند. دریابندری خود به ترجمه علاقه داشت. خودآمیختگی مسالهای است در مقابل بحث آکادمیک. امروزه میبینیم که در دانشگاههای ما ترجمه، تدریس میشود، اما قطعاً از جوانانی که بیانگیزه و بدون علاقهی شخصی در این رشته تحصیل میکنند؛ مترجم خوبی بیرون نخواهد آمد.
آثار نجف دریابندری
وداع با اسلحه، نوشتهی ارنست همینگوی( ۱۳۳۳
پیرمرد و دریا، نوشتهی ارنست همینگوی ( ۱۳۶۳)
سرگذشت هکلبری فین، نوشتهی مارک توین ( ۱۳۶۶
بیگانهای در دهکده، نوشتهی مارک توین
گور به گور، نوشتهی ویلیام فاکنر ( ۱۳۷۱ )
یک گل سرخ برای امیلی، نوشتهی ویلیام فاکنر ( ۱۳۸۲
رگتایم، نوشتهی ای. ال. دکتروف
بیلی باتگیت، نوشتهی ای. ال. دکتروف ( ۱۳۷۷ )
پیامبر و دیوانه، نوشتهی جبران خلیل جبران
بازماندهی روز، نوشتهی کازو ایشیگورو
آنتیگونه، نوشتهی سوفوکل
چنین کنند بزرگان نوشتهی ویل کاپی (عنوان اصلی: انحطاط و سقوط تقریباً همهٔ افراد)
قدرت، نوشتهی برتراند راسل
تاریخ فلسفه غرب، نوشتهی برتراند راسل
عرفان و منطق، نوشتهی برتراند راسل
فسانه دولت، نوشتهی ارنست کاسیرر
فلسفه روشناندیشی، نوشتهی ارنست کاسیرر
کلیها، نوشتهی هیلری استنیلند ( ۱۳۸۳
معنی هنر، نوشتهی هربرت رید ( ۱۳۵۱ )
تاریخ سینما، نوشتهی آرتور نایت
متفکران روس، نوشتهی آیزایا برلین
قضیهی رابرت اوپنهایمر، نوشتهی هاینار کیپهارت
در انتظار گودو، دست آخر: نمایشنامههای بکت، دو جلد، نوشتهی ساموئل بکت
تاریخ روسیهٔ شوروی، انقلاب بلشویکی، ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۳، سه جلد، نوشتهی ادوارد هلت کار
برفهای کلیمانجارو، نوشتهی ارنست همینگوی
خانه برناردا آلبا، نوشتهی فدریکو گارسیا لورکا، (۱۳۹۲).