دوری از مرثیهسرایی برای یک مترجم
فیلم مستند «نجف دریابندری؛ یک برداشت» ساخته شمیم مستقیمی در مؤسسه فرهنگی هنری آپآرتمان به نمایش در آمد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از نمایش فیلم نشست بررسی این مستند با حضور کارگردان و حاضران برگزار شد. شمیم مستقیمی کارگردان فیلم در این نشست از مسیر شکلگیری ایده و پرداختن به سوژه فیلم سخن گفت. او با اشاره به ویژگیها و خصلتهای شخصیت نجف دریابندری، او را مترجمی توصیف کرد که در مسیر زندگیاش زیر بار هیچگونه جریانسازی نرفته است و همواره نگاه فردی خود را داشته است.
مستقیمی در ادامه توضیح داد: «این مستند در حالی تهیه شد که دریابندری بدترین و تلخترین روزهای زندگی خود را میگذراند. او دو بار سکته کرده بود و دائم میگفت برای این بحثها آمادگی ندارد و کار او تنها نوشتن است. ضمن اینکه همسرش –فهمیه راستکار- بستری بود و متاسفانه به همین دلیل در فیلم حضور ندارد.»
شمیم مستقیمی با بیان اینکه در روند ساخت فیلم همواره مراعات حال دریابندری را میکرد، گفت: «اگر این تصاویر در سال ۸۹ از او ثبت نمیشد، یک سال و نیم بعد ممکن نبود. چرا که حافظه نجف هنوز دستخوش فراموشی نشده بود. از طرفی باید حواسم را جمع میکردم که به او فشار نیاورم و طوری رفتار نکنم که حس کند این فیلمها را برای بعد از مرگش میگیریم. از آوردن صحنههایی مثل جشن تولد او در فیلم نیز چنین قصدی را داشتم؛ طوری که وقتی خودش فیلم را ببیند روحیه بگیرد و فکر نکند فیلم مرثیهای برای اوست.»
مستقیمی همچنین انتخاب موسیقی «جاز» را برای این مستند، علاقه شخصی مترجم به این سبک از موسیقی عنوان کرد و با اشاره به کتاب «نجف دریابندری، یک گفتگو» که از سوی نشر کارنامه چاپ شده است، اولین انگیزه برای ساخت این مستند را خواندن این کتاب در سالهای گذشته عنوان کرد.
مستقیمی همچنین از محمد زهرایی، مدیر فقید نشر کارنامه که اولین یاریگر او در جریان ساخت این مستند است نیز قدردانی کرد.
کارگردان مستند «نجف دریابندری؛ یک برداشت» در پایان این نشست اضافه کرد: «مخاطب هدف من برای ساخت این فیلم کسی است که با دریابندری آشنایی نسبی دارد و دست کم نام او را شنیده است. این فیلم به نوعی امپرسیونی از زندگی دریابندری در روزهایی است که او را میدیدم و فیلمبرداری میکردم.»
فیلم مستند «نجف دریابندری؛ یک برداشت» ساخته شمیم مستقیمی در مؤسسه فرهنگی هنری آپآرتمان به نمایش در آمد.
عبداله کوثری، صفدر تقیزاده، بهرام دبیری، نوشین دریابندری، مژده دقیقی، گلی امامی ومحمد علی موحد از جمله دوستان و نزدیکان این مترجم هستند که در این مستند پرتره با آنها گفتوگو صورت میگیرد. همچنین گفتوگوی محمدعلی موحد با دریابندری نیز از نکات جالب و به یادماندنی فیلم است که هر دو مترجم در آن به بیان خاطرات خود در اقلیم جنوب ایران میپردازند.
نجف دریابندری که بیش از هرچیز به خاطر ترجمه رمانهای آمریکایی شهرت دارد، در این مستند کمتر از زندگی خود سخن میگوید. او در خلال گفتوگوهایش بیان میکند: «اینکه چه گونه ترجمه میکنم و ضمن آنچه اتفاقاتی در زندگیام رخ داده، چیزی است که نمیتوان در مورد آن صحبت کنم. باید بگویم تنها خود نوشتههایم کاری است که در طول زندگی کردهام.»
در بخشی از فیلم، دریابندری مترجم ادبی را پدیده خاصی توصیف میکند که به خودی خود پدیدار میشود و در هر نسلی تعدادی انگشتشماری میتوان پیدا کرد. همچنین در بخش دیگری از مستند دریابندری از ارادت خود به محمد قاضی میگوید. دریباندری قاضی را مترجم ادیبی میداند که برخلاف بسیاری از مترجمان دیگر، هیچ ادعایی نداشت.
آن طور که دریابندری در این مستند میگوید، کار خود را با سینما و هنر عکاسی آغاز کرده است. او در ادامه از سلسله پیشآمدها که باعث شد به وادی ترجمه وارد شود، حرف میزند. او تحصیلات آکادمیک در حوزه ترجمه را بیهوده میداند و تنها معیار برای یک ترجمه خوب را بر اساس زبان فارسی ارزشگذاری میکند.
از جمله مباحث تخصصی که در این مستند یک ساعته مطرح میشود نیز میتوان به صحبتهای دریابندری در خصوص ترجمه آثار ساموئل بکت اشاره کرد. دریابندری با بیان اینکه بکت خود به شخصه آثارش را به دو زبان فرانسوی و انگلیسی نوشته است، میگوید: «با اینکه خود نگارنده آثارش را از زبان فرانسه به انگلیسی بازگردانده است، اما شاهد تفاوتهای بسیاری میان آن دو هستیم. این نشان میدهد که در مسیر ترجمه مسائلی پیش میآید که حتی خود نویسنده نیز بسیاری چیزها را تغییر میدهد. اما آیا مترجم نیز چنین حقی دارد یا نه موضوعی قابل بحث است.»