ترجمهی دوبارهای بر شاهکارهای جُرج اُروِل
نشر «شورآفرین» ترجمه دو شاهکار جُرج اُروِل، «مزرعهٔ حیوانات» و «نوزده-هشتادوچهار» (۱۹۸۴) را با مقدمهٔ والری مهیرز و مایکل یئو (از منتقدان و استادان برجستهٔ دانشگاههای کانادا و آمریکا) و ترجمه سیروس نورآبادی منتشر کرد.
به گزارش ایلنا؛ از ویژگیهای بارز ترجمه دو شاهکار ارول، یکی کاملبودن متن آن و انطباق دقیق و درست کتاب با متن اصلی و دیگری طراحی جلد و گرافیک زیبای کتاب است که این دو ترجمه را نسبت به ترجمههای دیگر شاخصتر میکند.
جُرج اُروِل با دو شاهکار جاودانش «مزرعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴»، وجدانِ بیدارِ نسل خود – و نسلهای بعد- است؛ چنانکه بسیاری از نویسندگان معاصر برای دفاع از آرمانهایشان مدام به نام وی اشاره میکنند و او را سرمشقی برای چهگونهاندیشیدن و چهگونهنوشتن میدانند. اُروِل در «مزرعهٔ حیوانات» با هجوی بسیار تند و گزنده به استبداد و استالینیسم میتازد، و در «۱۹۸۴» سرخوردگیِ خود و رویای غمانگیز و پیشگوییِ وحشتناکی را از دموکراسی آینده پیشِ چشمِ خواننده میگذارد. اُروِل، در آثار خود همهٔ وسایل و ابزار و عناصر داستانهای علمی- تخیلی را به کار میگیرد، اما درواقع داستانهای او بیش از هر چیز تبلیغاتی است: تبلیغات بر ضد کمونیسم و شیوهٔ حکومت استالین، و اصولا هر نوع رژیمِ استبدادی.
ریموند ویلیامز، منتقد و نویسندهٔ بریتانیایی، «مزرعهٔ حیوانات» را در میان آثارِ جُرج اُروِل، یگانه و بیهمتا برمیشمرد، و نورتروپ فرای، فیلسوف و اسطورهشناس کانادایی «مزرعهٔ حیوانات» را اثری خوب توصیف میکند و میگوید «مزرعهٔ حیوانات» یکی از فرمولهای کلاسیکِ هزل را به کار میگیرد: فسادِ پیاپی و رو به افزونِ اصول و قواعد (اخلاقی)؛ شیوهیی که نمونهٔ عالیاش جاناتان سوییفیت خالق «سفرهای گالیور» است.
لیونل تریلینگ، منتقد و نویسندهٔ آمریکایی نیز با ذکر این نکته که تمام تلاش فرهنگ صدسالهٔ اخیر، وقف آموزش این نکته به ما شده تا درک کنیم انگیزهٔ اقتصادی، جادهیی غیرعقلانی است رو به تباهی و مرگ، و اینکه نجات و رهایی در عقلانیت و سنجیدگی است، میگوید جُرج اُروِل تحولی در اندیشه ایجاد کرده است، که ما را وادار به اندیشیدن میکند: از کجا معلوم که پیروزیِ نیروهای خاصِ ذهن، باتمام غرورِ عریان و حدود و ثغورشان، وضعیتی وخیمتر از آنچه تابهحال تجربه کردهایم به بار نیاورد. اورول نخستین کسی نیست که این سوال را میپرسد، ولی نخستین کسی است که این سوال را بر مبنایی حقیقتا لیبرال و رادیکال مطرح میکند؛ آنهم بدون قصدِ ازبینبردنِ تمنا برای جامعهیی عادل، و همچنین با شدت و حدت و شور و شوقی فراوان. همین ارجحیت است که رمان «نوزده-هشتادوچهار» (۱۹۸۴) را به کتابی تعیینکننده و متمایز بدل میکند.
از این مترجم پیشتر در نشر شورآفرین، مجموعهٔ دو جلدی «تجربههای زندگی و مرگ در داستانهای کوتاه» تحتعنوان «اگر یک مرد را بکُشم، دو مرد را کُشتهام» و «ما یک خانهٔ آبی داریم» هر دو با مقدمهٔ فتحاله بینیاز، و رمانهای «خدای چیزهای کوچک» (برندهٔ جایزهٔ بوکر) نوشتهٔ آرونداتی روی، و «پُل رودخانهٔ درینا» (برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات) نوشتهٔ ایوو آندریچ، منتشر شده بود.