کنکوریها کتابخانهها را اشغال کردهاند/ کتابخانههای خالی از کتابخوان
نقش کتابخانهها در رشد سرانه مطالعه بسیار تأثیرگذار است اما کتابخانههای هنوز ما خالی از افراد کتابخوان است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، منصور واعظی (دبیرکل اسبق نهاد کتابخانههای عمومی کشور ) در نشست خبری تیرماه سال 92 تعداد کتابخانههای کشور را 3 هزار باب و تعداد کتابهای موجود در کتابخانهها را 34 میلیون نسخه اعلام کرد. اما باید دید چه کتابهایی به کتابخانهها وارد میشود و آیا این تعداد پاسخگوی نیاز مخاطب هست یا خیر؟
همه میدانیم که سرانه مطالعه در ایران به شدت پایین است و شاهد افت روز به روز آن هستیم. کتابخانههای عمومی شهر معمولاً خلوت هستند و اشخاصی که از آن بهطور جدی استفاده میکنند یا زنان خانهدار هستند یا دانشجویان و دانشآموزانی که برای رفع اشکالات درسی خود یا تحقیق و پژوهشهای آکادمیک به کتابخانه میآیند.
بیشترین ایامی که با شلوغی کتابخانههای عمومی روبهرو هستیم، ایام امتحانات است که دانشجویان و دانشآموزان برای درس خواندن به کتابخانهها رجوع میکنند. طبعاً این افراد نمیتوانند بر سرانه مطالعه تأثیری بگذارند و قطعاً از منابع موجود در کتابخانهها بهره چندانی نمیبرند. بعد از امتحانات کتابخانهها رو به خلوتی میرود و بیشترین تعداد افراد حاضر در آن زنان خانهدار هستند. البته نمیتوان کتابخوانان و پژوهشگران واقعی را نادیده گرفت اما هجم بسیار اندکی از مراجعهکنندگان به کتابخانه را تشکیل میدهند.
این کمتوجهی به کتابخانهها از جانب مخاطبان دلایل متعددی دارد که از جمله آن میتوان به محیط و طراحیِ بنای کتابخانه، تجهیزات موجود در کتابخانهها، به روز نبودن منابع اطلاعاتی، نبود ساز و کار مناسب برای افرادی که قصد انجام کارهای پژوهشی دارند و صرفاً به نهاد خاصی وابسته نیستند، استفاده نکردن از کتابداران متخصص و بهطور کل ناکارآمدی این پدیده اجتماعی-فرهنگی مهم اشاره کرد.
منابع اطلاعاتی محدود، مخاطب را دور میکند
بیشرین حجم کتابخانههای عمومی را کتب دینی تشکیل میدهد و بعد از آن کتابهای کمک آموزشی و سپس رمانهای پلیسی یا عامهپسند. در کمتر کتابخانهای شاهد وجود آثار برتر و مدرن نویسندگان جهانِ غرب هستیم. شخصی که به رمان و داستان خوب علاقهمند باشد نمیتواند نیاز خود را از طریق کتابخانهها برطرف کند.
وضعیت اقتصادی بسیاری از مردم به گونهای نیست که بتوانند هر کتاب تازهواردی را خریداری کرده و بخوانند؛ در این شرایط است که بار سنگین بالا بردن سرانه فرهنگی بر دوش کتابخانههای عمومی قرار دارد. اما وضعیت موجود و کمسوادی در جامعه نشان میدهد که کتابخانهها نتوانستهاند به وظیفه اصلی خود عمل کنند.
برخلاف سخن مسئولان که بارها و بارها کتاب را از نان شب برای جامعه واجبتر دانستهاند؛ وضعیت روز به روز وخیمتر میشود و مردم از کتاب و کتابخانه گریزان میشوند.
کتابخانهها براساس نیاز مخاطب و فهرستی که کتابخانهها درخواست میکنند اقدام به خرید کتاب، در مدت زمانهای گوناگونِ سالانه و ماهانه میکنند. وقتی اکثر مخاطبان یک کتابخانه را دانشجویان و دانشآموزان تشکیل میدهند، طبیعی است که باید تعداد کتابهای کمک آموزشی بیش از سایر کتابها باشد. شاید یکی از دلایلی که تعداد مراجعهکنندگان به کتابخانهها کم است این باشد که آنها کتاب دلخواه خود را نمیتوانند بیابند و ترجیح میدهند آن را از دستفروشهای میدان انقلاب خریداری کنند تا در کتابخانههای مختلف دنبال آن بگردند.
برخی پژوهشگران که در گذشته کتابخانه را بهترین مکان برای مطالعه و انجام کارهای پژوهشی میدانستند امروز ترجیح میدهند در خانه کار کنند و از منابع اطلاعات اینترنتی استفاده کنند. آنها معتقدند کتابخانههای عمومی فاقد منابع اطلاعاتی کافی هستند و از نظر امکانات بسیار محدود هستند. همچنین وضعیت ظاهری کتابخانه مورد پسند کتابخوانان نیست.
نمای ظاهری کتابخانه برانگیزانندهی کنجکاوی و رغبت مخاطب
در اولین برخوردِ هر مخاطبی با کتابخانه، اولین نکتهای که توجه او را جلب میکند شکل ظاهری مجموعه است؛ بنابراین مهم است که به شکل ظاهری، طراحی کتابخانه، نحوه چینش میز و صندلیها، نور، شکل پنجرهها و کفپوشها توجه شود. نمای ظاهری کتابخانه برانگیزانندهی کنجکاوی و رغبت مخاطب است. طراحی در کتابخانهها، از یک طرف تأثیر مستقیم بر نحوهی انجام فعالیتهای کتابخانه دارد و از طرف دیگر، نگرش مراجعهکنندگان را تحتتأثیر قرار میدهد. در واقع طراحی ظاهری محیط، ارتباط مستقیمی با روح و تفکر انسان دارد.
متأسفانه در زمینه معماری و طراحی ساختمانِ کتابخانه در کشورمان شاهد ضعفهای عمده هستیم. مشکلات و تنگناهای ساختمان و محل و موقعیت نامناسب اغلب کتابخانهها چنانچه براساس اصول و ضوابط صورت نپذیرد، بیرغبتی و بیانگیزگی افراد به مراجعه و استفاده از کتابخانه را به همراه خواهد داشت.
یکی از دلایل این مسئله میتواند ناشی از این باشد که برای طراحی فضای داخلی کتابخانه از کتابداران و افراد متخصص نظرخواهی نمیشود.
واقعیت امر این است که کتابداران در مراحل ساخت کتابخانه نقشی ندارند و پس از احداث کتابخانه از آنها خواسته میشود که اهداف و رسالتهای کتابخانه را به مرحله اجرا درآورند. اکثر کتابخانههای عمومی به دلیل نامناسب بودن فضای محیطیِ آن غیرقابل استفاده است و یا جبران اشتباهاتِ طراحی، مستلزم صرف وقت و هزینهی زیادی است.
در گفتگو با چند کتابدار کتابخانههای عمومی به این نتیجه رسیدیم که عموماً کتابداران از وضعیت طراحی کتابخانهها رضایت ندارند. بخشی از نارضایتی آنها به مدیریت و وسایل و تجهیزات کتابخانه و بخشی دیگر به معماری و فضاهای اختصاص داده شده؛ برمیگردد.
در شرایطی که شبکههای اجتماعی متنوع در فضای فکری و فرهنگی جهان و کشور ما از اثر گذاری بالایی برخوردارند باید با برنامههای تدبیر محور به سمت کیفیسازی نهضت مطالعه مفید حرکت کنیم و این جز با تجهیز کتابخانهها امکانپذیر نیست. به گفته پزشکان و طبق استانداردهای تعریف شده، برای محیط مطالعه، باید از نور زرد و یا تلفیقی از نور زرد و قرمز بهره برد و نور سفید لامپ مهتابی برای چشم درهنگام مطالعه مضر است. کمبود امکانات و تجهیزات کامپیوتری به گونهای که هنوز تعداد زیادی ازکتابخانهها فاقد این امکان هستند و نبود سایر وسایل سمعی و بصری هم از دیگر معایب کتابخانههای عمومی درسطح کشور است.
افرادی که بهطور مکرر از کتابخانههای عمومی استفاده میکنند، معتقدند بسیاری از آنها امکانات لازم برای یک کتابخانه را دارا نیستند. از محیط و فضای کتاب گرفته تا روش جستجو و یافتن کتاب. اما افراد کتابخوان یا اشخاصی که برای انجام کاری به کتابخانهها سر میزنند، مجبورند با همین شرایط کنار بیایند و از امکانات محدود آن استفاده کنند. کتابهای موجود در کتابخانههای عمومی، معمولاً به روز نیستند و بعضی از آنها سالها از عمرشان گذشته و شیرازهشان از هم پاشیده است.
طرح وجین کتاب؛ مفید یا مضر؟
وجین، فرآیندی است که از طریق آن کتابهای زائد یا بیاستفاده از مجموعه خارج میشود و به عبارتی روند خارج کرن منظم منابع از مجموعهی اصلی کتابخانه به صورت دائم یا موقت را وجین میگویند. منابع به علت قدیمی بودن، کهنه بودن یا کم استفاده بودن میتوانند از مجموعه خارج شوند. منابع قدیمی و کهنه به وسیله منابع جدید و نو جایگزین میشود و منابع کماستفاده به مجموعهی نیمه راکد منتقل میشود، به گونهای که در صورت نیاز بتوان به آنها دسترسی داشته یا به مجموعه برگردانده شوند.
اگر مدام بر مجموعه کتابها و متون اضافه شود و هیچچیز از آن کم نشود- به استثناء آنچه ناپدید یا ربوده شده است-زمانی میرسد که دیگر جایی برای منابع جدید وجود نخواهد داشت. اما مهمتر از آن زمانی فراخواهد رسید که دسترسی به مواد مجموعه چنان برای استفادهکنندگان دشوار میشود که نمیتوانند آنچه را میخواهند بیابند و احتمال دارد رویهم رفته دست از بهرهجویی از مجموعه بردارند.
مسئولیت وجین منابع با کمیته وجین مرکز اطلاعرسانی و کتابخانه مرکزی است و مسئولیت اجرایی آن برعهده بخش امانت و سفارشات و بهرهگیری از گروههای کارشناسی زیر میباشد:
1-گروه کارشناسی وجین منابع چاپی: متشکل از کارشناسان موضوعی بخش سفارشات، بخش امانت، کارشناس بخش مرجع و کارشناس نشریات.
2-گروه کارشناسی وجین منابع غیرچاپی (دیداری، شنیداری، الکترونیکی و دیجیتالی): متشکل از کارشناس موضوعی سفارشات و کارشناس واحد دیداری و شنیداری.
کتابها در چند مورد وجین میشوند. اولین مورد فرسودگی کتاب و کم ارزش بودن محتوای آن است. دومین مسئله عدم استفاده از کتاب است که برای کتابهای لاتین این مدت 10 سال و کتابهای فارسی 5 سال است. مورد بعدی کتابهای تکراری است که محتوای آن منسوخ شده و ویرایش جدید آن وارد بازار شده و مورد آخر کتابهایی است که از نظر دینی، اخلاقی، سیاسی و تصاویر مورد دارد.
در موارد دیگر بجز مورد آخر، وجین کردن امری طبیعی و تا اندازهای تأثیرگذار است. اما وجین کردن کتابهایی کهبه نوعی دارای وجه ممیزی هستند؛ تا اندازهای آثار منفی با خود دارد چراکه این وجین کردن تا اندازهای سلیقهای است و هر مدیر جدید بنابر سلیقه، نگاه و رویکرد خود میتواند کتابهایی را که سالها قبل مجوز گرفتهاند را از کتابخانهها بیرون بکشد.
به عبارت دیگر میتوان گفت با تغییر دولتها و سلایق سیاسی روز، شیوۀ وجین نیز دستخوش این تغییرات شده و میتوان گفت هنوز مبنای قانونی و درستی برای حذف کتابهای به اصطلاح گمراهکننده نداریم. مدیری بر سرکار آمده و بسیاری از رمانها را گمراهکننده میداند، مدیر دیگری کتابهای فلسفی را گمراهکننده دیده و مدیر دیگری کتابهای سیاسی و مذهبی را که سالهاست با مجوز ارشاد منتشر میشوند، مخالف با شرع و عرف دانسته!
یکی از بندهایی که دست مدیران کتابخانهها را برای وجین باز گذاشته، وجین کتابهایی است با عمر پانزده تا بیست سال. اما کیست که نداند بیشتر کتابهای ادبی و تاریخی به ویژه کتابهای مرجع، عمری بیش از بیست سال دارند و با توجه به اینکه در ایران بیشتر کتابها تنها یک بار چاپ میشوند، اینگونه کتابها در ردیف نخست وجین قرار میگیرند.
در حقیقت مشکل بزرگ کتابخانههای ایران کمبود فضا و در نتیجه کمبود قفسه و در مرحلۀ پایانی کمبود امکانات است که تا اندازۀ زیادی طرح وجین را توجیه میکند. به عنوان مثال کتابخانۀ شرفالدّین علی یزدی که یکی از کهنترین کتابخانههای استان یزد است (تأسیس ۱۳۲۷ش)، اگر تاکنون در آن وجینی انجام نگرفته بود، هم اکنون میبایست دارای بیش از دویست هزار جلد کتاب میبود؛ در حالی که این کتابخانه تنها گنجایش بین بیست تا ۲۵ هزار جلد کتاب را دارد.
چنین رویکردی ظلم بزرگی بر نویسندگان، پدیدآوردندگان و پژوهشگران وارد میکند. باید تعریف دقیق و مشخصی برای وجین کتابهای گمراهکننده وجود داشته باشد، تا هیچ کتابی بنابر سلیقه و نگاهِ شخصی مدیران کتابخانهها وجین نشود.
عمدهی کتابخانهها بهروز نیستند
سرعت ارائه کتابهای جدید به کتابخانههای عمومی سرعت کندی دارد. مخاطبی که به دنبال کتاب چاپ 92 یا 93 میگردد، باید فکر یافتن آن در کتابخانههای عمومی را از سر به در کند.
به گفته علی رمضانی (مدیرکل تأمین منابع نهاد کتابخانههای عمومی) سازمان نهاد کتابخانهها هر سال یک نوبت برای کتابخانههای تحت پوشش خود اقدام به خرید کتاب میکند و فهرست این آثار توسط ناشران و خود نهاد رصد و آماده و پس از طی مراحل و تصویت، مستقیماً با ناشر مکاتبه میشود و کتاب با تخفیفِ مناسبی خریداری می شود.
با توجه به گفتههای رمضانی، هیچ ناشری در اولویت خرید کتاب نیست و تنها نسبت به نیاز مخاطب است که کتاب خریداری میشود. کتابخانههای سطح شهر، در هر دوره نیازهای خود را اعلام میکنند و این نهاد با توجه به نیاز آنها کتاب خریداری میکند.
اما روش خرید کتاب در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری به این شکل نیست. آنها دوره مشخصی برای خرید کتاب ندارند. برخی از کتابخانهها در اردیبهشت و آبان ماه خرید میکنند و برخی در ایام دیگر سال.
پس با توجه به اینکه برخی کتابخانهها سالی یکبار و برخی تعداد دفعات بیشتری در سال، اقدام به خرید کتاب میکنند، چرا کتابخانهها چندان که باید به روز نیستند؟ عمده منابع کتابخانهها قدیمی و حتی در ویرایشهای قدیم است. باتوجه به سخن مسئولان، کتابخانهها براساس نیاز مخاطب خود اقدام به خرید کتاب میکنند، یعنی مخاطبان عموماً منبعی از کتابهای جدید و به روز نیاز ندارند.
مسئولان همیشه سخن از کتاب و کتابخوانی میزنند و اینکه کتاب از نان شب برای مردم واجبتر است اما در عمل شاهدیم که این مسائل تنها در حد حرف است. بهروز نبودن کتابخانهها خود از عوامل بزرگی است که مخاطب را پس میزند. او نیازش را در مکانهای دیگر میجوید و همین موضوع باعث شده امروز اکثر مخاطبان کتابخانهها، دانشجویان و دانشآموزانی باشند که صرفاً برای خواندن درسهای آکادمیک و حتی گاهی گذران وقت به کتابخانهها رجوع میکنند.
کتابخانههای ایران اسیر بیتدبیری برخی مدیران
با تمام این حرفها سوال اینجاست که کتابخانههای ما تا کی باید اسیر بیتدبیری برخی مدیران باشند؟ آیا نمیشود با قرار دادن مادّه واحدهای در مجلس شورای اسلامی از این فاجعۀ فرهنگی و ملی جلوگیری کرد؟ آیا نمیتوان کتابخانههایی را که به دلیل کمبود فضا ناچار از وجین کتاب هستند، ملزم کرد کتابهای خود را به کتابخانۀ ملی ایران یا کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی یا کتابخانههای بزرگ یا مرکزی هر شهر یا استان بسپارند؟
چه کسی پاسخگوی نیاز پژوهشگران و کتابخوانانی است که نمیتوانند از فضای بسیاری از کتابخانههای عمومی استفاده کنند؟ از جمله معدود مکانهایی که این افراد میتوانند برای تحقیق و پژوهش از آن استفاده کنند، کتابخانه ملی است. اما مگر ظرفیت این کتابخانه چقدر است و با توجه به مسیر آن و قوانینی که برای ورود به این کتابخانه وجود دارد، چند درصد مردم میتوانند به آن رجوع کنند؟
شبکههای اجتماعی، وضعیت معیشتی مردم و بهطور کلی سرگردانی جوانان از جمله عواملی است که در کشور ما کتاب کم خوانده میشود و در مقایسه با کشورهایی مثل ترکیه، سرانه مطالعه ما خجالتآور است. این مسئلهای است که همگی از آن آگاهیم اما چه کسی دلسوزانه برای ارتقای سطح کیفی کتابخانهها و بهروز نگاه داشتن آنها تلاش میکند؟ البته هستند مسئولانی که از دل و جان به کار و فعالیت مشغول هستند، اما کسانی که وجودشان نیازِ فرهنگی کشور است و میتوانند تغییرات بزرگی پدید بیاورند، متأسفانه بر سر کار نیستند.