افزایشِ دیدار از ایرانِ پس از توافق
دیپلماسی موفق باعث حضور ایران در رسانههای مختلف میشود که این امر به معرفی و تبلیغ غیرمستقیم ایران کمک قابل توجهی میکند و شاهد تقاضای بالاتری ازسوی گردشگران خارجی برای دیدار از ایران خواهیم بود.
به نظر میرسد بخشهای مهم اقتصادی کشور چشم انتظار نتیجه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 بود و البته گردشگری نیز یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی است که خوشبختانه در سالهای اخیر علاوه بر نقشآفرینی فرهنگی در حوزهی اقتصاد و جذب منابع ارزی؛ کارنامه قابل قبولی از خود به جای گذاشته است. شاید بتوان گفت همینکه مذاکرات هستهای از تشدید تحریمهای غرب علیه کشورمان جلوگیری کرده؛ خود نخستین گام موثر اقتصادی این مذاکرات باشد ولی مسلم است که توافق ایران با گروه کشورهای 1+5 در کوتاهمدت و درازمدت اثرات ملموس و مهمی در حوزه گردشگری کشور برجای خواهد گذاشت و با این توافق بخش بزرگی از اقتصاد ایران دچار تحول کوتاه و بلندمدت خواهد شد که گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در بررسی اثرات توافق هستهای روی صنعت گردشگری باید به تاثیر مولفههای: «عرضه»، «تقاضا»، «مدیریت اثرات» و «برنامهریزی و مدیریت» گردشگری روی رشد و توسعه اقتصادی و فرهنگی کشور توجه کرد. عموما گردشگری را به «گردشگری داخلی»، «گردشگری ملی»، و «گردشگری بینالمللی» تقسیم میکنند و آمار و ارقام سازمان گردشگری و رتبهبندی کشورها و کسب درآمد اقتصادی فقط براساس تعداد گردشگران بینالمللی یک کشور ارائه میشود که اتفاقا توافق یا عدم توافق در مذاکرات هستهای نقش پررنگی در کم یا زیاد شدن آمار این گروه دارد. واقعیت این است که باتوجه به بحران ارزی سالهای گذشته و مشکلات تحریم و فروش نفت، توجه مسئولان امر به صنعتگردشگری معطوف شده و به دلیل افزایش قیمت ارز در کشور، شاهد بودیم که ایران در فهرست ارزانترین مقصدهای جهان قرار گرفت و با اتخاذ سیاست خارجی مناسب نیز، برخلاف سایر صنایع که در این دوره دچار رکود شدند، گردشگری تقریبا از رونق نسبی نسبت به سالهای پیش برخوردار شد که همین امر حاکی از ارتباط انعطافپذیری شدید صنعت گردشگری و اهمیت مدیریت و برنامهریزی این حوزه است.
توافق هستهای در کوتاهمدت، از سویی تبلیغات سوءعدم امنیت در ایران را پس از سالها تاحدود زیادی خنثی نموده و به ایجاد «حس امنیت» در بین گردشگران بینالمللی کمک شایانی خواهد کرد و از سوی دیگر دیپلماسی موفق باعث حضور ایران در رسانههای مختلف میشود که این امر به معرفی و تبلیغ غیرمستقیم ایران کمک قابل توجهی میکند و احتمالا شاهد تقاضای بالاتری ازسوی گردشگران خارجی برای دیدار از ایران خواهیم بود. همانگونه که براساس اعلام رسانههای خارجی ازجمله فایننشیال تایمز در مراجع گردشگری جهانی ایران به عنوان مقصد گردشگران 2014پیشبینی شد و عوامل دیگر ازجمله ارزانی مقصد ایران برای گردشگران، سبب افزایش محسوس تعداد گردشگران خارجی در کشور شد. بنابراین میتوان گفت که در کوتاهمدت بدون افزایش هزینه خاصی در حوزه بازاریابی و تبلیغات جهانی، افزایش تقاضای گردشگری از سوی گردشگران بینالمللی پیشبینی میشود و در درازمدت بسته به نوع برنامهریزی، سیاستگذاری و مدیریت اوضاع متفاوت خواهد بود.
نکته دیگر اینکه باید توجه داشت، گردشگری گونههای مختلفی دارد که با حصول توافق هستهای، بازرگانان، تاجران، دانشگاهیان و... نیز با انگیزههای مختلف به ایران سفر خواهند کرد که همگی در زمرهی گردشگران بینالمللی دستهبندی میشوند. چگونگی عرضه جاذبهها و خدمات گردشگری و چگونگی پاسخگویی به نیاز متقاضیان گردشگری در این بخش اهمیت مییابد که به نظر میرسد در کوتاهمدت این امر برای ما میسر بوده و مشکل خاصی نخواهیم داشت ولی بسته به افزایش نوع، میزان و درخواست گردشگران به کشور، عرضه باید از انعطافپذیری و برنامهریزی لازم برخوردار باشد.
در کوتاهمدت حتی میتوانیم شاهد رونق و رشد نسبی تقاضای سرمایهگذاری در بخش گردشگری باشیم. البته باید توجه داشت تقاضای سرمایهگذاری با اصل سرمایهگذاری متفاوت است چراکه سرمایهگذاری واقعی زمانی انجام خواهد شد که ما در بلندمدت بتوانیم تقاضای گردشگری قبلی خود را حفظ و آنرا افزایش دهیم و عرضه خدمات را نسبت به تقاضا هماهنگ سازیم که در این مقطع برنامهریزی و مدیریت گردشگری نقش اساسیتری ایفا خواهد کرد. در بلندمدت بسته به چشمانداز برنامههای کشور در حوزه گردشگری و چگونگی مدیریت و برنامهریزی این حوزه، جریان گردشگری متفاوت خواهد بود.
باید پذیرفت که درحالحاضر کشور همانند خانهای است که برای سالهای طولانی بیش از یک حد خاص و محدود پذیرای میهمان نبوده و به همین جهت از زیرساختهای لازم و کافی همسو با استانداردهای بینالمللی برخوردار نیست ولی همین کشور در همه زمینهها ازجمله گردشگری، مقصدی بکر برای سرمایهگذاران است که باتوجه به توافق هستهای مورد توجه سرمایهگذاران بینالمللی قرار خواهد گرفت که در این بخش بایستی تعامل و همکاریهای بینالمللی هدفمند و با حفظ منافع ملی کشور انجام گیرد.
واقعیت این است که آمار گردشگران بینالمللی از سال 1950 تا 2013 معنیدار بوده و باوجود شوکهای گاه و بیگاه در جهان، ورودی گردشگران بینالمللی رشد پیوستهای را از 25 میلیون گردشگر در سال 1950، تا 528 میلیون در سال 1995 و بیش از یک میلیارد گردشگر در سال 2013 را نشان داده است و واقعیت دیگر اینکه گردشگری در تمام بخشهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نقشآفرین است و به همین جهت نمیتوان به رشد پیوسته گردشگری در جهان بیتوجه بود. درصورت عدم توجه به سهم ایران در آمارهای جهانی گردشگری کشورهای همسایه گوی سبقت را از ایران میربایند. ترکیه در سال 2014 حدود 41 میلیون و 400 هزار گردشگر خارجی و در مجموع 34.3 میلیارد دلار درآمد داشته درحالیکه ایران درخوشبینانهترین حالت در همین سال به روایتی حدود5 میلیون گردشگر داشته است.
امروزه ثابت شده اشتغالزایی در حوزه گردشگری با کمترین سرمایهگذاری نسبت به سایر صنایع صورت میگیرد و افزایش حضور گردشگران در یک منطقه انگیزه مناسبی برای توسعه تاسیسات گردشگری توسط افراد غیربومی است، بنابراین توافق میتواند علاوه بر افزایش گردشگران بینالمللی سرمایههای خارجی را درحوزه گردشگری جذب نماید و ضمن ایجاد اشتغال، آبادانی و توسعه را برای مناطق میزبان به ارمغان آورد. اثر تکاثری گردشگری نیز اهمیت زیادی دارد که باید به آن توجه داشت به این مفهوم که درآمدهای حاصل از گردشگری بارها و بارها در چرخه اقتصادی مقصد هزینه میشود و این درآمدها میتوانند صرف سلامت افراد و آبادانی مقصد شود اگرچه ممکن است گاهی نیز بر اثر واردات و یا نشت اقتصادی این درآمد از چرخه اقتصادی خارج شود ولی در مجموع به نظر میرسد با انجام توافق هستهای درهای زیادی در حوزهگردشگری گشوده خواهد شد که قطعا به نفع منافع و اقتصاد ملی است.
آنچه مسلم است اینکه امروزه نمیتوان نقش و اهمیت گردشگری در اقتصاد و فرهنگ کشور را نادیده گرفت و البته باید در نظر داشت که گردشگری فرآیندی سیستمی است که عوامل و مولفههای زیادی دست به دست هم میدهند تا این سیستم به کار خود ادامه دهد. با این حال درصورتیکه به هر دلیلی توافقی نیز صورت نمیگرفت باز هم گردشگری ناچار بود مسیر رشد خود را طی کند گرچه پیمودن این مسیر در آن حال کندتر صورت میگرفت.
با اینکه توافق هستهای یک توافق سیاسی است ولی آثار اقتصادی آن به خصوص در حوزه گردشگری غیرقابل انکار است و این توافق میتواند اقتصاد گردشگری ایران را از بلاتکلیفی خارج کند، به سرمایهگذاریها جهت دهد، رونق نسبی گردشگری را سبب شود و تکلیف سرمایهگذاران بخش هتلها و مراکز اقامتی، رفاهی و تفریحی را مشخص نماید. با اینحال آنچه مهم است اینکه درهر حالتی باید بتوانیم پاسخگوی تقاضای گردشگران و سرمایهگذاران بوده، منافع جامعه میزبان را فراهم آورده و اثرات فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی گردشگری را بر مبنای منافع ملی مدیریت و برنامهریزی نماییم. در این صورت است که میتوان از گردشگری بهعنوان یکی از صنایع قابل اتکاء در اقتصاد مقاومتی که مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده و ریاست محترم جمهوری نیز بر توجه به آن در فضای اقتصادی پس از تحریم پافشاری نمودند؛ استفاده نمود. صنعتی که در مقایسه با دیگر بخشها از کمترین وابستگی به منابع وارداتی برخوردار بوده و بیشترین بازده را در استفاده از منابع داخلی درپی خواهد داشت.
محمدحسین ایمانی خوشخو؛
رئیس انجمن علمی گردشگری ایران