منتظر بهار در تئاتر نباشید
اعتراض بعضی اعضای خانه تئاتر به رواج مادیگرایی در تالار وحدت درحالی رخ میدهد که مجموع عملکرد چندساله آنها با اظهارات دو انجمن همخوانی ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کانون کارگردانان خانه تئاتر و انجمن بازیگران این تشکل طی چند روز گذشته، با انتشار بیانیههای جداگانهای به صدور مجوز اجرا برای یک کارگردان تئاتر اولی در تالار وحدت اعتراض کردند.
در بخشی از بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر که با تاخیر سه هفتهای از آغاز موج گلایههای اهل رسانه منتشر شد؛ آمده است: از زمانی که سهم و حق تئاتر از حمایتهای فرهنگی دولت از دفتر حساب و کتاب دستگاه عریض و طویل وزارتخانهها و نهادهای مرتبط پاک شد، تالارهای دولتی و نیمه دولتی و متعلق به سازمانهای شهری بنابر ادعای مدیرانشان مجبور شدند مخارج سنگین ادارهی خود را از برنامههای اجرایی درآورند و بار این مخارج را که حتی حقوق کارمندانشان را نیز شامل میشود به اجبار بر دوش نحیف تئاتر بگذارند. امری که چند نتیجهی پیشبینی شده و فاجعه بار خواهد داشت.
این بیانیه میافزاید: نتیجهی فاجعه بار درآمدزا کردن تئاتر، تخریب و به اضمحلال کشاندن نفس هنر تئاتر و زدودن هویت اندیشمندانهی این هنر شریف است که تاکنون از دستبرد تجارتمآبی و شهرتطلبی شهرتطلبان و سرمایهداران در امان مانده بود. فضای تئاتر حداقل در چند سال گذشته فضای امنی تلقی میشد برای طرح واقع بینانهی مسائل اجتماعی و فرهنگی و تاریخی که تماشاگر کمتر در مدیومهای دیگر شاهد آن بود.
انتشار بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر اما بدون واکنش نماند. حسین پاکدل (نویسنده، کارگردان و یکی از مدیران قدیمی خوشنام تئاتر) در گزارشی که توسط روزنامه اعتماد منتشر شد؛ به گلایه از ادبیات و رویکرد مندرج در بیانیه پرداخت و گفت: «نمایشی در تالار وحدت اجرا میشود. کارگردانش را نمیشناسم که گویا این کار اول اوست. این کارگردان جوان توانسته مجموعهای از هنرمندان را که حتی در یک پوستر هم جمع نمیشوند؛ دور هم جمع کند و در یک اجرا گرد بیاورد. که به زعم من این بخش مدیریتی ماجرا قابل ستایش است و اثر را هم اگر خوب نباشد میشود نقد کرد و باید نقد کرد ولی کانون کارگردانان بیانیه میدهد مثل گروه فشار. مگر کانون کارگردانان قرار است حذف کند؟ این رفتار معنی ندارد. کار اگر کار باشد میماند و اگر نه نمیماند. چنین رفتاری شبیه گروه فشار است.
اما درست یک روز پس از کارگردانان و با فاصلهای اندک نوبت به انجمن بازیگران رسید تا گلایههای خود را مطرح کنند. که برخلاف نمونه نخست در نمونه دوم پیشنهادی مطرح میشود. تشکیل شورایی پنج نفره از میان اعضای خانه تئاتر و خانه موسیقی! برای انتخاب آثاری که قرار است در تالار وحدت اجرا شوند.
در بخشی از متن پرطمطراق این انجمن آمده است: سقوط بیرحمانهی ارزشهای والای هنری و به تَبعِ آن یغمای ساحت بلند مرتبهی انسان، وقتی به عمل درمیآید که، کار را به کسانی وانهی که نه شناختی از کار دارند و نه رحمی به ارجمندی فرهنگ ملّی، با هدف کاسبی به میدان آمدهاند و پادافره کارشان، به خون کشیدن ارزشها و بار سنگین معناهاست.
نویسندگان این بیانیه در ادامه آوردهاند: انجمن بازیگران خانه تئاتر مصراً به کشاندن تئاتر به میدان کاسبی و گیشهپروری معترض است و از وزارت محترم ارشاد و معاون محترم ایشان پاسخ این پرسش را میطلبد، که اگر بهای دیدار از یک تئاتر، یکصد هزار تومان باشد، پاسخ به بازیگران آثار فاخرِ زندهیاد رادی چند هزار تومان میشود. معاونت محترم و بستگان ایشان، ظاهرا کنسرت خوانندگان جوان نورس را با نمایش ملی اشتباه میکنند.
اما پیرو انتشار این دو بیانیه طرح نکاتی ضروری به نظر میرسد.
آیا آنچه بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر از آن با عنوان «فضای امن تئاتر برای طرح واقع بینانهی مسائل اجتماعی و فرهنگی و تاریخی در سالهای گذشته» یاد میکند؛ صادقانه است؟
بر این اساس موج گفتگوهای حداقل 5 سال گذشته اهل تئاتر و بیشتر اعضای خانه تئاتر را باید چگونه ترجمه و معنا کرد؟ گفتگوهایی که گلایه از شرایط نامساعد مالی - حمایتی و سختگیریهای ممیزی مخرج مشترک تمامی آنها محسوب میشود. شاهد این ادعا نیز اظهارات بعضی مدیران کل وقت هنرهای نمایشی است که خانواده تئاتر را به طرح مسائل، پشت درهای بسته فرامیخواندند و توصیه میکردند گلایههای خود را با رسانهها در میان نگذارند. اتفاقی که البته در مواردی با گوش جان پذیرفته شد و تنها در یک مورد قادر آشنا؛ مدیرکل هنرهای نمایشی اقدام به انتشار بخشی حمایتها کرد تا تشت رسوایی فرو بریزد.
از عبارت موردنظر چنین مراد میشود که گویی تئاتر ایران 8 سال سبز و خرم را سپری کرده و امروز به یکبار طاعونی همه هنر نمایش را فراگرفته است. بیتوجه به گفته یکی از بزرگان سیاست کشور که مدت سپری شده در دولتهای نهم و دهم را همچون رواج مرض هاری در کشور برشمرد.
نکته دیگری که انتشار دو بیانیه کانونهای زیرمجموعه خانه تئاتر را دچار شبهه و حفره میکند این است که، چرا دلسوزانِ دو آتشه هنر این مرز و بوم وقتی نمایشهای بیکیفیت اتوبوسی و توصیهای در تالار وحدت به صحنه میرفت؛ بیانیه منتشر نکردند؟
در نمونه اخیر گروه نمایشی که این روزها کار خود را روی صحنه دارد میتواند ادعا کند دستمزدهای آنچنانی به بازیگران تئاتری و سینمایی پرداخت کرده است. دستمزدهایی که در مواردی بیشمار گروههای تئاتری حتی در صورت فروش زیاد از پرداخت آن به بازیگران و عوامل خود دریغ کردهاند.
البته به زعم یکی از بازیگران حاضر در نمایش «عاشقانههای ناآرام»، کیفیت متن! دلیل پذیرش همکاری بوده که عامل بیکیفیتی این نمایش را در مقایسه با نمایشهای اتوبوسی سفارشی مردود میکند.
از سوی دیگر نیم نگاهی به گزارشهای منتشر شده از برگزاری مجامع سالانه هیات مدیره و انجمن بازیگران خانه تئاتر و نشستهای رسانهای اعضای هیات مدیره انجمنها برای پاسخ به این پرسش که چرا تئاتر ایران و جوانان نو رسیده تا این حد به مادیات گرایش پیدا کردهاند روشنگرانه به نظر میرسد؛ (ماجرای تقسیم هدیه نقدی معاون اول رئیسجمهور سابق در خانه تئاتر همچنان مثل خورشید میدرخشد) آیا خروجی بحث و جدلهای خانه تئاتر و بعضی انجمنها مانند «بازیگران» در سالهای اخیر جز طرح مسائل مادی بود؟
نمونه غیرقابل پذیرش این رویکرد ادعای بعضی اعضای انجمن بازیگران مبنی بر امضای طومار اعتراضی توسط اهالی تئاتر برای ارسال به دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس بود. یکی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر همان زمان در توضیح این تصمیم بیان کرد: «این طومار که اهالی تئاتر در حال امضای آن هستند در واقع نشان میدهد مسئله افزایش بودجه تنها خواسته هیات مدیره خانه تئاتر و یا بخشی از اهالی تئاتر نیست، بلکه تمام اهالی تئاتر و کلیه دستاندرکاران تئاتر خواهان ارتقاء بودجه تئاتر هستند.»
البته این طومار هرگز توسط اهالی تئاتر امضا نشد تا سندی بر رد این گفته باشد که پول تنها درمانِ درد تئاتر ایران! است. گرچه افزایش بودجه امری ضروری به نظر میرسد اما عدم همراهی قاطبه هنرمندان با طرح مورد نظر نشان میدهد چنین دغدغههایی بعضا شخصی و باندی است نه جمعی.
اتفاقی که به نظر میرسد بهواسطه دو بیانیه اخیر رخ داده باشد. چراکه انتشار گزارشی مبنی بر حضور رضا دادویی در تالار وحدت و همنشینی تعدادی از اعضای کانون کارگردانان خانه تئاتر با او در شورای هنری مجموعه تئاترشهر این شائبه را پیش میکشد که طرح درخواست تشکیل شورای هنری در تالار وحدت بیارتباط با این همنشینیها نیست.
چیدمان این پازل زمانی پررنگتر میشود که همزمان بحث تشکیل شورا از میان تشکل تئاتریها و صنف واقعی و ثبت شده اهالی موسیقی به میان میآید. چراکه یکی از فعالان شناخته شده در زمینه تهیهکنندگی، ضبط و فروش آثار موسیقی همواره در جلسات اعضای شورای هنری تئاتر شهر شرکت میکند.
* عکس مرتبط با کارت هدیه بانک ملی صادر شده در دولت گذشته است که شعار”سلام بر تو ای بهار انسانها/ سلام بر تو ای خرمی دورانها “بر آن نقش بست. این شعار از جمله شعارهای تبلیغاتی اسفندیار رحیم مشایی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بود.