فرستادن آماتورها روی صحنه؛ خیانت به مخاطب است
بازیگر شناخته شده تئاتر میگوید این روزها مسائل مادی در تئاتر حرف اول را میزند و همین عامل آشفتگیهایی را بوجود آورده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروش سلیمانی با بیان اینکه این روزها بعضی قصد دارند یک شبه راه صدساله را طی کنند؛ اظهار کرد: ما فراموش کردیم حرکت قدم به قدم در هنر امر درستی است و هنرمند باید مراحل ترقی را پلهپله طی کند. وقتی سالنهای نمایشی ما به یک دانشجوی سال دوم اجرای عموم میدهند همین خودشیفتگیهایی که این روزها شاهد هستیم اتفاق میافتد. امروز جریان بیمارگونهای پدید آمده که از بزرگترین تالارها تا کوچکترین را دربرگرفته است. این مسائل موجب میشود افرادی با استعداد نصفه نیمه وارد فعالیت شوند و بعد از مدت کوتاهی همان استعداد نصفه نیمه را هم از دست بدهند.
این هنرمند که کارگردانی نمایش «پیک نیک در میدان جنگ» را در کارنامه دارد، بوجود آمدن شرایطی که پول در تئاتر برای افراد موجب کسب اعتبار شود را بسیار غلط توصیف کرد و گفت: متاسفانه در زمانهای هستیم که پول حرف اول را میزند و ما بر همین اساس به بعضی جایگاهی بالاتر از لیاقتشان را میدهیم.
او افزود: یک نمایش خوب بدون شانتاژ رسانهای مخاطب خود را به سالن میآورد ولی مدل کار کردن بواسطه پول، بازیگر و نویسنده و کارگردان خوب تحویل نمیدهد. تاکید دارم که تئاتر میتواند درآمدزا هم باشد اما نگاه کاسبکارانه و بازاری در تئاتر درست نیست چون این هنر با سینما و موسیقی تفاوت دارد.
بازیگر نمایش «زنان صبر و مردان شتیلا» خاطرنشان کرد: تئاتر هنری است که با تفکر و فلسفه همنشینی دارد و باید درد جامعه و مردم را بازگو کند. اجرای «شو» روی صحنه هیچ ارتباطی با تئاتر ندارد. کمبود سالنهای نمایشی موجب شده شرایط اجرای هر کاری حتی در مهمترین سالنهای ما فراهم باشد ولی در همین شرایط هم میتوان پیشنهاد داد یک سالن را به اجرای شو و سیرک اختصاص دهند تا تکلیف روشن شود. به این ترتیب تماشاگران چنین نمایشهایی محل مورد علاقه خود را شناسایی میکنند اما غیر از این به اتفاقی مذموم تبدیل خواهد شد.
این هنرمند تصریح کرد: همه ما توقعات مالی داریم اما نباید به هر کاری تن داد و کار خوب قطعا با کاسبکاری تفاوت میکند. پسندیده نیست که برای ارتزاق دست به چنین کارهایی بزنیم.
سلیمانی به افزایش هزینه اجاره تالارهای نمایشی اشاره کرد و گفت: یکی از اساتید پیشکسوت موسیقی میگفت به دلیل رقمهای نجومی اجاره سالن برای اجرای کنسرت، سالهاست که دیگر کنسرتی برگزار نکرده و ما شاهد هستیم مشابه همین اتفاق در تئاتر رخ میدهد. شما توجه کنید که چگونه اجاره بهای بعضی سالنها روز به روز افزایش پیدا میکند.
او با طرح یک پرسش اظهار کرد: آیا اگر فردی پول نداشت نباید تئاتر کار کند؟ گاهی فراموش میکنیم سود مادی و کسب درآمد هدف نخست فعالیت فرهنگی نیست. ما باید در فکر ارائه اثر با کیفیت و با ارزش باشیم نه کسب درآمد.
این بازیگر تئاتر تاکید کرد: فرستادن افراد آماتور روی صحنه تئاتر بهویژه در سالنهای مهم کشور، خیانت به مخاطب است. به این ترتیب کاری میکنیم که تماشاگر دیگر پشت سر خود را نگاه نمیکند و به سالن نخواهد آمد. این شکل برنامهریزی برای فرد مسئول هیچ سودی به همراه ندارد.
سلیمانی مانند بعضی همکاران تئاتری خود انتقادهای صریحی را به شرایط حاکم بر هنرهای نمایشی وارد کرد و گفت: امروز دیگر بحث از تعهد در تئاتر شوخی جلوه میکند. من فقط علاقه دارم از دوستانی که نمایشهای بیمحتوا روی صحنه میآورند بپرسم هدف معنایی و نهایی شما از اجرای چنین نمایشی چه بود؟ علاقه داشتید کدام درد اجتماع را بیان کنید؟
او افزود: هنر نمایش برای بحث پیرامون رنجهای بشر پدید آمده است. از طرفی وقتی نگاه بازاری حاکم شد باید این مثال را مطرح کنیم که شما وقتی به بازار میروید اجناس درجه یک، دو و سه وجود دارد. در تئاتر هم شاهد همین کیفیتهای متفاوت هستیم اما منتقدان ما کجا هستند که به مردم اعلام کنند کار خوب و بد کدام است؟
بازیگر نمایش «آرش» تصریح کرد: من دایره حضور افراد در تئاتر را اصلا تنگ نمیبینم. همه حق حضور دارند اما به قول بزرگی: «باشد که صحنه مانند طناب بند بازان اجاره راه رفتن هر نالایقی را بر خود ندهد». شک نداشته باشید اگر شخصی از هنر دیگر به تئاتر بیاید و با لیاقت باشد من به سالن خواهم رفت و برایش کف میزنم. باید افراد در خواب مانده را بیدار کنیم چون ادامه این وضعیت اصلا به نفع تئاتر ضربه خورده ما نیست.
سلیمانی خاطرنشان کرد: چرا بهترین سالن تئاتر این مملکت نباید در اختیار هنرمندان صاحبنام و شایسته قرار بگیرد؟ نگاه کاسبکارانه در تئاتر درست نیست چون ضربه دیگری بر پیکر نحیف هنرهای نمایشی وارد میکند.
او در همین رابطه توضیح داد: در سالهای اخیر، تعدادی از دوستان فرمگرا با حذف دیالوگ و متن از کارهای خود؛ تئاتر را از معنا تهی کردند و حالا نوبت به درآمدزایی رسیده است. به ترتیبی که پیش میرویم باقیمانده ماجرا هم از بین خواهد رفت. اگر مخاطب به سرگرمی صرف عادت کند دیگر پذیرای اندیشه نخواهد بود و تئاتر جای چنین دیدگاهی نیست.