تکرار "گلها" بس است
سرایی معتقد است؛ آهنگسازان گلها، ژانری منحصر بفرد و بینظیری را در موسیقیِ کشور بوجود آوردند اما لزومی ندارد آهنگسازان معاصر قرائت و سلیقه نیم قرن پیش را داشته باشند.
پویا سرایی (آهنگساز، نوازنده سنتور و استاد دانشگاه) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره انتظاراتی که از ارکستر موسیقی وجود دارد؛ گفت: انتظارات از ارکستر ملی در همه جای دنیا کمابیش یکسان است. اجرای آثاری از آهنگسازان بومی با درونمایههای قومی و ملی و بهصورتِ کاملا آکادمیک و ارکسترال میتواند برخی از این انتظارات باشد.
سرایی تصریح کرد: اینکه صرفا آثار گلها نواخته شود؛ نمیتواند اثر مطلوبی داشته باشد. آنچه مشهود است آهنگسازان گلها، ژانری منحصر بفرد و بینظیر را در موسیقیِ کشور بوجود آوردند اما این قرائت و سلیقهی آنها در نیم قرن پیش بوده و لزومی ندارد آهنگسازان معاصر نیز همانگونه بیاندیشند یا ادای آنها را دربیاورند!
وی با اشاره به اینکه اصل آکادمیک بودن بسیار مهم است؛ اظهار داشت: بسیاری از آهنگسازان جوان و معاصر علیرغم دارابودن ذوق و قریحه، دانش کافی ندارند. ارکستراسیون، هارمونی، فرم، کنترپوان و ... خیلی مهم هستند تا جایی که مقومِ اثرِ یک آهنگساز بهشمار میروند. اگر کمدانش یا سهل انگار باشیم در استفاده از این مبانیِ آکادمیک، نباید انتظار تولید آثار ارزندهای را داشته باشیم. صرفا ذوق، راهبر یک آهنگساز نیست هرچند مهم باشد. این را همه مخاطبان عام موسیقی نیز درک میکنند.
او ادامه داد: ببینید فرهاد مهراد تا انقلاب اسلامی سال 57، تنها 11 تک قطعه منتشر کرد. نه تنها در پاپ بلکه در همین سبک موسیقیِ سمفونیک ایرانی (یا موسیقی ارکسترال ملی) نیز استادان بزرگی همچون حسین دهلوی وجود دارند که آثارشان بیش از چهل سال پیش به شکل بسیار محدود منتشر شده و هنوز هم مرجع مقدس موسیقی ارکسترال ایرانی است. همینطور آثار استادان سنجری حنانه یا فخرالدینی. یاد فرمایش استاد مرحوم فرامرز پایور میافتم که گفته بود: اثر هنریِ ارزشمند به مخاطبان لذت میبخشد و کارشناسان را راضی میکند. یعنی هر دو مولفه درکنار هم! نه صرفا سلیقهی مخاطبان.
سرایی با بیان این پرسش که مگر این اساتید در طول حیات خود چند اثر ساختهاند؟ عنوان کرد: همه کارشناسان بر آثار اساتیدی که اسم بردم؛ صحه میگذارند و همه مخاطبان عامِ موسیقی نیز دوستدار شنیدن موسیقی آنها هستند. به نظرم رمز ماندگاری آنها نه صرفا استفاده از درونمایههای قومی و ملی و نه صرفا ذوق ایشان که دانش آکادمیک آنها بوده است. آقای فخرالدینی؛ استاد هارمونی و کنترپوان همهی ما در دانشگاهها بودهاند حال از ایشان بپرسید استاد حنانه چقدر در هارمونی و ارکستراسیون و فرم مسلط بودهاند. بدیهیست که چنین دانشی به انضمام ذوق؛ اثر بینظیر هزاردستان میشود تا میزان به میزان آن درس و دانش باشد.
این استاد دانشگاه با اظهار اینکه آهنگسازی سرهم کردن چند ریتم و ملودی نیست؛ افزود: دانشی عمیق پشت آثار بزرگان موسیقی ایران نهفته است. بسیاری از آهنگسازان جوان چنان غرق در این عوالمِ آکادمیک شوند که از المانهای ملی فارغ میمانند یا کار آنها در وجه فرهنگی و قومی؛ رقیق و بیمایهتر از دانش فنیِ آنها جلوهگر میشود. بسیاری دیگر نیز که سودای آثار ارکسترال باشکوه را در سر دارند؛ بدون دانش کافی به آن حوزهها وارد میشوند. نتیجه اگر برای مخاطبان عام دلچسب باشد به هیچ نحو نظر شوراهای فنی ارکسترها را جلب نخواهد کرد. حال این آهنگسازان بااستعداد میمانند و قضیهی جذب بودجه و اسپانسر برای تشکیل ارکسترهای خصوصی و پروژهای که البته این جدای زمانی است که شوراهای فنی یک ارکستر بخواهند غرضورزانه قضاوت کنند و تعمدا به جوانان میدان ندهند؛ بدون شک این هم مسئله میتواند معضلی باشد.
وی افزود: اگر قرار باشد کاری پرحرکت و جذاب، صرفا مخاطبان عام را جذب کند و فنی نباشد؛ بهتر است همان آثار گذشتگان اجرا شود! این هم برای سلامت فرهنگ شنیداری عموم جامعه بهتر است و هم برای وجههی ارکستر ملی که قرار است به تعریف دیگر ارکسترهای ملیِ دنیا، آثاری آکادیک، ارکسترال و ملی را بنوازد.